یادداشت/

فرهنگ مصرف گرایی در تقابل با اقتصاد مقاومتی

پدیده مصرف گرایی رفته رفته به یک امرعمومی تبدیل شده که نشان ازرواج این پدیده ودرحقیقت نقش محوری درزندگی روزمره مردم ایفامی کند
کد خبر: ۸۶۸۹۰۴۷
|
۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۸
بسیج رسانه ،رهبر معظم انقلاب حفظه الله تعالی که مسئولیت هدایت مسلمانان به سمت ایجاد جامعه نمونه اسلامی را به عهده دارد در بیاناتی که روز بیست و سوم مهر 91 در جمع دانشجویان و دانش آموزان خراسان شمالی داشتند، بر "سبک زندگی" به عنوان یکی از موضوعات مهمی که مورد غفلت بیشتری واقع شده است تاکید ورزیدند. ایشان در خصوص اهمیت سبک زندگی و اینکه چرا باید به سبک زندگی اهمیت داده و آن را در مسیر زندگی این دنیا با دقت نظر و وسواس بیشتری پیگیری کرد، فرمودند: «سبک زندگی، بخش حقیقی و اصلی تمدن اسلامی است. ما اگر پیشرفت همه جانبه را به معنای تمدن سازی نوین اسلامی بگیریم، دو بخش دارد؛ یک بخش، بخش ابزاری است؛ بخش دیگر، بخش متنی، اصلی و اساسی است. اما بخش حقیقی، آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل می دهد، که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این بخش حقیقی و اصل تمدن است، مثل مسئله خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله خط، مسئله زبان، مسئله کسب و کار، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با دولت، سفرهای ما، رفتارهای ما با بیگانه، اینها آن بخش های اصلی تمدن است که متن زندگی انسان است. در انقلاب، در این بخش، پیشرفت ما چشمگیر نیست، باید آسیب شناسی کنیم و راهکار ارائه دهیم تا شاهد پیشرفت در این بخش نیز باشیم.»مقام معظم رهبری با یادآوری سبک زندگی ایرانیان به آسیب شناسی 
تعدادی از رفتارهای شهروندان پرداختند. دراین میان مصرف گرایی درسبک زندگی ایرانیان یکی ازپرسش هایی بود که معظم له درکناردیگرپرسش هایشان مطرح کردند. نوشتار حاضر در تلاش است تا ضمن اطلاع رسانی شفاف در ارتباط با مصرف گرایی و سبک زندگی (به ویژه در خصوص فرامین مقام معظم رهبری) حتی المقدور این موضوع را با کنکاش بیشتری جستجو کند و حاصل آن را در اختیار مخاطبان محترم خود قرار دهد؛
در تعریف مصرف گرایی نویسنده ای چون «رابرت باکاک» در اثری به نام «مصرف» هر چند تعریف مشخصی از مصرف گرایی 
ارائه نمی دهد، در بخش های مختلف اثر مذکور، مصرف گرایی 
را قرین واژه هایی چون مرام یا ایدئولوژی و فرهنگ قرار 
می دهد. از این رو می توان استنتاج کرد که او مصرف گرایی را نزدیک به برداشت روش زندگی و فرهنگ دانسته است. (شادی وند،1392) استرز نیز مصرف گرایی را در توصیف جامعه ای به کار می برد که در آن بسیاری اهدافشان را در زندگی برحسب دستیابی به کالاهایی ترسیم می کنند که به وضوح برای بقا و حیات سنتی جامعه ضرورتی ندارد.(همان منبع) در تعریف دیگر مصرف گرایی به رفتارهایی اطلاق می شود که در نتیجه آن، کالاهایی مورد استفاده قرار 
می گیرند که موجب اقناع نیازند اما ممکن است برخی از این نیازها جنبه ضروری نداشته و کاذب باشند. (حسینی،1389) برخی مصرف گرایی رابه معنای برابردانـستن خوشـبختی شخـصی بـاخرید دارایی های مادی ومصرف گرفته اند. (سیدنیا،1388)
بایددرنظرداشت که مصرف گرایی مسئله ای بین المللی است که گریبانگیراکثرکشورهاشده است.جامعه ایران نیزازاین امرمستثنی نیست.درایران اززمان پهلوی دوم این گرایش به وجودآمد.پس ازانقلاب اسلامی باتغییرحکومت ازشاهنشاهی به جمهوری اسلامی وحمله عراق به ایران وخسارت ناشی ازآن وبه علت شرایط اقتصادی به وجودآمده آن زمان وباتاکیدبرآموزه های 
دینی درخصوص اهمیت صرفه جویی وقناعت دربین مردم،یک دهه دراین روندوقفه ایجادشد.امابه مددتوسعه فناوری اطلاعات و رسانه های صوتی وتصویری،گسترش سینماها وتسهیل حمل ونقل،افزایش درآمدهاو... به تدریج نشانه های مصرف گرایی بروز نمودودربین اقشارمختلف اجتماعی روبه افزایش نهادواین وضعیت تابه امروزسیرصعودی داشته است. (شادی وند،1392)
حال به چندمثال ازرفتارمصرف گرایی درجامعه خود،توجه فرمایید: انباشت انواع وسایل وجلوه ونمایش آنها،گرایش به مد،تب خریدلباس (مثل شال،انواع مختلف مانتو و...). گرایش وسواس گونه برای خریدانواع زیورآلات و بدلیجات (مثل طلا،نقره و...) و وسایل خانه. باید یادآوری کردکه آنچه درمیان عموم به «چشم وهمچشمی »مشهوراست شکل گرفته ورواج 
می یابدکه بالطبع نوعی مسابقه مصرف می باشد.تجربه مشاهده افرادوخانوارهایی که حتی حاضرندبه قیمت قرض گرفتن،سالیانه چندین بارمهمانی هاوجشنهای گسترده که همانابارزترین وجه مصرف گرایی می باشدبرگزارکنند. درمجالس ختم وترحیم،نوع پارچه نوشته‌هاوبنرهای کوچک وبزرگ عرض تسلیت گرفته تا نوع پذیرایی وتزئینات برروی آن،تامکان منتخب برای برگزاری مجلس این نوع مراسم هاوازسویی جشن های عروسی اهمیت انتخاب محل عروسی،لباس عروسی ووجودتشریفات ونوع هدایاکه همگی نشانه هایی ازتفاخروچشم وهمچشمی است به نوعی عرصه های آشکاربرای مصرف گرایی 
می باشد. باتوجه به مثال هاگویا پدیده مصرف گرایی 
رفته رفته به یک امرعمومی تبدیل شده که نشان ازرواج این پدیده ودرحقیقت نقش محوری درزندگی روزمره مردم ایفامی کندکه تاثیربسزایی درایجادذهنیت نابهنجاردارد.به عبارتی مصرف مبتنی برخواست است ونه نیاز. پس کافی است تاکالایی خواسته شود،حتی اگرتوان خریدکالایی رانداشته باشند.مصرف گرایی علاوه براینکه مصرف رادربرمی گیرد،گرایش به آن را نیزشامل می شود.گرایش به خرید،گرایش به دورریختن داشته هاوخریددوباره برای انسان امروزتبدیل به دورباطلی شده که گویی ازآن رهایی نداردیاخودبه میل خویشتن ودانسته ازاین روندپیروی می کند یانادانسته به این گردونه کشیده می شود. به طوری که  امروزه ما تحت محاصره خارق العاده مصرف تظاهری و فراوانی اشیا و کالاهای مادی قرار گرفته ایم.به قول ژان بودریار احاطه بشر به وسیله بشر پایان گرفته و اینک شاهد محاصره بشر به وسیله اشیا هستیم.آمار نشان می دهد در طول سال های 
1375تا1389روند متوسط هزینه خالص سالانه یک خانوار شهری در تهران جهت مصرف کالاهای غیر خوراکی 10برابر گشته به گونه ای که صرف هزینه برای این کالا از 10933528به 108176788ریال افزایش یافته است.این در حالی است که این میزان در یک خانوار روستایی نیمی از هزینه خانوار شهری و روند افزایشی آن نیز حدود 8برابر بوده است. به عبارتی از 5121647ریال در سال 1357 به 47111497ریال در سال 1389 رسیده است.که نشان از افزایش هزینه مصرف شده برای کالاهای غیر خوراکی در مناطق شهری دارد. (به نقل ازحسینی فر،1389) با اینکه شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری کشور یا همان شاخص تورم بر اساس آمار منتشر شده مرکز آمار ایران در سال1391 نسبت به سال 1381 از 100به4/601رسیده است اما همچنان میل به مصرف رو به افزایش است، میل به مصرف کالاهای خوراکی و غیر خوراکی و خدمات. یک خانوار شهری در تهران سالانه 51 درصد از کل هزینه خود را به کالاهای مصرفی و مابقی را به مسکن اختصاص می دهد. (به نقل از حسینی فر،1389) به عبارتی به نظر می آید وضعیت اقتصادی در این جریان تعیین کننده 
