گرد غریبی بر آ خرین آسیاب آبی باقیمانده اصفهان
به گزارش خبرگزاری بسیج، اولین نیروی محرکه برای چرخاندن سنگ متحرک بر روی سنگ ثابت نیروی ماهیچه انسان بود که بعدها از حیوانات، باد و آب برای گرداندن سنگ متحرک آسیاب استفاده شد.
در واقع آسیابها در پاسخ به نیاز انسانها، اختراع شدند؛ اما اختراع انواع گوناگونی از آسیبها که تنها در نوع نیروی محرکه برای چرخاندن سنگ آسیاب متفاوت هستند نشاندهنده "ترس" انسان است، ترسی همیشگی که انسانها از دیرباز با آن درگیر بودند، ترس از نبودن و نیستی. درواقع همان جمله کلیشهای معروف شکسپیر "بودن یا نبودن، مسئله این است."
یکی از نیروهای محرک با بازده بهتر، نیروی ذخیرهشده در جریان آب است که سنگ متحرک را بر سنگ ثابت میلغزاند. در شهرهایی که رودخانه دائمی وجود داشته، آسیابهای آبی از رونق بیشتری برخوردار بودهاند. مخصوصاً شهر اصفهان، زیرا به ابتکار شیخ بهایی آب رودخانه بهوسیله انشعاباتی که در اصطلاح به آن مادی میگویند در کل سطح شهر پخششده است و اکثر مردم میتوانستند از آن استفاده کنند.
در اصفهان قدیم نهتنها آسیابها در کنار رودخانه قرار داشتهاند که بیشتر آنها در کنار مادیها، گندم را به آرد تبدیل میکردهاند اما اکنون بهجز چند آسیاب مخروبه، تقریباً همگی از بین رفتهاند.
در مورد آسیابهای آبی میتوان گفت سه گونه چرخ آبی کار آسیابهای آبی را انجام میداده و از زمان باستان در ایران مورد استفاده بوده است. نخست آسیاب نورس که به زبان فارسی آسیاب تنوره یا آسیاب پره خوانده میشود. دیگر آسیاب ویترویان (Vitruvian) که در زبان فارسی آسیاب چرخی نامگرفته و سومی آسیاب شناور ".
"آسیاب آبی ناژوان؛ مخروبهای ناشناس "
واقعیت آن است که اکثر آسیابهای آبی شهر مادیها از بین رفتهاند و "تهمانده " برخی از آنان نیز در حال نابودی است. یکی از این آسیابها که رو به ویرانی است، آسیاب آبی ناژوان است. این آسیاب بهگونهای تخریبشده است که تشخیص آن از روی شکل ظاهری امری ناممکن است. اکثر اهالی میگویند که مالک آسیاب آبی در آمریکا زندگی میکند و حدود چهل سال پیش که "اصغر آسیاب " اجارهدار آن بوده است، آسیاب روزانه یک خروار (حدود ششصد کیلوگرم) آرد تولید میکرده است. بالای آسیاب یک شاهنشین مجلل وجود دارد که اکنون از شکوه گذشته آن خبری نیست. آسیاب در
میانه باغی بزرگ، دقیقاً بر سر مادی "حجی "(کوچه البرز) واقعشده است تا آب جاری بهراحتی در دسترس باشد. آنطور که از شواهد برمیآید، آسیاب عمری حدود صد و پنجاه سال دارد و شاهنشین بالای آن درواقع یک تفرجگاه برای مالک اصلی باغ بوده است و مالکان، آسیاب را به کشاورزان و زمینداران اجاره میدادهاند.
آسیاب آبی ناژوان اکنون به مخروبهای مبدل گشته و به محلی برای اقامت سگها و گربهها تبدیل شده تا آدمیزاد.
کسی از اهالی محل کلید در وردی باغ را ندارد به همین دلیل برای ورود و گرفتن عکس باید از مسیر آب ورودی، داخل باغ شد.
در مسیر آب در ابتدای باغ، یک سراشیبی تند وجود دارد تا آب سرعت بیشتری بگیرد و بتواند نیروی بیشتری ایجاد کند.
