رسانه؛ «فرهنگ مقاومت» یا«مقاومت فرهنگی»
به گزارش سرویس بنیاد فرهنگی روایت خبرگزاری بسیج، کار رسانه؛ مصداق معلمی است (قسمت اول)
پایگاه خبری تحلیلی سینما روایت؛ صابر الله دادیان: رهبر معظم انقلاب به عنوان رهبری سیاسی و مهمتر از آن یک راهبر و راهنمای پیر و راه دان در عرصه فرهنگ، در بازه ای از زمان رسالت ولایت را بر عهده دارند که کشورهای اسلامی و به خصوص جمهوری اسلامی ایران، در عرصه جهاد فرهنگی به بزرگترین نبرد فرهنگی خود با غرب رسیده است. در عصر پسا ارتباطات مدرن و با گسترش روز افزون فضای مجازی و نفوذ آن بر اذهان و اقشار مختلف مردم، نیاز است تا مدیران فرهنگی و متولیان این امر، با اقتدا به رهبری که روشنگری و درک دقیق و درست از مسائل فرهنگی، تاریخی و سیاسی را در بیاناتشان در بزنگاه های مهم فرهنگی گوشزد می کنند، لحظه ای از مسیر اهداف و آرمان های انقلاب و اسلام غافل نشوند. چراکه رهبر چراغ راه را در کور سوی فرهنگ متهاجم غرب بالا گرفته تا سره از ناسره برای ولایت پذیران و رهروان مشخص و معین گردد.
حضرت آیت الله خامنه ای در بیانات اخیرشان در جمع معلمان و نو معلمان سراسر کشور ،بیش از هر چیز به ترسیم درست و دقیق زمانه ما و میدان نبرد فرهنگی در هزاره سوم اشاره کرده اند و در این بین به نقش معلم و نظام آموزش و پروش، و نیز دستگاه های دیگر در رشد معنوی و سمت دهی جوانان و نوجوانان کشور به سوی تعالی پرداخته اند، در بخشی از فرمایشات ایشان توجه به مسأله فرهنگ و مقابله با فرهنگ غربی و نیز صهیونیستی که از طرق مختلف چه در فضای مجازی و چه از کانال های نامرئی و غیر مستقیم وارد فضای اجتماعی کشور می شود بسیار قابل تأمل است و باید با تحلیلی درست از نگاه رسانه، قدرت و جهت گیری آن، در ابعاد مختلف، از بیانات ایشان در جهت راهبرد و استراتژیک فرهنگی استفاده کرد. در این خصوص می توان بیانات ایشان را پیرامون رسالت معلم و معلمی در قالب رسانه که همانا منبر و کرسی معلمی امروز جهان است طرح و بسط داد.
حضرت آیت الله خامنه ای قبل از بیان ویژگیهای مورد نیاز برای تربیت نسل آینده به یک نکته اشاره کردند و افزودند: ما برای تربیت نسل آینده در یک فضا و میدان خالی از رقیب قرار نداریم، بلکه با حریفی به نام «نظام سلطه بین المللی» مواجه هستیم. ایشان خاطرنشان کردند: ممکن است برخی تعجب کنند که چه ارتباطی میان آموزش و پرورش و «نظام سلطه بین المللی» وجود دارد، در حالیکه واقعیت این است که نظام سلطه برای نسل جوانِ ملتها بویژه ملتِ ایران برنامه دارد. رهبر انقلاب اسلامی، آمریکا، سرمایه داران صهیونیسم و برخی دولتهای مستکبر را مظهر «نظام سلطه بین المللی» دانستند و تأکید کردند: نظام سلطه می خواهد نسل آینده کشورها، نسلی باشند که فکر، فرهنگ، نگاه و سلیقه مورد نظر او را در مسائل جهانی داشته باشند و در نهایت نخبگان، سیاستمداران و افراد تأثیرگذار همانگونه فکر و عمل کنند که او تمایل دارد. حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به قدمت این برنامه فرهنگی استعمار، گفتند: متفکران غربی بارها گفته اند که بجای کشورگشایی های استعماریِ قرن نوزدهم، بهترین و کم هزینه ترین روش، تزریق فکر و فرهنگ خود به نسل جوان کشورها و تربیت زبدگان و نخبگانی است که همچون سربازان نظام سلطه عمل خواهند کرد. ایشان برخی دولتهای منطقه را نمونه بارز این برنامه ریزی استکباری دانستند و افزودند: این دولتها اکنون همان کاری را انجام می دهند که امریکا می خواهد و حتی همه هزینه های آن را هم متقبل می شوند و هیچ امتیازی نیز نمی گیرند و فقط در مقابلِ آن، امریکایی ها، این دولتها را حفظ می کنند و مانع از سقوط آنان می شوند.
با توجه به تأکید رهبری بر نظام سلطه و طرح نفوذ فرهنگی، همچنین لزوم مقابله فرهنگی و پرورش نسل متفکر و انقلابی، می توان به نقش رسانه به عنوان پر رنگ ترین مسأله در این مورد پرداخت. نظام سلطه که صهیونیست با رویکرد ویژه ای در رسانه های غربی آن را در جهت فکری خود برنامه ریزی کرده است و هدفش برای تطمیع کشورهای جهان سوم و نیز نفوذ فرهنگی خود به کشورهای مسلمان نشین منطقه در سیر تولیدات هالیوود، شبکه های سریال ساز آمریکایی و اروپایی که تا شبکه های تحت نفوذشان در ترکیه و ... هم رسیده است، مشهود است، آنقدر با استفاده از جذابیت های بصری، داستانی و .... قدرت نفوذ پیدا کرده است که نمی توان آن را در امر جهاد فرهنگی و مقاومت فرهنگی در نظر نگرفت و تنها با تکیه بر شعارها و اقدام های بی عمل در مقابل این پدیده قدرتمند ظاهر شد.