نیست هرچند که قدرت خرید تاثیر بسزایی می تواند داشته باشد.باید به مقولاتی مثل مد،مصرف،هویت،فرهنگ و سبک زندگی توجه کرد. این مقولات به نحوی درهم آمیخته اند که می توان رابطه دیالکتیکی را برایشان قائل شد.مصرف گرایی به عنوان زمینه فرهنگی که شرایط را برای مصرف بی رویه و جدای از نیاز واقعی انسانها فراهم می کند عبارت است از تمایل شدید به داشتن کالاها و برخورداری از خدمات است که ممکن است فرد توانایی دستیابی به آنها را نداشته باشد و چنین تمایلی در فرهنگی رشد می کند که در داشتن انواع کالاها و سبک معینی از زندگی موجب برتری منزلت و کسب وجهه اجتماعی می شود. به عبارتی مصرف گرایی نمادی از فرهنگ و هویت افراد جامعه به شمار می رود که هدف آن کسب منزلت و برتری جویی است. (علی خواه،1386) به عقیده خادمیان ابعاد سبک زندگی عبارت است از: سبک زندگی مادی (شامل قدرت خرید می باشد)،سبک زندگی غیر مادی (شامل تشخیص و ارزش گذاری است)، سبک زندگی فرهنگی که منظور سرمایه فرهنگی مصرف کننده است.منظور از مصرف فرهنگی،مطالعه کتاب،رفتن به کتابخانه،رفتن به سینما و تئاتر،کنسرت و... است. (خادمیان،1387)
بوردیو پرخواننده ترین جامعه شناسی است که درباره مصرف،مصرف گرایی و سبک زندگی سخن گفته است.بسیاری او را انجیل محققان این عرصه می دانند. بوردیو،در نظر داشت تحلیل کند که چگونه گروه های خاصی به ویژه طبقات اجتماعی-اقتصادی از میان سایر چیزها انواع کالاهای مصرفی را به کار می گیرندتا روش خاص زندگی خود را مشخص کرده و خود را از دیگران متمایز سازند.او قصد داشت مفهوم منزلت اجتماعی و استفاده گروه های 
منزلتی از الگوهای خاص مصرف به مثابه راهی برای مجزا کردن روش های زندگی از یکدیگر را با این ایده ترکیب کند که مصرف متضمن نشانه ها،نمادها و ارزش هاست.
مصرف را نباید به عنوان ارضاء یک دسته از نیازها از نظر زیستی ریشه دار تحلیل کرد.در این مسیر بوردیو را 
می توان به عنوان کسی دید که کوشیده است در جامعه شناسی رهیافت به خوبی تثبیت شده مصرف را از طریق انگاره های گروه های اجتماعی منزلتی یا رهیافتی به نمادها و نشانه ها 
و از آن مهمتر به فرهنگ ترکیب کند.شش مفهوم محوری اندیشه بوردیو عبارتند از: میدان، سرمایه،منش،عمل،طبقه و ذائقه.او فضای اجتماعی را جایگاه رقابتی شدید و بی پایان می داند.میدان،عرصه رقابت برای کسب پایگاه در سلسله مراتب قدرت است.میدان به مفهوم ساختاربیرونی اشاره دارد که عامل های درونی را شکل می دهند. میدانها محیطهای زندگی اجتماعی هستند که به تدریج از یکدیگر استقلال پیدا کرده و در فرایند تاریخی بر محور اجتماعی و نتایج ویژه ای شکل گرفته اند.افراد در عرصه های مختلف زندگی بدان شیوه عمل می کنند که یادگرفته اند تفکر کنند. بوردیو سه نوع سرمایه را بر می شمارد؛ سرمایه اقتصادی(شامل انواع درآمد و انواع منابع مالی است)،سرمایه فرهنگی(دربرگیرنده تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن انباشته می شود.مانند تحصیلات)،سرمایه اجتماعی(شامل همه منابع واقعی و بالقوه است که در اثر عضویت سازمانها و شبکه اجتماعی به دست می آید. در نتیجه فرد از این طریق سرمایه اعتبار جمع می کند.اعتباری که دستیابی هدف را تسهیل می کند).آنچه به میدان معنا می دهد سرمایه است.از طریق ترکیب و تحلیل این سرمایه های فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی به یکدیگر جایگاه فرد در سلسله مراتب میدان مشخص می شود.
سرمایه فرهنگی در اندیشه بوردیو نقش بسزایی دارد. تحلیل وی در ارتباط با مصرف و سبک زندگی بر همین نوع سرمایه متکی است. سرمایه فرهنگی شامل سلیقه های خوب،شیوه و راه و رسم پسندیده و پیچیده شناختی،شناخت و توانایی پذیرش محصولات فرهنگی از قبیل هنر،موسیقی کلاسیک،تئاتر و ادبیات و... است و سرمایه فرهنگی یعنی فردمی تواند خود را از الزامات زندگی روزمره جدا کند و نوعی انتخاب دلخواه در عرصه فرهنگی انجام دهد.منش یکی دیگر ازابعاد نظری بوردیو است.منش از نظر وی یعنی اصولی که مردم را قادر می سازد بر کنش های خود کنترل داشته باشند بدون اینکه بر شرایط شکل گیری این اصول کنترل داشته یا از وجود آنها آگاه باشند.از نظر وی منش مولد و انسجام بخش اعمال و صورت بندی درونی شده شرایط طبقاتی است.منش در واقع ساخت های اجتماعی ذهنی شده ای است که بدواً از طریق تجارب نخسین فرد به ذهن او منتقل می شود و شکل می گیرد.نهاد نخستین و سپس تجربیات بزرگسالی نهادهای ثانویه بدان اضافه 
می شود.به این ترتیب است که ساختارهای اجتماعی در ذهن و در درون افراد از طریق درونی ساختن عناصر بیرونی حک می شوند و به صورت منش در می آیند.بوردیو برمبنای منش،مفهوم عمل را ارائه می دهد.عمل نوع عادت شده رفتار معنا می دهد که چندین جزء دارد:شکل،فعالیت ذهنی،اشیا و کاربردشان،دانش پیش زمینه ای در قالب های 
شناختی،راهکار،حالت عاطفی و آگاهی انگیزشی.یک عمل مثل خوردن یا مصرف کردن مبتنی بر عناصری است که فرد براساس این ملزومات عمل،کنش می کند.طبقه دیگر مفهوم محوری در اندیشه بوردیو است که وی طبقه را مجموعه ای 
از کنشگران می داند که پایگاه های یکسانی را اشغال 
می کنند و در شرایط یکسانی قرار دارندو محتمل است که علایق و تمایلات یکسانی نیز داشته باشند و اعمال مشابهی انجام دهند و مواضع مشابهی را اتخاذ نمایند.اصل وحدت بخش طبقه،منش مشترک افراد یا اعضای طبقه است.مفهوم ذائقه در اندیشه بوردیو عبارت است از ظرفیت یا توانایی آنکه گروهی از اشیا یا اعمال را به صورت مادی و نمادین و به معنای مجموعه ای از ترجیحات متمایزکننده به کار گرفت.ذائقه پیوند میان بعضی محصولات و مصرف کنندگان 
آنها در یک فضای اجتماعی طبقه بندی شده را نشان 
می دهد.ذائقه مبنای داوری درباره ارزش تجربه های زیبایی شناختی مختلف است.از دیدگاه بوردیو،مردم زندگی آگاهانه ای 
دارند و طبایع خود را جایگزین می کنند.اما رده بندی ادراکات افراد به طور گسترده ای توسط تعلیم و تربیت و واقعیت وضعیت طبقاتی تعیین می شود.از لحاظ روش شناختی بوردیو هم دنیای بیرونی را مهم می شمارد و هم دنیای ذهنی را. از نظربوردیو جامعه به منزله فضای اجتماعی باز نمایی می شود.وی فضای اجتماعی را جایگاه رقابتی شدید و بی پایانی می داند که در جریان این رقابت ها،
تفاوت هایی ظهور می کند که ماده و چارچوب لازم برای هستی اجتماعی را فراهم می آورند.