ساختمان آسیاب تقریباً مخروبه است و فضای آن، حتی ترسناکتر از آسیابی است که یزدگرد در آن کشتهشده است. تو گویی که هیچگاه انسانی در این ساختمان کار نمیکرده، کودکی نمیخندیده و زنی برای مردش چایی نمیآورده است. هیچ نشانی از سنگ آسیاب وجود ندارد و تنها چوبی نیمسوخته که گویا قسمتی از چرخه آسیاب بوده است، در گوشهای افتاده است. از ساختمان آسیاب که بیرون بیایی و از پلههای حیاط باغ بالا بروی به شاهنشین میرسی.
کف سالن اصلی ساختمان ترکهای بزرگی برداشته و هر آن احتمال ریزش آن وجود دارد. شومینه تالار اصلی بهطور کامل تخریبشده و سردرهای چوبی ساختمان در حال پوسیدن است.
ترتیب و توالی کنار هم قرار گرفتن تودههای ساخت و فضای باز، بافت اطراف کالبد و همچنین شمایل شاهنشین بنای آن از قاجاری بودن آن حکایت میکند ... پره کوبیهای شاهنشین کمابیش ریخته و خود سقف هم در قسمت خمیده شده است. زیر خمیدگی شمعی چوبی اضافه در میانهٔ خرپای شاهنشین حائل قرار دادهشده و بار آن را به زمین منتقل میکند.
مرمت گر و استاد دانشگاه هنر اصفهان در رابطه با وضعیت این آسیاب ، اظهار می کند: به نظر می رسد که کالبد این بنا دارای قدمت اواخر قاجار و اوایل پهلوی باشد که البته بررسی از نزدیک و در محل، دلایل مستحکمتری را در اختیار خواهد گذاشت که به قطعیت رسید.
دکتر رضا حسینی همچنین مرمت این اثر را با توجه به سابقه تاریخیاش ، مثبت ارزیابی کرده و در مورد توجیه اقتصادی آن ، بیان می کند: اینکه طرح دارای توجیه اقتصادی باشد یا خیر باید طرح را مطالعه و دلایل را بررسی کرد.
روشهای موجود مرمت مناسب نیست !
یک استاد دانشگاه هنر اصفهان نیز در مورد قدمت آسیابهای آبی شهر اصفهان به" خبرگزاری بسیج" می گوید: با توجه به نقشه "سید رضاخان " که در سال ۱۳۰۲ شمسی تهیهشده است. تعداد زیادی آسیاب در کنار زایندهرود وجود داشته است اما اکنون، به گمان من اگر نگوییم آسیاب آبی ناژوان آخرین آسیاب آبی باقیمانده در شهر ، جزء آخرین آسیابهای آبی باقیمانده از زمان گذشته در شهر است.
حسین پور نادری در مورد مرمت آسیاب آبی ناژوان ،خاطر نشان می کند: مرمت این آسیاب امری حساس است زیرا این نوع کالبدها شناختهشده نیستند و اگر بخواهیم با روشهایی که سایر کالبدها را مرمت میکنیم، این آسیاب را مرمت کنیم، مرمت اصولی انجام ندادهایم. با روشهای شناختهشده مرمت، شاید تنها بتوان پایداری نسبی در بنا ایجاد کرد.
وی در ادامه اضافه می کند: آسیابهای آبی اصلاً شناختهشده نیستند بنابراین ابتدا باید تحقیقات کاملی در این زمینه انجام شود و سپس با توجه به نحوه ساخت این آسیاب، روش مرمت اصولی تعیین شود. منتها ممکن است که این آسیاب از خشت ساختهشده باشد اما ما اکنون میتوانیم از آجر برای مرمت استفاده کنیم.
حال که با اختراع ماشین بخار، ترس انسانها فروریخته است و این آسیاب به حال خود واگذارده شده است؛ بهتر است این نمونه ترس جامعه قدیم حفظ شود، نه به خاطر افتخار به میراث گذشتگان یا حس نوستالژی نسبت به محله قدیمیمان، بلکه برای یک دلیل سادهتر، یادمان بماند از چه میترسیدهایم و از این ترس چه عایدمان شده است.