رخدادهایی که هشداردهنده هستند
یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که طی سال‌های گذشته و با استقرار تیم فعلی در ساختمان وزارت علوم باعث بروز حاشیه‌های فراوانی شد، بحث دانشجویان بورسیه و ادعای غیرقانونی بودن 3000 بورسیه بود.
کد خبر: ۸۶۹۰۴۹۸
|
۱۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۲
به گزارش خبرگزاری بسیج، بر کسی پوشیده نیست که دانشگاه و دانشگاهیان از مؤثرترین نهادهای مرجع علمی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بوده و تأثیرات بسزایی در مناسبات کلان کشور داشته‌اند.

با عنایت به این مهم، نهادهای مسئول و متولی امر به ویژه وزارت علوم از جایگاه مهمی در پیشبرد اهداف و راهبردهای مورد نظر جهت حفظ پویایی و حرکت صحیح دانشگاه در مسیر سیاست‌های کلان کشور برخوردارند و بر همین اساس نیز بدون شک همیشه مورد طمع دشمنان و تلاش آنان در جهت نفوذ در بدنه تصمیم‌گیر یا تأثیر بر مسؤولان آن بوده‌اند که طی سال‌های گذشته در برخی موارد توفیقاتی را نیز کسب کرده‌اند که خود می‌تواند هشداری برای مسؤولان امروزین این وزارتخانه باشد.

هنوز پس از گذشت 17 سال از وقایع کوی دانشگاه تهران و نقش مستقیم و مؤثر برخی مسئولان وقت وزارت علوم در پروژه‌ای که امروز کاملا مشهود است که به دنبال براندازی نظام اسلامی بود، این موضوع قابل بررسی و دارای ارزش تحقیق و پژوهش است.

هر چند با توجه به اینکه بنابر شواهد بخش مهمی از اسناد مربوط به این واقعه در پایان دولت اصلاحات از وزارت علوم خارج شد که خود ضمن تایید حضور جریان نفوذ در ساختمان این وزارتخانه، دلیلی بر اثبات مدعایی است که در ابتدا بیان شد.

اما شرایط سیاسی کشور و فضای حاکم بر رسانه‌ها طی ماه‌های گذشته به دلیل برگزاری 2 انتخابات مهم در هفتم اسفندماه سال گذشته و ادامه اخبار مربوط به ترکیب مجالس خبرگان و شورای اسلامی و ادعاهای مرتبط با پیروز انتخابات که تا همین روزهایی که گذشت نیز به عنوان سرتیتر خبرهای رسانه‌های رسمی و غیررسمی قرار داشت، تا حدودی افکار عمومی کشور را از برخی اتفاقات و رخدادهای مهم و قابل تأملی که در حیطه این وزارتخانه صورت گرفته به حاشیه رانده است که به نظر می‌رسد ضرورت دارد ضمن بازخوانی تعدادی از آنها، با کنار هم چیدن این رخدادها، افکار عمومی جامعه را متوجه تلاش برای پیشبرد پروژه نفوذ در این وزارتخانه کنیم.

1- یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که طی سال‌های گذشته و با استقرار تیم فعلی در ساختمان وزارت علوم باعث بروز حاشیه‌های فراوانی شد، بحث دانشجویان بورسیه و ادعای غیرقانونی بودن
3000 بورسیه بود که آغاز این پروژه در فضای رسانه‌ای، 4 خردادماه سال 93 کلید خورد؛ زمانی که «مجتبی صدیقی» معاون وزیر علوم و رئیس سازمان امور دانشجویان در نشست خبری با رسانه‌ها از استقرار نهادهای نظارتی در این سازمان برای بررسی وضعیت بورسیه‌های دکترا در دولت گذشته خبر داد. ا

ز فردای این نشست، تعدادی از رسانه‌ها و روزنامه‌های اصلاح‌طلب و نزدیک به دولت، در حرکتی هماهنگ و با تیترهای مهیج و چشم پرکن از قبیل «بورسیه‌های چراغ خاموش»، «فهرست 3 هزار بورسیه غیرقانونی»، «سونامی بورسیه آقازاده‌ها» و «جزئیات تکان‌دهنده 3 هزار بورسیه غیرقانونی در دولت احمدی‌نژاد» تسویه‌حساب سیاسی با دولت قبل را آغاز کردند.

سخنان صدیقی و انعکاس توپخانه رسانه‌ای بخوبی نشان می‌داد به جای پیگیری دقیق پرونده‌ها و برخورد با متخلفان در عین حفظ آبرو و منزلت دیگر دانشجویان بورسیه، قرار است در یک بازی رسانه‌ای ضمن حذف و تسویه بخشی از دانشجویان نخبه و متعهد کشور، زمینه انتقام‌گیری از دولت گذشته به قیمت بی‌آبرویی برای بدنه علمی کشور صورت گیرد که باد آن خیلی زود خوابید و با مشخص شدن ادعای دروغین 3000 بورسیه غیرقانونی در 26 مردادماه سال 93 بود که روابط عمومی وزارت علوم در خبری که بوی «فرار به جلو» از آن به مشام می‌رسید، خبر از طرح شکایتی داد که با هدف احقاق حق و اعاده حیثیت گروهی از دانشجویان نخبه کشور انجام می‌شد.