با توجه به ابعاد مختلف نظریه بوردیو می توان به تبیین مصرف گرایی در خانواده پرداخت.بر همین اساس 
می توان گفت این منش های افراد هستند که شیوه ها و سبک های مختلف زندگی کردن را خلق می کنندو این منش ها در میدان های مختلف پدیدار می گردند.براساس نظر وی منش افراد به هر شکلی که پایه ریزی شود در آینده نیز به همان شیوه و در میدان های مختلف خودش را 
می نمایاند.بنابراین مصرف پدیده ای است که منش، آن را کنترل می کند و به عبارت دیگر مصرف به وسیله ذائقه و سلیقه، جهت دهی می شود و با جهت گیری مصرف، سبک های 
زندگی تولید می شوند و در نهایت به بازتولید ذائقه و منش می پردازند. فعالیت هایی که افراد در زمان فراغت انجام می دهند نیز بازتاب منش است.انجام فعالیت هایی 
چون تعطیلات،سفر کردن،ورزش،مطالعه،امور هنری و...با توجه به سرمایه اقتصادی و فرهنگی و با توجه به موقعیت کنشگران در میدان ها قابل درک است.بوردیو معتقد است«اقتصاد جدید طالب دنیای اجتماعی است که در آن مردم به همان اندازه که بر اساس ظرفیت شان در تولید ارزیابی می شوند بر حسب ظرفیت شان در مصرف نیز ارزیابی خواهند شد. و اقتصاد نوین اخلاق زاهدانه تولید و انباشت را به نفع اخلاق لذت جویانه مصرف نفی می کند.» باتوجه به نظریه بوردیو می توان گفت که سبک های زندگی محصول منش ها و خود منش ها نیز تابعی از انواع تجربه ها 
هستند.بیان این نکته که الگوهای مصرف، اصلی ترین بروز سبک زندگی هستند.از طریق آموزش است که گرایش هایی 
پایداربرای ایجاد الگوی های مصرف پدید می آورد.این آموزش ها از طریق فیلم ها،مطبوعات،صداوسیماوشیوه های 
تبلیغات دیگر مانند فضای مجازی، اینترنت وتبلیغات ماهواره ای 
که مرزهارادرهم شکسته ومخاطبان خود را پیدامی کند ،صورت می پذیرد. ناگفته نماند که دربین تمامی نهادها،سازمانها و تاسیسات اجتماعی،خانواده نقش و اهمیتی خاص و بسزایی دارد و بی هیچ شبهه هیچ یک از آسیب های اجتماعی نیست که فارغ از تاثیر خانواده پدید آمده باشد. بنابراین خانواده درکناررسانه جمعی وتبلیغات یکی از عوامل موثر در ایجاد و ترویج سلیقه،فرهنگ مصرف  و گرایش های 
مصرف می باشد.نکته قابل توجه این است که ترویج مصرف گرایی بدون توجه به زیرساختهای تولیدوظرفیت تولیدوتهیه امکانات،پیامدهای منفی برجامعه و اقتصاد وارد می سازد.ازجمله :تبدیل ثروت ومصرف به ارزش برتریعنی پدیدآمدن جامعه مصرفی ورواج مصرف گرایی باعث می شود
حرص افرادجامعه برای خریدومصرف افزایش یابدواین باعث تبدیل ثروت ومصرف به ارزش می شود. تبدیل ثروت به ارزش درصورت تداوم ودردرازمدت سبب غالب شدن ارزشهای مادی برارزشهای دیگرمی گردد. باارزشمندشدن مصرف ومصرف گرایی،ارزشهایی مانند: قناعت،میانه روی،
زهد و... کمرنگ ترشده وناارزش هایی مانند : مصرف بی رویه،اسراف،تبذیر،مدگرایی و... ارزشمندمی شوند. این رویه باعث شکاف طبقاتی ونابرابری اجتماعی می شود؛کسانی که درجامعه ثروتمندهستندوبه دلخواه مصرف می کنند،ازافرادی که فقیرهستندوتوان خریدندارندجدامی شوند. این موضوع زمانی تشدیدمی یابدکه باتبلیغات،آرزوهای بلندپروازانه وتوقع داشتن کالاهای لوکس و برخورداری ازامکانات ویژه دراقشارجامعه به تصویرکشیده شده وپدیدآورده می شود. این توقع وانتظارباتوجه به عدم امکان برآورده شدن آنها،نابرابری ونارضایتی وتضادی رادرجامعه پدیدمی آوردتافقرونداشتن غیرقابل تحمل شود. خودفقر،به ویژه درجوامع اسلامی که مردم آن باورمداروارزشی هستند،ممکن است قابل تحمل باشد.اماتضادپیش گفته،اثرهای خاص خودرادر جامعه بر جا می گذارد. (رفیعی،1377)
یکی دیگرازپیامدهای مصرف گرایی،نیازآفرینی است که بیشتربه وسیله دولت،شرکتهای تولیدی وتبلیغاتی باراهکارهای ویژه خودپدیدمی آید. نمایش ثروت به وسیله ثروتمندان، خودنقش موثری درنیازآفرینی داردامانقش دولت باسازوکارهایی مانند: تبلیغات،واردات کالاهای گوناگون و ارزان قیمت(مثل کالاهای چینی)،نمایشگاهها و... حائزاهمیت است. دراین میان واردات بی رویه کالاهای گوناگون مانند : خودرو،وسایل برقی،لوازم آرایشی و... نقش بسزا یی دارد.افزون براینکه مردم بادیدن ثروت وامکانات ثروتمندان احساس کمبود می کنند. سازوکارهای تشدیدکننده ای که به وسیله دولت،شرکت های 
تولیدی،تاجران و... اعمال می شود،براین احساس می افزاید و آنها را به مصرف گرایی ترغیب می کند. (همان منبع) مصرف گرایی باعث شکاف طبقاتی خواهد شد. دررویه مصرف گرایی،طبقه مرفه جامعه وبه تبع آنهاطبقه متوسط جامعه که خواهان رسیدن به طبقه مرفه است،کالاهای مصرفی ولوکس راتهیه خواهندکرداماطبقه ضعیف و زیر متوسط توان خریدنخواهدداشت که شکاف طبقاتی رادر پیش روخواهدداشت.در نتیجه باعث تمایز اجتماعی می شود. به تبع آن باعث رواج فرهنگ بیگانه ازراههای گوناگون به جامعه است. کالاهاوخدمات،باخودفرهنگ خاص خودرامی آورند. به نظرجامعه شناسان،مصرف مقوله ای ارزشی است وبارارزشی دارد. ورودکالاهای غربی بامارکهای خاص،ارزش وفرهنگ ضمیمه کالاها،تبلیغات،رسانه هاو...همه دست دردست هم 
می دهندکه به رواج فرهنگ غرب یاری رسانند.البته وجودفرهنگ وارزش های اسلامی درمیان مردم رشداین روندراکاهش داده است. درکشورهای توسعه نیافته که کشورباتورم دست به گریبان است،قدرت خریدمردم کاهش می یابدامانیازبه کالاهای مصرفی درسایه تبلیغات وعوامل دیگرتشدیدمی یابد
واین نوعی به انحطاط سیاسی،اجتماعی وفرهنگی 
می انجامد. برای پیشگیری ازچنین وضعیتی،کشورهای سرمایه داری تبلیغات راکنترل کرده وآن رابه اندازه قدرت خریدمردم رواج می دهند. دروضعیت مصرف گرایی که همه به آن گرفتارمی شوندمردم به دنبال کسب خدمات وکالاهاهستندکه به ارزش تبدیل شده ودراین مسیرخود راباهمردیفان وطبقه مرفه مقایسه می کنندودرصورتی که کمترازآنهاداشته باشند،احساس محرومیت وناعدالتی 
