باش تا دولت صبحت بدمد!
مردم این خطه از شقایقهای سرخ، هرگز به اینکه در شاخصه های سواد آموزی و بهداشت و سلامت و درآمد سرانه در آخرین رتبه های کشوری قرار گرفته شاکی نبوده اند و این نهایت متانت و بردباری و ولایتمداری آنان را بیانگر بوده است.
تلاش توام با وحدت و یکدلی مردم این منطقه در حراست از آرمانهای نظام اسلامی و پاسداشت خون شهدا همواره بدون کمترین توقعی بوده است اما اجحافی بزرگ است که در برابر این همه دلاورمردی و تحمل هجمه های فرهنگی و تجاوزات دشمن و جانفشانی مشکلات اقتصادی و سلامت نیز بر مشکلات مردم افزوده شود.
از سال 92 که دولت تدبیر وامید با بسته اقتصادی ویژه خود وارد کار زار سیاسی کشور شد امید می رفت تا قفلهای زنگ زده توسعه این استان نیز گشوده شود و چه بسیار مردمانی که به این امید به پای صندوقهای رای آمدند.
اما با گذشت سه سال از این رخداد هنوز مردم این استان مرزی را شایسته برخورداری از کمترین امکانات ندانسته اند و در سفرهای هیات دولت به آذربایجان غربی باز این استان در رده های آخر جدول سفرهای ریاست جمهوری واقع شده است که علت آن را باید از خود ایشان سوال کرد.
چراکه استانهای محروم و مرزی مانند آذربایجان غربی نیازمند توجه بیشتر و سریعتری بودند تا اینکه در ردیف آخرین سفرهای دوره ای هیات دولت قرار بگیرند.
روز 10 خرداد آذربایجان غربی در حالی میزبان هیات دولت است که شاه کلید دولت اقای روحانی تا کنون هیچ قفلی از صدها مشکل شهروندان استان را نگشوده و هر روز مشکلی جدید بر مشکلات مردم این استان افزوده می شود .
بر اساس اظهارات مسوولان صنعت، معدن و تجارت آذربایجان غربی از چهار هزار واحد اقتصادی استان حدود یکهزار و 800 واحد در حال فعالیت هستند که این موضوع بیانگر ورشکستگی بخش صنعت در استان است که علی رغم وجود امنیت پایدار در منطقه هنوز سرمایه گذاران تمایلی به حضور در این استان ندارند و اغلب واحدهای اقتصادی با مشکلات سرمایه در گردش و نقدینگی مواجه هستند.
در بخش کشاورزی که اقتصاد استان بر محور آن می چرخد و 30 درصد مردم استان از این راه امرار معاش می کنند نیز به علت کمبود منابع آب ، راکد بودن صنایع تبدیلی و نبود بازار مصرف و صادرات خارجی به علت عدم وجود صنایع بسته بندی و سورتینگ دست کشاورزان همواره خالی مانده است.
بخشی از سیبهای تولیدی استان در کنار سردخانه ها می گندد و برخی از کشاورزان محصولات خود را به رودخانه ها میریزند.
مطالبات چغندر کاران هنوز کامل پرداخت نشده و حق بیمه اراضی بیمه شده همچنان در بلاتکلیفی است.
در بین این همه مشکلات هنوز آرزوی شنیدن صدای قطار در کنار آرزوی احیای دریاچه ارومیه و شنیدن موجهای آب در تلی از نمکها غرق شده و زخمهای شهروندان استان آذربایجان غربی با طوفانهای نمکین دریاچه ارومیه جانکاهتر و درد آور تر می شود.
و شهروندان آذربایجان غربی منتظرند تا صبح دهم خرداد دولت امیدشان شاید بعد از سالها بدمد!
