حمایت ازگروه های مقاومت درسراسر دنیا نشاندهنده عمق دین داری امام خمینی(ره) بود
خبرنگار خبرگزاری بسیج از صومعه سرا با فرمانده حوزه کوثر بسیج خواهران صومعه سرا گفتوگویی تفضیلی انجام داده است:
۱-اسلام آمریکایی واسلام انقلابی در دیدگاه امام چگونه بود؟
منظور از اسلام ناب محمدی (ص) همان اسلام حقیقی و اصیلی است که از صاحب آن، پیامبر اکرم (ص) بی هیچ پیرایه و آرایشی به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) وسپس از آن حضرت به ائمه بعدی (ع) منتقل شده و در قول و عمل و در عقیده و رفتار به آن پایبند بوده و از آن بزرگواران نسل به نسل و دست به دست گشته تا به ما رسیده است.
بدیهی است که اسلام ناب با تمام اجزای آن مورد نظر است و در صورت کاستی یا فزونی بر اجزای آن، تحریف یا ناقص، و خلوص و ناب بودن آن خدشه دار میشود؛ چرا که در واقع این کاستی ها یا فزونی ها موجب تحریف و تغییر حقیقت اسلام و اسلام حقیقی میشود که عملاً با اسلام ناب فاصله زیادی میگیرد.
گاه در این اسلام های تحریف شده تنها ظواهری از دیانت باقی میماند که از حقیقت اسلام و دین الهی خبری نیست و لذا به سادگی در خدمت ستمگران و طواغیت در میآید و عملاً نه تنها هیچگاه نجاتبخش محرومان و مستضعفان و حامی ستمدیدگان نبوده و نخواهد بود؛ بلکه حتی توجیهگر ظلم و ستم طاغوت ها و ستمگران میگردد و حامیان آن در پی یافتن وجوه شرعی برای توجیه بیدادگری ها و چپاول و غارت ظالمان و مستکبران و ساکت کردن مظلومین و ستمدیدگان و خاموشی و خفقان تودههای ستمدیده خواهند بود.
حضرت امام خمینی (س) این اسلام تحریف شده متظاهرانه بی محتوا را، که عملاً هیچ مخالفتی با منافع مستکبران و مستبدان نداشته و ندارد، اسلام آمریکایی مینامد. ایشان در توضیح و تبیین اسلام ناب محمدی (ص) و اسلام آمریکایی و مرز میان آن دو بارها تأکید میورزید و با جدیت این دو اسلام را توصیف میکرد و به تصویر میکشید. او در برخی پیام ها و سخنرانی ها اسلام ناب محمدی (ص) را توصیف میکند و در برخی دیگر به توضیح اسلام آمریکایی میپردازید و در برخی هر دو اسلام را توصیف میکند و سعی دارد از هر کدام تعریفی روشن بیان کند و در واقع به طور عینی، هرکدام را به تصویر کشد.
در همین زمینه حضرت امام در ۱۴/۹/۱۳۶۷ در پیامی به مسئولان برگزاری سمینار جهاد سازندگی
می فرمایند: «فرزندان عزیز جهادیام به تنها چیزی که باید فکر کنید به
استواری پایههای اسلام ناب محمدی ـ صلیاللّه علیه و آله و سلم ـ است.
اسلامی که غرب، و در رأس آن امریکای جهانخوار، و شرق و در رأس آن شوروی
جنایتکار را به خاک مذلت خواهد نشاند. اسلامی که پرچمداران آن پابرهنگان و
مظلومین و فقرای جهانند و دشمنان آن ملحدان و کافران و سرمایهداران و
پولپرستانند. اسلامی که طرفداران واقعی آن همیشه از مال و قدرت بیبهره
بودهاند؛ و دشمنان حقیقی آن زراندوزان حیلهگر و قدرتمداران بازیگر و
مقدس نمایان بیهنرند.» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۰۴)
و یا در پیامی دیگر به گورباچف می نویسند: «جناب آقای گورباچف، اکنون بعد از ذکر این مسائل و مقدمات، از شما میخواهم دربارۀ اسلام به صورت جدی تحقیق و تفحص کنید. و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، که به جهت ارزشهای والا و جهان شمول اسلام است که میتواند وسیلۀ راحتی و نجات همۀ ملتها باشد و گره مشکلات اساسی بشریت را باز نماید. نگرش جدی به اسلام ممکن است شما را برای همیشه از مسئله افغانستان و مسائلی از این قبیل در جهان نجات دهد. ما مسلمانان جهان را مانند مسلمانان کشور خود دانسته و همیشه خود را در سرنوشت آنان شریک میدانیم. با آزادی نسبی مراسم مذهبی در بعضی از جمهوریهای شوروی، نشان دادید که دیگر اینگونه فکر نمیکنید که مذهب مخدر جامعه است. راستی مذهبی که ایران را در مقابل ابرقدرتها چون کوه استوار کرده است مخدر جامعه است؟ آیا مذهبی که طالب اجرای عدالت در جهان و خواهان آزادی انسان از قیود مادی و معنوی است مخدر جامعه است؟ آری، مذهبی که وسیله شود تا سرمایههای مادی و معنوی کشورهای اسلامی و غیر اسلامی، در اختیار ابرقدرتها و قدرتها قرار گیرد و بر سر مردم فریاد کشد که دین از سیاست جدا است مخدر جامعه است. ولی این دیگر مذهب واقعی نیست؛ بلکه مذهبی است که مردم ما آن را «مذهب امریکایی» مینامند.»
