برای مدافعان حرم، دست‌کش زمستانی و شال‌گردن و کلاه و آجیل مشکل گشا خریدند. فروشنده وقتی فهمید این اجناس برای مدافعان ارسال می‌شود، هم تخفیف داد و هم چند کلاه و دستکش اضافه داد.
کد خبر: ۸۶۷۷۶۵۰
|
۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۵
به گزارش خبرگزاری بسیج، حرم مردانی را به خود دیده که جانانه ایستاده‌اند و نگذاشته‌اند به اسارت تکفیری‌ها برود. داستان این مردان که عاشقانه زیسته‌اند و سختی‌های بسیاری را به جان خریده‌اند بسیار شنیدنی‌ست. در ادامه بخشی از نوشته‌های یکی از شاهدان مجاهدت‌های مدافعان حرم را می‌خوانید که در این بخش به هدایای ارسالی خواهر علی برای مدافعان حرم پرداخته است. از آنجا که همه یادداشت‌های این رزمنده دلاور مدافع حرم قابل انتشار نیست تنها بخش‌های قابل نشر با نظر ایشان منتشر می‌شود:

هوای زمستان سردتر از سال قبل بود. علی با خودش یکی دو لباس گرم برده بود، اما برای چند ماه کافی نبود. می‌گفت: باید سبک بار باشیم. جنگ است و باید در حد یک کیف وسیله با خودمان ببریم.

مریم خودش بچه زمان جنگ بود. جنگ را در کشورش تجربه کرده بود. او می‌دانست وقتی کشوری گرفتار جنگ می‌شود، یعنی‌چه. امکانات کم می‌شد و مردم دچار سختی می‌شدند.

مریم به یاد داشت که وقتی صدام ملعون به ایران حمله کرد، مردم برای تهیه هر چیزی به زحمت می‌افتادند.

علی پسر آخر خانواده، دُردانه پدر و مادرش، نازدانه خواهرها و برادرانش، الان در سرمای سوریه چگونه روزگار می‌گذراند؟ مریم دوست نداشت در زمستان‌، گرما را تجربه کند.

مادر مریم برای پرندگان، در بالکن خانه، لانه‌ای درست کرده بود و هر روز برایشان گندم و خرده نان می‌ریخت تا در سرما تلف نشوند.

هر روز تعداد زیادی پرنده می‌آمدند و غذا می‌خوردند و بعضی از آنها نیز در لانه می‌ماندند. مریم هر روز با دیدن این صحنه، یاد پرندگان مدافع حرم می‌افتاد. آنجا که داعش کاشانه‌ها را ویران کرد و پرندگان زیادی را به خون کشاند تا برای خودش لانه بسازد.

عکس مدافعان حرم در فضای مجازی دست به دست می‌شد. رزمندگانی که از سرما، پتو به دور خود پیچیده‌اند و برف سرتاپای آنها را پوشانده بود اما دست از مبارزه نکشیدند.

نزدیک سالروز میلاد پیامبر اکرم(ص) بود. مریم دلش می‌خواست، برادرانش در سوریه بدانند که در ایران فراموش نشده‌اند و مردم به فکر آنها هستند.

دوست داشت آنها را در جشن میلاد رسول مهربانی‌ها با مردم ایران شریک کند. دوست داشت به آنها این پیغام را برساند که، برادران غیورم، ما با شما میلاد را جشن می‌گیریم و به یادتان هستیم.

فکرش را با خواهرش در میان گذاشت و او هم استقبال کرد. آنها برای مدافعان حرم، دست‌کش زمستانی و شال گردن و کلاه و آجیل مشکل گشا خریدند. فروشنده وقتی فهمید این اجناس برای مدافعان ارسال می‌شود، هم تخفیف داد و هم چند کلاه و دستکش اضافه داد.

همه را بسته بندی کردند و داخل آنها یادداشت‌هایی گذاشتند با این مضمون: "برادر عزیزم خداقوت. ولادت رسول خوبی‌ها، پیامبر اکرم(ص) بر شما مبارک. ان‌شاءالله با یاری خدا، پیروزی از آن شماست و ما دعا گوییم."

منبع: دفاع پرس
ارسال نظرات