می کنند. (همان منبع) در فرایند مصرف گرایی شخص وقتی که نیازآفرینی درپی نمایش ثروت درافرادپدیدآمدواحساس محرومیت برآن حاکم شد،فرد،مصرف گرایی راارزش وضرورت زندگی خود می داند.در این صورت شخص نمی خواهد یا 
نمی تواندمصرف خودراکاهش دهدومتناسب بادرآمدخودمصرف کند.به ویژه که به باورهای ارزشی ودینی که قناعت ومصرف بهینه راسفارش می کنند،پایبندنباشد. برای همین شخص درپی افزایش درآمدخود باراههای گوناگون است. وی برای رسیدن به این هدف ازراههای مشروع اما دارای تبعات اجتماعی مانند : اشتغال به شغل دوم وگاه درشهرهای بزرگ شغل سوم،اضافه کاری،کارکردن اهالی خانواده اعم اززن وبچه،وام گرفتن،کمک گرفتن ازاقوام وفروش وسایل استفاده می کند. این راههااثرات بسیارمنفی برنهادخانواده وکارکردهای آن ازجمله تربیت کودکان که سرمایه های انسانی کشورهستند،می گذارد. حال اگرافرادی که نتوانندازراه های پیش گفته درآمدخودراافزایش دهندوپایبندبه اصول اخلاقی نباشند، به دنبال کسب درآمدبه هرشکل ممکن می روندوراه های 
نامشروع رابرای بالابردن درآمدوتأمین نیازهای خودانتخاب 
می کنندمانند: استفاده ازاموال دولتی،قاچاق،اختلاس،رشوه گیری، تن فروشی،احتکار،گران فروشی ودزدی. دراصل می توان ریشه های 
مصرف بی رویه ومصرف گرایی مفرط رادررذایل اخلاقی ونداشتن ایمان وتقوا جستجوکرد. (همان منبع)
با در نظر گرفتن بحث های مطرح شده، فراموش نکنیم که ایران به عنوان  کشوری است که سالها برای رسیدن به توسعه گام برداشته و همواره درگیر مشکلات و مسائل گوناگون به ویژه در حیطه اقتصادی نظیر تحریم، تورم، گرانی، بحران و... بوده است و امروز نیازمند اقتصاد مقاومتی است که در برابر این مشکلات تاب بیاورد و با تولیدات گسترده بتواند راه را برای توسعه هموار سازد. اما موانعی در این راه اعم از داخلی و خارجی وجود دارد. یکی از این موانع، مصرف گرایی 
یا میل به خرید و مصرف هر چه بیشتر است. اگر در جامعه ای  که نیاز به تولید، بیشتر از مصرف است، مصرف پیشی بگیرد، در این صورت بخش اعظم منابع در آمدی جامعه به مصرف اختصاص می یابد. در این صورت سطح پس انداز کل و به تبع آن سرمایه گذاری کاسته می شود.طبق آمار یک خانوار شهری در تهران سالانه به طور متوسط حدود 13میلیون تومان هزینه می کند که از این میزان 10میلیون تومان را هزینه کالاهای غیر خوراکی و مصرفی می کند. (سالنامه آماری استان تهران،1389،به نقل از حسینی فر،1389) حال اگر کل این هزینه ها در استان تهران،سایر استانها و در نهایت کشور در نظر گرفته شود رقمی بسیار قابل توجه خواهد بود که صرف کالاهای مصرفی غیر خوراکی شده است درحالی که این مبالغ می توانست در راستای بهبود اقتصاد کشور سرمایه گذاری شود.بنابراین با توجه به اهمیت انکار نشدنی مصرف در حیات اجتماعی - سیاسی و پیامدهای برخاسته باید مصرف و مصرف گرایی مورد توجه علمای علوم اجتماعی، روانشناسان،دانشمندان علوم سیاسی،مردم شناسان،جامعه شناسان،انسان شناسان،مورخان و اقتصاددانان قرار گیرد و هریک به فراخور، بخشی از این پدیده را مطالعه کرده و بدین ترتیب اقدام و عمل موثری در کنترل مصرف و مصرف گرایی صورت گیرد.
پیام نوروزی مقام معظم رهبری که همزمان با حلول  سال جدید خطاب به مسئولان کشور و مردم ایراد می شود و برای آن سال نام خاصی را تعیین می کنند،آیینه تمام نمایی از مطالبات یک فقیه جامع الشرایط در مسند رهبری ملت و نظام در روند اداره یک حکومت اسلامی است. معظم له 
امسال را سال «اقتصادمقاومتی؛اقدام و عمل»نامیدند.ایشان اقدام و عمل با برنامه ریزی درست مسئولان کشور و کارگزاران نظام را شرط دستیابی به «اقتصاد مقاومتی» دانستند. امید است که این نامگذاری و پیام نوروزی معظم له 
در حد شعار و برجسته نویسی در بیلبوردها و تابلو کردن بر سر چهارراه ها اکتفا نشود.مردم،دولت،مجلس،قوه قضائیه و دیگرکارگزاران دولت با اتخاذ راهبرد های صحیح و حساب شده و انجام عملی آن راهبردها  به وضعیت اقتصادی شایسته و مقتصدانه دست بیابند. همان وضعیت اقتصادی که امام سجاد (ع) آن را از خداوند بدین گونه خواستار شده اند:
«اللهم انی اسئلک حسن المعیشه، معیشه اتقوی بها علی جمیع حوائجی،و اتوصل بها فی الحیاه الی آخرتی،من غیر ان تئرفنی فیها فاطغی،او تقتربها فاشقی.» (ازتو می خواهم که - تا در دنیا مرا زنده نگاه می داری - معاشی به من بدهی که در همه حالاتم از آن توان گیرم و با آن در این دنیا برای آخرت خود اندوخته فراهم آورم، به اندازه ای در خور،که نه چندان به من بدهی که طغیان کنم و نه چندان برمن تنگ بگیری که بدبخت شوم.) (علم الهدی،1388)
منابع و مآخذ:
- رفیع پور،فرامرز،1377،توسعه و تضاد،تهران،شرکت سهامی انتشار،دوم.
- علی خواه،1386،پیامدهای سیاسی مصرف گرایی،فصلنامه تحقیقات فرهنگی،شماره 1.
- خادمیان، طلیعه(1387)،سبک زندگی  و مصرف فرهنگی،تهران،موسسه فرهنگی جهان کتاب
- سیدی نیا،علی اکبر،1388،فصلنامه علمی پژوهشی  اقتصاد اسلامی،شماره 34.
- علم الهدی،عبدالرسول،1388،درآمدی براصلاح الگوی مصرف در زندگی یک مسلمان،چاپ اول،انتشارات موسسه خبرگزاری فارس.
- حسینی،محب،1389،ابعاد شناختی مصرف،فصلنامه فرهنگ مردم،شماره22-23.
- حسینی فر،مریم السادات،تحلیل جامعه شناختی مصرف گرایی 
در ایران(مطالعه موردی تهران1389-1393)،رساله دکتری،دانشگاه علوم اجتماعی و روانشناسی،گروه جامعه شناسی،
دانشگاه تهران مرکز.
- ذوالفقاری،مریم،1389،بررسی تاثیر عوامل اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی بر سبک زندگی و الگوی مصرف افراد در شهر تهران در سال 1389،جهت اخذ کارشناسی ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی،دانشگاه واحد علوم تحقیقات.