در این اطلاعیه که تنها 2 روز پیش از استیضاح «رضا فرجی‌دانا» وزیر وقت علوم- به دلیل به‌کارگیری عوامل فتنه‌گر در آموزش عالی- منتشر شد، به موضوع بورسیه‌های غیرقانونی دکترا در دولت دهم و انتشار اسامی دانشجویانی که پرونده آنها در دست بررسی است، اشاره شد و ضمن اعلام برائت از این کار، تأکید شد انتشار این اسامی مورد تایید این وزارتخانه نیست و برای پیگیری هویت عاملان آن، در مرجع قضایی طرح شکایت شده است.

حالا اما نزدیک 2 سال از وعده وزارت علوم برای اعاده حیثیت تعداد زیادی از نخبگان علمی کشور می‌گذرد و در این مدت، یک سرپرست و یک وزیر سکان این وزارتخانه را برعهده گرفته‌اند اما نه از نتیجه شکایت مدیران آموزش عالی خبری شده و نه کسی از دل دانشجویانی که آبروی‌شان به تاراج سیاسی‌کاری رفت، خبر دارد و خبری که نمکی بر زخم دانشجویان نخبه این مملکت پاشید این بود که «احمد غلامی» مدیرکل سابق بورس و امور دانشجویان خارج وزارت علوم و یکی از عوامل اصلی این پرونده با اعزام تحت عنوان رایزن علمی جمهوری اسلامی ایران در روسیه از کشور خارج شده که با توجه به ابهامات فراوان درباره نقش این شخص در پروژه نفوذ دانشگاهی و انگیزه‌های وی جهت اقدام علیه دانشجویان نخبه و انقلابی به نوبه خود عجیب می‌نمود.

2- یکی دیگر از خبرهایی که در ماه‌های گذشته در فضای محدودی منتشر شد و کمترین بازخورد اجتماعی را فراهم کرد بازمی‌گردد به ماجرای حضور فردی به نام «س-‌ل»- که سابقه همکاری و ارتباطات با یکی از افراد مرتبط با نهادهای امنیتی آمریکا را دارد- در یکی از پست‌های کلیدی
 وزارت علوم!

بر اساس خبرهای منتشر شده، وی یکی از مهم‌ترین رابطان آمریکا در طراحی و پیشبرد دیپلماسی آمریکایی «مسیر دوم» در ایران است و از این فرد اسناد متعددی از همکاری و ارتباطات وی با نهادهای امنیتی آمریکا در قالب «مشاوره و مواضعه» موجود است.

وی که از  اساتید دانشگاه تهران بوده است، سال 2009 با فردی به نام «رامین عسگرد» دیدار کرده است. عسگرد در وزارت امور خارجه مدیریت بخش فارسی صدای آمریکا را عهده‌دار بوده و در کشورهای افغانستان، ترکیه، عربستان و اخیراً در دوبی پیش از «آلن ایر» بر جایگاه او تکیه زده بود.

«س-‌ل» در دیداری که در دوبی با رامین عسگرد داشته است، وضعیت دانشگاه تهران را برای وی تشریح کرده و برای گشودن راه دوم دیپلماسی رایزنی کرده است. میهمان ایرانی دفتر آمریکا در دوبی، اگرچه سمتی نداشته اما عضو هیات رئیسه‌ سازمان «پاگواش» بوده است.

جالب آنجاست که «س-ل» در حالی 15 بهمن 93 با حکم محمد فرهادی به ریاست یکی از مراکز بین‌المللی وزارت علوم منصوب شده است که علاوه بر ارائه مشاوره و همکاری با دفتر امنیتی آمریکا در دوبی، ارتباطات بسیار نزدیکی با سازمان ضدانقلابی «نایاک» و «تریتا پارسی» نیز دارد.

3- کمک به ایجاد تشکل‌های دولت‌ساخته و ارائه سرویس به نشست‌های غیرقانونی جریان‌هایی که از خارج از دانشگاه و با اهداف سیاسی تغذیه می‌شوند نیز از مواردی است که وزارت علوم این روزها به آن مشغول است به طوری که در یکی از این موارد، روز پنجشنبه 23 اردیبهشت ماه نشستی با سخنرانی «محمدرضا عارف» در سالن شورای ساختمان ریاست دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شد که از همان ابتدا با حرف و حدیث‌های مختلفی از جمله برگزاری بدون مجوز این مراسم در دانشگاه روبه‌رو شد و با گذشت حدود یک ماه، هنوز معلوم نیست چطور دانشگاه صنعتی امیرکبیر جهت برگزاری چنین نشستی بدون دارا بودن هرگونه مجوز قانونی از هیأت نظارت بر تشکل‌های این دانشگاه در اختیار جریان یادشده قرار گرفت و چه کس یا کسانی مسؤولان این دانشگاه را به انجام این امر غیرقانونی ملزم یا راضی کردند؟ آیا وزارت علوم، مسؤولان معاونت فرهنگی این وزارتخانه و شخص «سیدضیاء هاشمی» به‌عنوان معاون فرهنگی-اجتماعی این وزارتخانه از این اقدام غیرقانونی مطلع نشده‌اند تا مانع ادامه این روند شوند یا خود نیز از عوامل بیرونی سفارش‌کننده یا ملزم‌کننده دانشگاه صنعتی امیرکبیر در برگزاری نشست غیرقانونی یادشده بودند؟