امام در نامه ای با موضوع تدوین تاریخ انقلاب اسلامی به قلم سیدحمید روحانی به هر دو اسلام اشاره میکنند و می فرمایند: « شما باید نشان دهید که چگونه مردم، علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایهداری، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام امریکایی کردند. شما باید نشان دهید که در جمود حوزههای علمیۀ آن زمان که هر حرکتی را متهم به حرکت مارکسیستی و یاحرکت انگلیسی میکردند، تنی چند از عالمان دین باور دست در دست مردم کوچه و بازار، مردم فقیر و زجر کشیده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پیروز بیرون آمدند.»
چنانکه در پیامی در ۳۰ ام شهریور ۱۳۵۷ خطاب به هنرمندان و خانواده های شهدا نیز هر دو اسلام را مجسم مینمایند: «تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهندۀ اسلام ناب محمدی ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ اسلام ائمۀ هدی ـ علیهم السلام ـ اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم آور محرومیتها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبندۀ سرمایهداری مدرن و کمونیسم خونآشام و نابود کنندۀ اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد، و در یک کلمه «اسلام امریکایی» باشد.»
۲-درخصوص اهمیت واولویت استکبارستیزی وعدم اعتمادامام به امریکاه وابداع واژه شیطان بزرگ توضیح دهید؟
بهمنظور درک چگونگی شکلگیری عدم اعتماد امام به غرب و در رأس آن آمریکا لازم است به ساختارشکنی تهدید آمریکا و بررسی چگونگی قرار گرفتن آن در گفتمان سیاسی و امنیتی حضرت امام تحت عنوان شیطان بزرگ بپردازیم.
- کودتا علیه مصدق
سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا علیه ایران از دهه ۱۹۵۰، بهعنوان نتیجه اختلافات جاری میان ایران و بریتانیا و تلاش برای ملی کردن صنعت نفت آغاز شد. بریتانیا تلاش داشت حمایت متحد آمریکایی خود را از طریق به تصویر کشیدن رهبر جنبش ملی ایران با عناوینی چون، مکار شرقی، وحشی، بدون تمایل به چپ و راست (بیهدف) و احساسی تحریک کند. در ابتدا در مقابل بریتانیا، ترومن رئیسجمهور آمریکا مصدق را منتخب مردم و آگاه توصیف کرد، اما با روی کار آمدن آیزنهاور جمهوریخواه همدردی و حمایت آمریکا از ایران فروریخت و تفاوت مشخصی در هویت آمریکا مشهود شد. در این زمان تصویر مصدق در آمریکا و بریتانیا در هم آمیخت و در نهایت دولت ملی مصدق با کودتای انگلیسی-آمریکایی سقوط کرد. به سبب این حذف خشونتآمیز طیف گستردهای از احساسات منفی نسبت به دولت آمریکا در ایران شکل گرفت.
- حمایت آمریکا از شاه
بعد از کودتا رژیم شاه به بازسازی روابط خود با آمریکا مبادرت نمود. این روابط تا بیستوپنج سال بعد از کودتا ادامه یافت و تمامی دولتهایی که در ایران در این مدت بر سر کار میآمدند، سعی میکردند روابطشان را با آمریکا بهبود بخشند. روند فوق را میتوان زمینهساز وابستگی سیاسی و امنیتی ایران به آمریکا و جهان غرب دانست. از این مقطع زمانی دخالتهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در ایران تا حد بسیار زیادی افزایش یافت، بهعبارتی ساختار سیاسی ایران در شرایطی شکل گرفت و سازماندهی گردید که نفوذ امنیتی آمریکا نیز در ایران افزایش مییافت و این امر، تضادهای سیاسی و اجتماعی جدیدی را در جامعه ایران به وجود آورد. بهموازات ظهور این شرایط بود که کشورهای سرمایهداری و بهویژه آمریکا، با قرار گرفتن در جایگاه «دیگری» در نگرش گروههای اجتماعی ایران، بهویژه روحانیت مبارز، محور اصلی تعارض با کشورهای جهان سوم تلقی شدند.