- شادی وند،مریم،1392،بررسی عوامل فرهنگی اجتماعی موثر گسترش مصرف گرایی در بین خانواده های ساکن دره شهر،کارشناسی ارشد،رشته علوم اجتماعی گرایش جامعه شناسی.

اشاره
رهبر معظم انقلاب حفظه الله تعالی که مسئولیت هدایت مسلمانان به سمت ایجاد جامعه نمونه اسلامی را به عهده دارد در بیاناتی که روز بیست و سوم مهر 91 در جمع دانشجویان و دانش آموزان خراسان شمالی داشتند، بر "سبک زندگی" به عنوان یکی از موضوعات مهمی که مورد غفلت بیشتری واقع شده است تاکید ورزیدند. ایشان در خصوص اهمیت سبک زندگی و اینکه چرا باید به سبک زندگی اهمیت داده و آن را در مسیر زندگی این دنیا با دقت نظر و وسواس بیشتری پیگیری کرد، فرمودند: «سبک زندگی، بخش حقیقی و اصلی تمدن اسلامی است. ما اگر پیشرفت همه جانبه را به معنای تمدن سازی نوین اسلامی بگیریم، دو بخش دارد؛ یک بخش، بخش ابزاری است؛ بخش دیگر، بخش متنی، اصلی و اساسی است. اما بخش حقیقی، آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل می دهد، که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این بخش حقیقی و اصل تمدن است، مثل مسئله خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله خط، مسئله زبان، مسئله کسب و کار، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با دولت، سفرهای ما، رفتارهای ما با بیگانه، اینها آن بخش های اصلی تمدن است که متن زندگی انسان است. در انقلاب، در این بخش، پیشرفت ما چشمگیر نیست، باید آسیب شناسی کنیم و راهکار ارائه دهیم تا شاهد پیشرفت در این بخش نیز باشیم.»مقام معظم رهبری با یادآوری سبک زندگی ایرانیان به آسیب شناسی 
تعدادی از رفتارهای شهروندان پرداختند. دراین میان مصرف گرایی درسبک زندگی ایرانیان یکی ازپرسش هایی بود که معظم له درکناردیگرپرسش هایشان مطرح کردند. نوشتار حاضر در تلاش است تا ضمن اطلاع رسانی شفاف در ارتباط با مصرف گرایی و سبک زندگی (به ویژه در خصوص فرامین مقام معظم رهبری) حتی المقدور این موضوع را با کنکاش بیشتری جستجو کند و حاصل آن را در اختیار مخاطبان محترم خود قرار دهد؛
در تعریف مصرف گرایی نویسنده ای چون «رابرت باکاک» در اثری به نام «مصرف» هر چند تعریف مشخصی از مصرف گرایی 
ارائه نمی دهد، در بخش های مختلف اثر مذکور، مصرف گرایی 
را قرین واژه هایی چون مرام یا ایدئولوژی و فرهنگ قرار 
می دهد. از این رو می توان استنتاج کرد که او مصرف گرایی را نزدیک به برداشت روش زندگی و فرهنگ دانسته است. (شادی وند،1392) استرز نیز مصرف گرایی را در توصیف جامعه ای به کار می برد که در آن بسیاری اهدافشان را در زندگی برحسب دستیابی به کالاهایی ترسیم می کنند که به وضوح برای بقا و حیات سنتی جامعه ضرورتی ندارد.(همان منبع) در تعریف دیگر مصرف گرایی به رفتارهایی اطلاق می شود که در نتیجه آن، کالاهایی مورد استفاده قرار 
می گیرند که موجب اقناع نیازند اما ممکن است برخی از این نیازها جنبه ضروری نداشته و کاذب باشند. (حسینی،1389) برخی مصرف گرایی رابه معنای برابردانـستن خوشـبختی شخـصی بـاخرید دارایی های مادی ومصرف گرفته اند. (سیدنیا،1388)
بایددرنظرداشت که مصرف گرایی مسئله ای بین المللی است که گریبانگیراکثرکشورهاشده است.جامعه ایران نیزازاین امرمستثنی نیست.درایران اززمان پهلوی دوم این گرایش به وجودآمد.پس ازانقلاب اسلامی باتغییرحکومت ازشاهنشاهی به جمهوری اسلامی وحمله عراق به ایران وخسارت ناشی ازآن وبه علت شرایط اقتصادی به وجودآمده آن زمان وباتاکیدبرآموزه های 
دینی درخصوص اهمیت صرفه جویی وقناعت دربین مردم،یک دهه دراین روندوقفه ایجادشد.امابه مددتوسعه فناوری اطلاعات و رسانه های صوتی وتصویری،گسترش سینماها وتسهیل حمل ونقل،افزایش درآمدهاو... به تدریج نشانه های مصرف گرایی بروز نمودودربین اقشارمختلف اجتماعی روبه افزایش نهادواین وضعیت تابه امروزسیرصعودی داشته است. (شادی وند،1392)
حال به چندمثال ازرفتارمصرف گرایی درجامعه خود،توجه فرمایید: انباشت انواع وسایل وجلوه ونمایش آنها،گرایش به مد،تب خریدلباس (مثل شال،انواع مختلف مانتو و...). گرایش وسواس گونه برای خریدانواع زیورآلات و بدلیجات (مثل طلا،نقره و...) و وسایل خانه. باید یادآوری کردکه آنچه درمیان عموم به «چشم وهمچشمی »مشهوراست شکل گرفته ورواج 
می یابدکه بالطبع نوعی مسابقه مصرف می باشد.تجربه مشاهده افرادوخانوارهایی که حتی حاضرندبه قیمت قرض گرفتن،سالیانه چندین بارمهمانی هاوجشنهای گسترده که همانابارزترین وجه مصرف گرایی می باشدبرگزارکنند. درمجالس ختم وترحیم،نوع پارچه نوشته‌هاوبنرهای کوچک وبزرگ عرض تسلیت گرفته تا نوع پذیرایی وتزئینات برروی آن،تامکان منتخب برای برگزاری مجلس این نوع مراسم هاوازسویی جشن های عروسی اهمیت انتخاب محل عروسی،لباس عروسی ووجودتشریفات ونوع هدایاکه همگی نشانه هایی ازتفاخروچشم وهمچشمی است به نوعی عرصه های آشکاربرای مصرف گرایی 
می باشد. باتوجه به مثال هاگویا پدیده مصرف گرایی 
رفته رفته به یک امرعمومی تبدیل شده که نشان ازرواج این پدیده ودرحقیقت نقش محوری درزندگی روزمره مردم ایفامی کندکه تاثیربسزایی درایجادذهنیت نابهنجاردارد.به عبارتی مصرف مبتنی برخواست است ونه نیاز. پس کافی است تاکالایی خواسته شود،حتی اگرتوان خریدکالایی رانداشته باشند.مصرف گرایی علاوه براینکه مصرف رادربرمی گیرد،گرایش به آن را نیزشامل می شود.گرایش به خرید،گرایش به دورریختن داشته هاوخریددوباره برای انسان امروزتبدیل به دورباطلی شده که گویی ازآن رهایی نداردیاخودبه میل خویشتن ودانسته ازاین روندپیروی می کند یانادانسته به این گردونه کشیده می شود. به طوری که  امروزه ما تحت محاصره خارق العاده مصرف تظاهری و فراوانی اشیا و کالاهای مادی قرار گرفته ایم.به قول ژان بودریار احاطه بشر به وسیله بشر پایان گرفته و اینک شاهد محاصره بشر به وسیله اشیا هستیم.آمار نشان می دهد در طول سال های 
1375تا1389روند متوسط هزینه خالص سالانه یک خانوار شهری در تهران جهت مصرف کالاهای غیر خوراکی 10برابر گشته به گونه ای که صرف هزینه برای این کالا از 10933528به 108176788ریال افزایش یافته است.این در حالی است که این میزان در یک خانوار روستایی نیمی از هزینه خانوار شهری و روند افزایشی آن نیز حدود 8برابر بوده است. به عبارتی از 5121647ریال در سال 1357 به 47111497ریال در سال 1389 رسیده است.که نشان از افزایش هزینه مصرف شده برای کالاهای غیر خوراکی در مناطق شهری دارد. (به نقل ازحسینی فر،1389) با اینکه شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری کشور یا همان شاخص تورم بر اساس آمار منتشر شده مرکز آمار ایران در سال1391 نسبت به سال 1381 از 100به4/601رسیده است اما همچنان میل به مصرف رو به افزایش است، میل به مصرف کالاهای خوراکی و غیر خوراکی و خدمات. یک خانوار شهری در تهران سالانه 51 درصد از کل هزینه خود را به کالاهای مصرفی و مابقی را به مسکن اختصاص می دهد. (به نقل از حسینی فر،1389) به عبارتی به نظر می آید وضعیت اقتصادی در این جریان تعیین کننده 