هنوز پاسخ این سوالات مشخص نشده است که دوباره خبر رسید قرار بوده نشستی طی روزهای 6 و 7 خردادماه با حضور تعدادی از اعضای وابسته به شورای موسوم به احیا-که پس مانده‌های جریان رادیکال و مرتبط با سرحلقه‌های فراری طیف علامه در کنگره آمریکا هستند- این بار با کسب مجوز از وزارت علوم در پردیس کشاورزی دانشگاه تهران برگزار شود که به دلیل ممانعت مسؤولان این پردیس از حضور این افراد در دانشگاه، در ظاهر لغو شده هر چند با برخی رایزنی‌هایی که صورت گرفت این افراد در کوی دانشگاه تهران اسکان داده شدند و به نوعی به صورت غیررسمی هماهنگی‌هایی میان سرحلقه‌های این جریان صورت گرفت.

این اقدامات در حالی در وزارت علوم در حال انجام است که از سوی دیگر جریان اصیل دانشجویی به دلیل ماهیت منتقدش به مسؤولان دولتی، در یک مهجوریت مضاعف و کمبود منابع مالی و لغو پی‌درپی مراسمات و برخوردهای سلیقه‌ای و بعضاً غیرقانونی در تعاملاتش با دانشگاه به سر می‌برد که می‌تواند در ادامه راه این جریان مهم اجتماعی را با آسیب‌های جدی روبه‌رو کند.

4- در آخرین مورد نیز وزارت علوم هفته گذشته آیین‌نامه جدید شوراهای صنفی دانشجویان دانشگاه‌های کشور را که از سوی وزیر علوم به دانشگاه‌ها ابلاغ شده است، منتشر کرد؛ آیین‌نامه‌ای که نسبت به قوانین گذشته نکته‌ای قابل تأمل دارد. در این آیین‌نامه نسبت به قوانین قبلی تغییراتی به وجود آمده که یکی از تغییرات مربوط می‌شود به بخش انتخابات و شرایط اولیه کاندیداها که پیش از این «اعتقاد به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و التزام عملی به ولایت مطلقه فقیه و قانون اساسی» از شرایط اصلی کاندیدا شدن در شوراهای صنفی بود که در آیین‌نامه جدید این بند حذف شده است و تاکنون مسؤولان وزارت علوم مواضع متناقضی در این باره گرفته‌اند به طوری که از سویی مدیرکل دفتر وزارتی وزارت علوم چنین مساله‌ای را غیرممکن می‌داند و از سوی دیگر، معاون دانشجویان داخل سازمان امور دانشجویان ضمن تایید این مساله و با بیان این دلیل که در این آیین‌نامه قید کردیم که دانشجویان و اعضای این شورا اجازه فعالیت سیاسی ندارند، در مغالطه‌ای عجیب می‌گوید: دانشجویان ما به طور کلی ملتزم به نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه هستند و در ابتدای ورود به دانشگاه از این مراحل عبور می‌کنند که در صورت پذیرش این مهم باید از جناب معاون پرسید پس آن کسانی که از درون دانشگاه‌های این کشور طی سال‌های گذشته بویژه برهه دوم خرداد به ضدانقلاب پیوستند و در کنگره آمریکا علیه این کشور سخنرانی کردند، در کجای این استدلال قرار می‌گیرند!

این سخنان آنقدر شاذ و بی‌پایه بود که باعث شد تعدادی از انجمن‌های اسلامی دانشجویان ضمن قطع امید از وزارت علوم در نامه‌ای به دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی ضمن هشدار به بحث نفوذ، وظایف دبیرخانه این شورا را بنا بر بند هفتم ضوابط ناظر بر فعالیت‌های شوراهای صنفی دانشجویی دانشگاه‌ها یادآوری کنند و خواستار ورود «محمدرضا مخبردزفولی» به این ماجرا شوند که این مساله باعث شد به گفته دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی، وزیر علوم ضمن پذیرش اشتباه وزارتخانه متبوع خود اعلام کند این آیین‌نامه را اصلاح خواهد کرد.

تمام این مسائل درحالی رخ می‌دهد که طی 2 سال گذشته اخبار متفاوتی از نفوذ به درون دانشگاه‌ها منتشر شده است؛ «محسن رضایی» اوایل اسفندماه 94 بود که در دانشگاه امام حسین(ع) پرده از این موضوع برداشت.

وی در آن سخنرانی گفت: «رئیس سابق سازمان «سیا» که مسؤول نفوذ در ایران شده، خردادماه 94 به ایران آمده و از تمام دانشگاه‌های کشورمان بازدید داشته و آنها را شناسایی کرده است».

رضایی افزود: «در آینده هم این مسائل را افشا خواهیم کرد».
ارسال نظرات