- بحران گروگانگیری
تصرف سفارت آمریکا و مسئله گروگانگیری اتباع آمریکایی در تهران که با هدف جلوگیری از اعمال سیاستهای مداخلهجویانه ایالاتمتحده در ایران صورت گرفته بود، از این پس با اصل رابطه ایران و آمریکا گره خورد و حساسیت شدیدی را در میان افکار عمومی ایرانیان ایجاد کرد.
- جنگ ایران و عراق
هرچند شروع جنگ نتیجه ماجراجوییها، فرصتطلبیها صدام بود، اما جنگ ایران و عراق، در واقع، میدان تقابل ایران و نظام بینالملل و ابرقدرتها بود. حمایت آمریکا از صدام و تشدید فشارهای اقتصادی، سیاسی و تهدیدات نظامی همچون حضور و درگیری مستقیم با نیروهای ایران و هواپیمای مسافربری ایران، بهخصوص در سالهای پایانی جنگ، بیتردید یکی از زمینههای اصلی تداوم تنازع و تعمیق برداشت تهدید آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران به نظر میرسد. بهطور کلی در مورد جنگ تحمیلی، تفاسیر متعددی وجود دارد. بسیاری بر این اعتقادند که آمریکا از طریق جنگ تلاش نمود قابلیتهای ساختاری ایران را در روند مقابله با جهان غرب به حداقل ممکن برساند. از اینرو کشورهای غربی تلاش همهجانبهای را به انجام رساندند تا قدرت استراتژیک عراق را افزایش دهند، و از سوی دیگر قدرت ایران برای مقابله با جهان غرب را کاهش دهند.
در این میان تمام کارشناسان به اهمیت ۲ رویداد محوری (کودتا علیه مصدق و بحران گروگانگیری) در شکلگیری برداشت عدم اعتماد در روابط ایران و آمریکا اشاره کردهاند. بنابراین میتوان گفت آمریکا بهویژه بعد از این حوادث بهعنوان شر و دشمن شناسایی شد. چنانکه ایران، آمریکا را تحت عنوان قدرت امپریالیستی متخاصم میداند که هدف آن بهرهبرداری و تسلط بر ایران و جهان است، چیزی که باعث بیثباتی منطقه میشود. این برداشت ذهنی در طول زمان تقویت شده است.
درنتیجه :
شاید بتوان گفت اولین و مهمترین پیامی که رهبر انقلاب به گوش جهان و جهانیان رسانید، چیزی جز خدامحوری و رهایی بیقیدوشرط از سلطه شوم استکبار جهانی بهویژه آمریکا نبود. باید پذیرفت ریشههای ایدئولوژیک و تاریخی انقلاب اسلامی در تمایل به پایان دادن مداخله خارجی سبب شکلگیری هویت جدیدی برای کشور ما شد. هویتی که مشخص میکند دولت و جامعه ایران بنا به گفته حضرت امام نه ظلم میکنند و نه زیر بار ظلم میروند و در مقابل آمریکا که همواره بهعنوان دشمن درجهیک ملت ایران شناسایی میشود تسلیم نمیشود؛ چراکه عامل ناامنی در منطقه و ایران از اویل دهه هفتاد میلادی بوده و منطق برخورد با این عامل چیزی جز بیاعتمادی نمیتواند باشد.
۳- اهتمام حضرت امام (ره)به حمایت از گروه های مقاومت درسراسر دنیا چکونه بود ؟
آموزه های دینی ما سرشار است از توجه واهتمام به امور انسان ها به ویژه در مسایل و مشکلات مسلمانان است. درخصوص اهتمام حضرت امام(ره)به حمایت ازگروه های مقاومت درسراسر دنیابایدگفت این نشاندهنده عمق دین داری حضرت امام بود.ایشان براساس آموزه های دینی این کاررانهادینه کردند.حضرت امیر(ع)می فرمایند:مردم دو دسته اند:دسته ای دردین با توبرادرودسته ای درخلقت باتوبرابر،سخن حضرت به خوبی این توجه رابه مانشان می دهد.ریشه اهتمام حضرت امام به حمایت ازمقاومت عمل به اسلام ناب محمدی است.سیره پیامبروائمه معصومین حمایت ازمظلومین دربرابرظالمان ومستکبران بودخصوصااگراسلام ومسلمانان درخطرباشند