نیست هرچند که قدرت خرید تاثیر بسزایی می تواند داشته باشد.باید به مقولاتی مثل مد،مصرف،هویت،فرهنگ و سبک زندگی توجه کرد. این مقولات به نحوی درهم آمیخته اند که می توان رابطه دیالکتیکی را برایشان قائل شد.مصرف گرایی به عنوان زمینه فرهنگی که شرایط را برای مصرف بی رویه و جدای از نیاز واقعی انسانها فراهم می کند عبارت است از تمایل شدید به داشتن کالاها و برخورداری از خدمات است که ممکن است فرد توانایی دستیابی به آنها را نداشته باشد و چنین تمایلی در فرهنگی رشد می کند که در داشتن انواع کالاها و سبک معینی از زندگی موجب برتری منزلت و کسب وجهه اجتماعی می شود. به عبارتی مصرف گرایی نمادی از فرهنگ و هویت افراد جامعه به شمار می رود که هدف آن کسب منزلت و برتری جویی است. (علی خواه،1386) به عقیده خادمیان ابعاد سبک زندگی عبارت است از: سبک زندگی مادی (شامل قدرت خرید می باشد)،سبک زندگی غیر مادی (شامل تشخیص و ارزش گذاری است)، سبک زندگی فرهنگی که منظور سرمایه فرهنگی مصرف کننده است.منظور از مصرف فرهنگی،مطالعه کتاب،رفتن به کتابخانه،رفتن به سینما و تئاتر،کنسرت و... است. (خادمیان،1387)
بوردیو پرخواننده ترین جامعه شناسی است که درباره مصرف،مصرف گرایی و سبک زندگی سخن گفته است.بسیاری او را انجیل محققان این عرصه می دانند. بوردیو،در نظر داشت تحلیل کند که چگونه گروه های خاصی به ویژه طبقات اجتماعی-اقتصادی از میان سایر چیزها انواع کالاهای مصرفی را به کار می گیرندتا روش خاص زندگی خود را مشخص کرده و خود را از دیگران متمایز سازند.او قصد داشت مفهوم منزلت اجتماعی و استفاده گروه های 
منزلتی از الگوهای خاص مصرف به مثابه راهی برای مجزا کردن روش های زندگی از یکدیگر را با این ایده ترکیب کند که مصرف متضمن نشانه ها،نمادها و ارزش هاست.
مصرف را نباید به عنوان ارضاء یک دسته از نیازها از نظر زیستی ریشه دار تحلیل کرد.در این مسیر بوردیو را 
می توان به عنوان کسی دید که کوشیده است در جامعه شناسی رهیافت به خوبی تثبیت شده مصرف را از طریق انگاره های گروه های اجتماعی منزلتی یا رهیافتی به نمادها و نشانه ها 
و از آن مهمتر به فرهنگ ترکیب کند.شش مفهوم محوری اندیشه بوردیو عبارتند از: میدان، سرمایه،منش،عمل،طبقه و ذائقه.او فضای اجتماعی را جایگاه رقابتی شدید و بی پایان می داند.میدان،عرصه رقابت برای کسب پایگاه در سلسله مراتب قدرت است.میدان به مفهوم ساختاربیرونی اشاره دارد که عامل های درونی را شکل می دهند. میدانها محیطهای زندگی اجتماعی هستند که به تدریج از یکدیگر استقلال پیدا کرده و در فرایند تاریخی بر محور اجتماعی و نتایج ویژه ای شکل گرفته اند.افراد در عرصه های مختلف زندگی بدان شیوه عمل می کنند که یادگرفته اند تفکر کنند. بوردیو سه نوع سرمایه را بر می شمارد؛ سرمایه اقتصادی(شامل انواع درآمد و انواع منابع مالی است)،سرمایه فرهنگی(دربرگیرنده تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن انباشته می شود.مانند تحصیلات)،سرمایه اجتماعی(شامل همه منابع واقعی و بالقوه است که در اثر عضویت سازمانها و شبکه اجتماعی به دست می آید. در نتیجه فرد از این طریق سرمایه اعتبار جمع می کند.اعتباری که دستیابی هدف را تسهیل می کند).آنچه به میدان معنا می دهد سرمایه است.از طریق ترکیب و تحلیل این سرمایه های فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی به یکدیگر جایگاه فرد در سلسله مراتب میدان مشخص می شود.
سرمایه فرهنگی در اندیشه بوردیو نقش بسزایی دارد. تحلیل وی در ارتباط با مصرف و سبک زندگی بر همین نوع سرمایه متکی است. سرمایه فرهنگی شامل سلیقه های خوب،شیوه و راه و رسم پسندیده و پیچیده شناختی،شناخت و توانایی پذیرش محصولات فرهنگی از قبیل هنر،موسیقی کلاسیک،تئاتر و ادبیات و... است و سرمایه فرهنگی یعنی فردمی تواند خود را از الزامات زندگی روزمره جدا کند و نوعی انتخاب دلخواه در عرصه فرهنگی انجام دهد.منش یکی دیگر ازابعاد نظری بوردیو است.منش از نظر وی یعنی اصولی که مردم را قادر می سازد بر کنش های خود کنترل داشته باشند بدون اینکه بر شرایط شکل گیری این اصول کنترل داشته یا از وجود آنها آگاه باشند.از نظر وی منش مولد و انسجام بخش اعمال و صورت بندی درونی شده شرایط طبقاتی است.منش در واقع ساخت های اجتماعی ذهنی شده ای است که بدواً از طریق تجارب نخسین فرد به ذهن او منتقل می شود و شکل می گیرد.نهاد نخستین و سپس تجربیات بزرگسالی نهادهای ثانویه بدان اضافه 
می شود.به این ترتیب است که ساختارهای اجتماعی در ذهن و در درون افراد از طریق درونی ساختن عناصر بیرونی حک می شوند و به صورت منش در می آیند.بوردیو برمبنای منش،مفهوم عمل را ارائه می دهد.عمل نوع عادت شده رفتار معنا می دهد که چندین جزء دارد:شکل،فعالیت ذهنی،اشیا و کاربردشان،دانش پیش زمینه ای در قالب های 
شناختی،راهکار،حالت عاطفی و آگاهی انگیزشی.یک عمل مثل خوردن یا مصرف کردن مبتنی بر عناصری است که فرد براساس این ملزومات عمل،کنش می کند.طبقه دیگر مفهوم محوری در اندیشه بوردیو است که وی طبقه را مجموعه ای 
از کنشگران می داند که پایگاه های یکسانی را اشغال 
می کنند و در شرایط یکسانی قرار دارندو محتمل است که علایق و تمایلات یکسانی نیز داشته باشند و اعمال مشابهی انجام دهند و مواضع مشابهی را اتخاذ نمایند.اصل وحدت بخش طبقه،منش مشترک افراد یا اعضای طبقه است.مفهوم ذائقه در اندیشه بوردیو عبارت است از ظرفیت یا توانایی آنکه گروهی از اشیا یا اعمال را به صورت مادی و نمادین و به معنای مجموعه ای از ترجیحات متمایزکننده به کار گرفت.ذائقه پیوند میان بعضی محصولات و مصرف کنندگان 
آنها در یک فضای اجتماعی طبقه بندی شده را نشان 
می دهد.ذائقه مبنای داوری درباره ارزش تجربه های زیبایی شناختی مختلف است.از دیدگاه بوردیو،مردم زندگی آگاهانه ای 
دارند و طبایع خود را جایگزین می کنند.اما رده بندی ادراکات افراد به طور گسترده ای توسط تعلیم و تربیت و واقعیت وضعیت طبقاتی تعیین می شود.از لحاظ روش شناختی بوردیو هم دنیای بیرونی را مهم می شمارد و هم دنیای ذهنی را. از نظربوردیو جامعه به منزله فضای اجتماعی باز نمایی می شود.وی فضای اجتماعی را جایگاه رقابتی شدید و بی پایانی می داند که در جریان این رقابت ها،
تفاوت هایی ظهور می کند که ماده و چارچوب لازم برای هستی اجتماعی را فراهم می آورند.