فرهنگ «مقاومت» در باب فرهنگی و از حیث استراتژیک، نه تنها یک امر پیشرو و پیشبرنده است که حتی می توان به آن نگاهی تهاجمی و تولیدی در عرصه فرهنگ داشت، همانطور که معنای «دفاع» در فرهنگ دفاع مقدس با قدرت، توکل و تسلط معنوی نیروهای جبهه حق علیه باطل همخوانی و سنخیت دارد.
فرهنگ مقاومت، استراتژی و راهبرد فرهنگی است که در برابر نفوذ فرهنگی غرب با نگاهی روشنگر، افشا کننده، تحلیل گر و جریان ساز می تواند خط شکن باشد و در جریان عبور از نفوذ فرهنگی غرب و صهیونیست، آن را مغلوب و مقهور خود ساخته و ندای حقانیت اسلام، انقلاب، مسلمین و مستضعفین جهان را به گوش جهانیان برساند. در این باب نقش «رسانه» با اهمیت تر و موکد تر از پیش، ذیل فرمایشات رهبری خود نمایی می کند. نا گفته نماند که دربیانات اخیر رهبر معظم انقلاب، ایشان با تیز بینی و موشکافی که از خصایص همیشگی ایشان است به نقدی موجز ولی راهبردی و مصداقی از رسانه ملی پرداختند که نشان می دهد، کارکرد رسانه چه در باب «رسانه ملی» یعنی صدا و سیمای جمهوری اسلامی و چه سینمای جمهوری اسلامی ایران، باید از لحاظ استراتژیک، معنا و نقشه ای کارآمد و کاربردی برایش طراحی و اجرا شود که هنوز این جبهه مهم فرهنگی، نتوانسته رضایت ولی امر را برآورده سازد و تا رسیدن به حد قابل قبول و پس از آن حد اعلای خود، برای خط شکنی جریان نفوذ فرهنگی غرب، راه زیادی در پیش دارد.
در این بین، جریان سازی و توسعه نگاه های فرهنگی و هنری کشور با الگو پذیری از فرهنگ مقاومت با توجه به تحلیل ارائه شده از بیانات رهبری، می تواند موثر واقع شود و راهی روشن و افقی در دسترس را برای آینده سینما و سیمای کشور فراهم آورد.
متولیان فرهنگ و بستر های فرهنگی
در خصوص فعالیت متولیان و مدیران فرهنگی می توان اینچنین تحلیل نمود که سیاستگذاری های کلان فرهنگی نظیر راه اندازی جشنواره های داخلی و ملی و نیز بین المللی یکی از بزرگترین بسترهای فرهنگی برای مدیران و متولین فرهنگ کشور است که می تواند در دست مدیران ما همانند تیغی برنده در دست یک جراح، سبب درمان، و تضمین کننده سلامت جامعه باشد و پیکره منعطف اذهان قشر جوان را از هر خطر نفوذ فرهنگی واکسینه کند؛ همچنین می تواند با بی تدبیری برخی مدیران و عدم تسلط و آگاهی آنان به معنا و مغز کلام «فرهنگ مقاومت» چه در عرصه اقتصادی (اقتصاد مقاومتی) و چه فرهنگی( فرهنگ مقاومت) تن ظریف و جوان فرهنگ کشور را تضعیف کرده و آن را در برابر هجوم وزش های تند فرهنگ غربی لرزان و آسیب پذیر سازد.
میتوان به عنوان مصادیق بارز فرهنگی در این میان به برگزاری جشنواره های فرهنگی و رسانه ای نظیر«جشنواره بین المللی فیلم مقاومت» و «جشنواره مردمی عمار» و موارد مشابه دیگر اشاره کرد که روز به روز بیشتر مورد توجه عموم مردم و نیز هنرمندان متعهد جهانی به خصوص در منطقه قرار می گیرد و باید با طرحی سازمان یافته و مطرقی جهت گسترش فکری و ابعادی مختلف این قسم جشنواره های همت متعالی نمود.
پس باید فعالیت فرهنگی رسانه را در باب«فرهنگ مقاومت» در برابر نفوذ فرهنگی، از دو جهت تحلیل و بررسی کرد، یکی معطوف به مدیران و متولیان فرهنگی است و دیگری فعالان فرهنگی، اهالی رسانه و نیز هنرمندان و برنامه سازان این حوزه.
هنرمندان و برنامه سازان نیز که نقش بسیار مهمی در این امر ایفا می کنند در حقیقت مجریان متفکر این حوزه به شمار می روند که اگر چه در نقشه تعیین شده توسط مدیران عمل می کنند، اما عدم توجه آنان به موضوعات مختلف فرهنگی و می تواند آن ها را در طی مسیرهمان نقشه مشخص شده دچار نقصان و لغزش کند، که ماحصل آن چیزی جز ابهام، سیاه نمایی، ریا و ترویج ناامیدی تلخی در جامعه نمی شود. امری که بر لبه نازک بیم و امید، سیاه و سفید و نزاع و مقاومت راه می رود و با نگاه و استدلال اشتباه هنرمند می تواند از مرز حق به سیاه چاله باطل افتاده و جامعه ای را به اشتباه کشاند. پس همانا این نگاه هنرمند متفکر و در عین حال متعهد است که می تواند ذیل مسیر روشن و مشخص شده مدیران و متولیان فرهنگی، عمل کرده و این رسالت مهم را به سر منزل مقصود برساند.