با توجه به ابعاد مختلف نظریه بوردیو می توان به تبیین مصرف گرایی در خانواده پرداخت.بر همین اساس 
می توان گفت این منش های افراد هستند که شیوه ها و سبک های مختلف زندگی کردن را خلق می کنندو این منش ها در میدان های مختلف پدیدار می گردند.براساس نظر وی منش افراد به هر شکلی که پایه ریزی شود در آینده نیز به همان شیوه و در میدان های مختلف خودش را 
می نمایاند.بنابراین مصرف پدیده ای است که منش، آن را کنترل می کند و به عبارت دیگر مصرف به وسیله ذائقه و سلیقه، جهت دهی می شود و با جهت گیری مصرف، سبک های 
زندگی تولید می شوند و در نهایت به بازتولید ذائقه و منش می پردازند. فعالیت هایی که افراد در زمان فراغت انجام می دهند نیز بازتاب منش است.انجام فعالیت هایی 
چون تعطیلات،سفر کردن،ورزش،مطالعه،امور هنری و...با توجه به سرمایه اقتصادی و فرهنگی و با توجه به موقعیت کنشگران در میدان ها قابل درک است.بوردیو معتقد است«اقتصاد جدید طالب دنیای اجتماعی است که در آن مردم به همان اندازه که بر اساس ظرفیت شان در تولید ارزیابی می شوند بر حسب ظرفیت شان در مصرف نیز ارزیابی خواهند شد. و اقتصاد نوین اخلاق زاهدانه تولید و انباشت را به نفع اخلاق لذت جویانه مصرف نفی می کند.» باتوجه به نظریه بوردیو می توان گفت که سبک های زندگی محصول منش ها و خود منش ها نیز تابعی از انواع تجربه ها 
هستند.بیان این نکته که الگوهای مصرف، اصلی ترین بروز سبک زندگی هستند.از طریق آموزش است که گرایش هایی 
پایداربرای ایجاد الگوی های مصرف پدید می آورد.این آموزش ها از طریق فیلم ها،مطبوعات،صداوسیماوشیوه های 
تبلیغات دیگر مانند فضای مجازی، اینترنت وتبلیغات ماهواره ای 
که مرزهارادرهم شکسته ومخاطبان خود را پیدامی کند ،صورت می پذیرد. ناگفته نماند که دربین تمامی نهادها،سازمانها و تاسیسات اجتماعی،خانواده نقش و اهمیتی خاص و بسزایی دارد و بی هیچ شبهه هیچ یک از آسیب های اجتماعی نیست که فارغ از تاثیر خانواده پدید آمده باشد. بنابراین خانواده درکناررسانه جمعی وتبلیغات یکی از عوامل موثر در ایجاد و ترویج سلیقه،فرهنگ مصرف  و گرایش های 
مصرف می باشد.نکته قابل توجه این است که ترویج مصرف گرایی بدون توجه به زیرساختهای تولیدوظرفیت تولیدوتهیه امکانات،پیامدهای منفی برجامعه و اقتصاد وارد می سازد.ازجمله :تبدیل ثروت ومصرف به ارزش برتریعنی پدیدآمدن جامعه مصرفی ورواج مصرف گرایی باعث می شود
حرص افرادجامعه برای خریدومصرف افزایش یابدواین باعث تبدیل ثروت ومصرف به ارزش می شود. تبدیل ثروت به ارزش درصورت تداوم ودردرازمدت سبب غالب شدن ارزشهای مادی برارزشهای دیگرمی گردد. باارزشمندشدن مصرف ومصرف گرایی،ارزشهایی مانند: قناعت،میانه روی،
زهد و... کمرنگ ترشده وناارزش هایی مانند : مصرف بی رویه،اسراف،تبذیر،مدگرایی و... ارزشمندمی شوند. این رویه باعث شکاف طبقاتی ونابرابری اجتماعی می شود؛کسانی که درجامعه ثروتمندهستندوبه دلخواه مصرف می کنند،ازافرادی که فقیرهستندوتوان خریدندارندجدامی شوند. این موضوع زمانی تشدیدمی یابدکه باتبلیغات،آرزوهای بلندپروازانه وتوقع داشتن کالاهای لوکس و برخورداری ازامکانات ویژه دراقشارجامعه به تصویرکشیده شده وپدیدآورده می شود. این توقع وانتظارباتوجه به عدم امکان برآورده شدن آنها،نابرابری ونارضایتی وتضادی رادرجامعه پدیدمی آوردتافقرونداشتن غیرقابل تحمل شود. خودفقر،به ویژه درجوامع اسلامی که مردم آن باورمداروارزشی هستند،ممکن است قابل تحمل باشد.اماتضادپیش گفته،اثرهای خاص خودرادر جامعه بر جا می گذارد. (رفیعی،1377)
یکی دیگرازپیامدهای مصرف گرایی،نیازآفرینی است که بیشتربه وسیله دولت،شرکتهای تولیدی وتبلیغاتی باراهکارهای ویژه خودپدیدمی آید. نمایش ثروت به وسیله ثروتمندان، خودنقش موثری درنیازآفرینی داردامانقش دولت باسازوکارهایی مانند: تبلیغات،واردات کالاهای گوناگون و ارزان قیمت(مثل کالاهای چینی)،نمایشگاهها و... حائزاهمیت است. دراین میان واردات بی رویه کالاهای گوناگون مانند : خودرو،وسایل برقی،لوازم آرایشی و... نقش بسزا یی دارد.افزون براینکه مردم بادیدن ثروت وامکانات ثروتمندان احساس کمبود می کنند. سازوکارهای تشدیدکننده ای که به وسیله دولت،شرکت های 
تولیدی،تاجران و... اعمال می شود،براین احساس می افزاید و آنها را به مصرف گرایی ترغیب می کند. (همان منبع) مصرف گرایی باعث شکاف طبقاتی خواهد شد. دررویه مصرف گرایی،طبقه مرفه جامعه وبه تبع آنهاطبقه متوسط جامعه که خواهان رسیدن به طبقه مرفه است،کالاهای مصرفی ولوکس راتهیه خواهندکرداماطبقه ضعیف و زیر متوسط توان خریدنخواهدداشت که شکاف طبقاتی رادر پیش روخواهدداشت.در نتیجه باعث تمایز اجتماعی می شود. به تبع آن باعث رواج فرهنگ بیگانه ازراههای گوناگون به جامعه است. کالاهاوخدمات،باخودفرهنگ خاص خودرامی آورند. به نظرجامعه شناسان،مصرف مقوله ای ارزشی است وبارارزشی دارد. ورودکالاهای غربی بامارکهای خاص،ارزش وفرهنگ ضمیمه کالاها،تبلیغات،رسانه هاو...همه دست دردست هم 
می دهندکه به رواج فرهنگ غرب یاری رسانند.البته وجودفرهنگ وارزش های اسلامی درمیان مردم رشداین روندراکاهش داده است. درکشورهای توسعه نیافته که کشورباتورم دست به گریبان است،قدرت خریدمردم کاهش می یابدامانیازبه کالاهای مصرفی درسایه تبلیغات وعوامل دیگرتشدیدمی یابد
واین نوعی به انحطاط سیاسی،اجتماعی وفرهنگی 
می انجامد. برای پیشگیری ازچنین وضعیتی،کشورهای سرمایه داری تبلیغات راکنترل کرده وآن رابه اندازه قدرت خریدمردم رواج می دهند. دروضعیت مصرف گرایی که همه به آن گرفتارمی شوندمردم به دنبال کسب خدمات وکالاهاهستندکه به ارزش تبدیل شده ودراین مسیرخود راباهمردیفان وطبقه مرفه مقایسه می کنندودرصورتی که کمترازآنهاداشته باشند،احساس محرومیت وناعدالتی 
می کنند. (همان منبع) در فرایند مصرف گرایی شخص وقتی که نیازآفرینی درپی نمایش ثروت درافرادپدیدآمدواحساس محرومیت برآن حاکم شد،فرد،مصرف گرایی راارزش وضرورت زندگی خود می داند.در این صورت شخص نمی خواهد یا 
نمی تواندمصرف خودراکاهش دهدومتناسب بادرآمدخودمصرف کند.به ویژه که به باورهای ارزشی ودینی که قناعت ومصرف بهینه راسفارش می کنند،پایبندنباشد. برای همین شخص درپی افزایش درآمدخود باراههای گوناگون است. وی برای رسیدن به این هدف ازراههای مشروع اما دارای تبعات اجتماعی مانند : اشتغال به شغل دوم وگاه درشهرهای بزرگ شغل سوم،اضافه کاری،کارکردن اهالی خانواده اعم اززن وبچه،وام گرفتن،کمک گرفتن ازاقوام وفروش وسایل استفاده می کند. این راههااثرات بسیارمنفی برنهادخانواده وکارکردهای آن ازجمله تربیت کودکان که سرمایه های انسانی کشورهستند،می گذارد. حال اگرافرادی که نتوانندازراه های پیش گفته درآمدخودراافزایش دهندوپایبندبه اصول اخلاقی نباشند، به دنبال کسب درآمدبه هرشکل ممکن می روندوراه های 
نامشروع رابرای بالابردن درآمدوتأمین نیازهای خودانتخاب 
می کنندمانند: استفاده ازاموال دولتی،قاچاق،اختلاس،رشوه گیری، تن فروشی،احتکار،گران فروشی ودزدی. دراصل می توان ریشه های 
مصرف بی رویه ومصرف گرایی مفرط رادررذایل اخلاقی ونداشتن ایمان وتقوا جستجوکرد. (همان منبع)
با در نظر گرفتن بحث های مطرح شده، فراموش نکنیم که ایران به عنوان  کشوری است که سالها برای رسیدن به توسعه گام برداشته و همواره درگیر مشکلات و مسائل گوناگون به ویژه در حیطه اقتصادی نظیر تحریم، تورم، گرانی، بحران و... بوده است و امروز نیازمند اقتصاد مقاومتی است که در برابر این مشکلات تاب بیاورد و با تولیدات گسترده بتواند راه را برای توسعه هموار سازد. اما موانعی در این راه اعم از داخلی و خارجی وجود دارد. یکی از این موانع، مصرف گرایی 
یا میل به خرید و مصرف هر چه بیشتر است. اگر در جامعه ای  که نیاز به تولید، بیشتر از مصرف است، مصرف پیشی بگیرد، در این صورت بخش اعظم منابع در آمدی جامعه به مصرف اختصاص می یابد. در این صورت سطح پس انداز کل و به تبع آن سرمایه گذاری کاسته می شود.طبق آمار یک خانوار شهری در تهران سالانه به طور متوسط حدود 13میلیون تومان هزینه می کند که از این میزان 10میلیون تومان را هزینه کالاهای غیر خوراکی و مصرفی می کند. (سالنامه آماری استان تهران،1389،به نقل از حسینی فر،1389) حال اگر کل این هزینه ها در استان تهران،سایر استانها و در نهایت کشور در نظر گرفته شود رقمی بسیار قابل توجه خواهد بود که صرف کالاهای مصرفی غیر خوراکی شده است درحالی که این مبالغ می توانست در راستای بهبود اقتصاد کشور سرمایه گذاری شود.بنابراین با توجه به اهمیت انکار نشدنی مصرف در حیات اجتماعی - سیاسی و پیامدهای برخاسته باید مصرف و مصرف گرایی مورد توجه علمای علوم اجتماعی، روانشناسان،دانشمندان علوم سیاسی،مردم شناسان،جامعه شناسان،انسان شناسان،مورخان و اقتصاددانان قرار گیرد و هریک به فراخور، بخشی از این پدیده را مطالعه کرده و بدین ترتیب اقدام و عمل موثری در کنترل مصرف و مصرف گرایی صورت گیرد.
پیام نوروزی مقام معظم رهبری که همزمان با حلول  سال جدید خطاب به مسئولان کشور و مردم ایراد می شود و برای آن سال نام خاصی را تعیین می کنند،آیینه تمام نمایی از مطالبات یک فقیه جامع الشرایط در مسند رهبری ملت و نظام در روند اداره یک حکومت اسلامی است. معظم له 
امسال را سال «اقتصادمقاومتی؛اقدام و عمل»نامیدند.ایشان اقدام و عمل با برنامه ریزی درست مسئولان کشور و کارگزاران نظام را شرط دستیابی به «اقتصاد مقاومتی» دانستند. امید است که این نامگذاری و پیام نوروزی معظم له 
در حد شعار و برجسته نویسی در بیلبوردها و تابلو کردن بر سر چهارراه ها اکتفا نشود.مردم،دولت،مجلس،قوه قضائیه و دیگرکارگزاران دولت با اتخاذ راهبرد های صحیح و حساب شده و انجام عملی آن راهبردها  به وضعیت اقتصادی شایسته و مقتصدانه دست بیابند. همان وضعیت اقتصادی که امام سجاد (ع) آن را از خداوند بدین گونه خواستار شده اند:
«اللهم انی اسئلک حسن المعیشه، معیشه اتقوی بها علی جمیع حوائجی،و اتوصل بها فی الحیاه الی آخرتی،من غیر ان تئرفنی فیها فاطغی،او تقتربها فاشقی.» (ازتو می خواهم که - تا در دنیا مرا زنده نگاه می داری - معاشی به من بدهی که در همه حالاتم از آن توان گیرم و با آن در این دنیا برای آخرت خود اندوخته فراهم آورم، به اندازه ای در خور،که نه چندان به من بدهی که طغیان کنم و نه چندان برمن تنگ بگیری که بدبخت شوم.) (علم الهدی،1388)
منابع و مآخذ:
- رفیع پور،فرامرز،1377،توسعه و تضاد،تهران،شرکت سهامی انتشار،دوم.
- علی خواه،1386،پیامدهای سیاسی مصرف گرایی،فصلنامه تحقیقات فرهنگی،شماره 1.
- خادمیان، طلیعه(1387)،سبک زندگی  و مصرف فرهنگی،تهران،موسسه فرهنگی جهان کتاب
- سیدی نیا،علی اکبر،1388،فصلنامه علمی پژوهشی  اقتصاد اسلامی،شماره 34.
- علم الهدی،عبدالرسول،1388،درآمدی براصلاح الگوی مصرف در زندگی یک مسلمان،چاپ اول،انتشارات موسسه خبرگزاری فارس.
- حسینی،محب،1389،ابعاد شناختی مصرف،فصلنامه فرهنگ مردم،شماره22-23.
- حسینی فر،مریم السادات،تحلیل جامعه شناختی مصرف گرایی 
در ایران(مطالعه موردی تهران1389-1393)،رساله دکتری،دانشگاه علوم اجتماعی و روانشناسی،گروه جامعه شناسی،
دانشگاه تهران مرکز.
- ذوالفقاری،مریم،1389،بررسی تاثیر عوامل اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی بر سبک زندگی و الگوی مصرف افراد در شهر تهران در سال 1389،جهت اخذ کارشناسی ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی،دانشگاه واحد علوم تحقیقات.
- شادی وند،مریم،1392،بررسی عوامل فرهنگی اجتماعی موثر گسترش مصرف گرایی در بین خانواده های ساکن دره شهر،کارشناسی ارشد،رشته علوم اجتماعی گرایش جامعه شناسی.

ارسال نظرات