به بهانه سفر رئیس جمهور به کرمان
سلام آقای رئیس جمهور شنیده ام کاروان تدبیر و امید این هفته به استان کرمان مشرف می شود، قلم به دست گرفتم تا بی مقدمه نامه ای برایتان بنویسم چون اصلا اهل حاشیه رفتن نیستم
کد خبر: ۸۶۷۲۲۱۸
|
۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۶


سلام آقای رئیس جمهور
شنیده ام کاروان تدبیر و امید این هفته به استان کرمان مشرف می شود، قلم به دست گرفتم تا  بی مقدمه نامه ای برایتان بنویسم چون اصلا اهل حاشیه رفتن نیستم
آقای رئیس جمهور
من یک جوان ۲۷-۲۸ ساله اهل شهر بافت می باشم  شهر سردارانی که لرزه به اندام قلدرهای آمریکایی می اندازد، شهر پزشکان و نام آورانی که از این شهر مهاجرت کردند و استعداد و تخصصشان زبانزد جای جای کشور عزیزمان هست.اینجا معدن استعداد است
خداوند این شهر را برای مهمان کردن من روی زمین انتخاب کرد برای همین دوستش دارم ، به قول معروف در این شهر استخوان ترکاندم ، بابا آب داد و بابا نان داد یاد گرفتم و بزرگ شدم ، روزها کنج کتابخانه قدیمی شهرمان و شبها زیر نور لامپ کم سوی اتاقمان درس خواندنم و حاصل آن ، قبولی در یک دانشگاه دولتی شد ، با ذوق فراوان دانشگاهم را تمام کردم تا بتواتم شغلی هم برای خدمت هم کسب اندک درآمدی دست و پا کنم اما یک سال تلاشم برای پیدا کردن یک شغل بی نتیجه بود در آخر راهی تحصیل در دوره فوق لیسانس شدم  و پس اتمام این دوره هم انگار پیدا کردن شغل و من شده ایم مثل جن و بسم الله! تازگیها تصمیم گرفتم دوره دکتری هم شرکت کنم، آقای رئیس جمهور  شما راهنماییم کنید که آیا اگر مدرک دکتری بگیرم شغلی برای من هست؟!
آقای رئیس جمهور
این قصه تلخ صدها جوان تحصیل کرده این شهر است که با زحمت و آبله کف دست پدران و مادران همیشه زحمت کش درس خواندن و اکنون پسر ۳۰ ساله خود را سربار خانواده می داند چون شغلی ندارد و همچنان پدر ۸۰ ساله اش باید خرج او را بدهد .
آقای رئیس جمهور
اگر گذرتان به شهر ما افتاد سری هم به کارخانه کرک و فولاد بزنید، کارخانه کرکی که عرق شرم صدها خانوار بافتی از گوشه گوشه آن می چکد و مسئولین یکی پس از دیگری می آیند و می روند اما دستان هیچکدام نمی خواهد چرخ آن را بچرخواند چون مقداری زحمت و دوندگی دارد و ارزش آن را ندارد که جوانهای شهر آواره این شهر و آن شهر نشوند ، مصیبت کارخانه فولاد که دیگر  مثنوی هفتاد من کاغذ است.
آقای رئیس جمهور
این سرنوشت محتومی است که مسئولین برای کارخانه های این شهر نوشته اند، هر کارخانه ای که تاسیس می شود تا به بهره برداری می رسد، دستی از عالم غیب از آستین برخی بیرون می آید و آن را تعطیل می کند!
آقای رئیس جمهور
پسر همسایه ما می خواهد زن بگیرد، دوسالی است که دختری را نشان کرده اما خانواده دختر او را پس می زنند  و می گویند وقتی شغل  و پولی نداری چطور می خواهی فردا خرج دختر ما را بدهی.
وام سه تومنی ازدواج هم که به عنوان کمک هزینه در نظر گرفته شده آنقدر  ناچیز است که گویا تصویب کنندگان آن قصد شوخی با مردم را داشتند !
راستی آقای رئیس جمهور اگر خواستید برای فرزندانتان  وام ازدواج ثبت نام کنید یادتان باشد تو فرم ثبت نام شهر بافت را انتخاب نکنید چون حتی اگر تعیین شعبه هم بشوند، بانکها یا می گویند بودجه نداریم و یا می گویند یک سال آن را سپرده کن تا وام بدهیم ، خلاصه هزار بهانه می آورند تا وام فرزند شما را ندهند .حواستان باشد
آقای رئیس جمهور
این کابوس تلخ زندگی جوانان شهر من است که زمان ازدواجشان رسیده امابه خاطر نبود اشتغال در این شهر و دهها مشکل اقتصادی دیگر سن ازدواجشان بالا و بالاتر می رود ، آینده شغلی برای آنها وجود ندارد، گرانی هم هم که دیگر برای خودش سروری می کند.
آقای رئیس جمهور
من کوچکتر از آنم که بخواهم به شما نصیحتی کنم اما از من نشنیده بگیرید،  اگر گذرتان به شهر ما افتاد همان اول جناح خو را مشخص کنید مثلا حتما بگویید چپی هستید وگرنه ممکن است به قیمت از کار بیکار شدن شما تمام شود و خدایی ناکرده نان زن و بچه تان بریده شود. چرا که در این شهر سالهاست معیار نان خوردن و نان دادن به مردم، چپ و راستی بودن شده است و حکومت جناهها یکی پس از دیگری بر سر این مردم سایه می افکند.
 آقای رئیس جمهور
اگر گذرتان به شهر بافت افتاد از پلیس راه که عبور کردید سمت چپتان را نگاه کنید، صنعت شهر ما در همین چند سوله رنگی خلاصه شده است ، حالا می فهمید دلیل بیکاری و ناامدی و مشکلات اقتصادی مردم این شهر از کجا سرچشمه می گیرد . آقای رئیس جمهور صنعت در این شهر مرده است و تغییر مسئولین هم نتوانسته ان را زنده کند. به قول معروف این مسئولین برای شهر ما خوش قدم نبودند!
آقای رئیس جمهور
رهبر عزیزمان فرمود، راه حل همه این مشکلات اقتصادی، معیشتی و فرهنگی مردم در اقتصاد مقاومتی است اما مسئولین شهر من همچنان در مقابل اقتصاد مقاومتی، مقاومت می کنند و نمی خواهند که فرمان رهبرم در شهرم اجرا شود و سنگ اندازی می کنند و می گویند تحریم هستیم…
آقای رئیس جمهور
به شهر ما اگر امدید چند سوال خودمانی از  دولت مردان خود بپرسید  که در این چند سال به غیر از عزل و نصبهای خوشه ای و آمارهای روی کاغذ برای این مردم چه کرده ا ند؟
از آنها بپرسید دلیل این همه رخوت و سکون و سکوت و محرومیت در این شهر چیست؟ از آنها بپرسید چرا هر سرمایه گذاری که به این شهر می اید دو پای دیگر هم قرض می گیرد و فرار می کند؟
آقای رئیس جمهور
اگر کاروان شما به شهر ما رسید بگویید لحظه ای اتراق کند و گشت و گذاری در خیابانها و کوچه های این شهر داشته باشند، اگر وقت داشتید گذری هم به کوچه های اطراف خیابان شهدا و سی متری بیاندازید، اما کفش و لباس مناسب بپوشید تا خدایی نکرده لباستان خاکی نشود یا زبانم لال پایتان به قلوه سنگهای وسط کوچه گیر نکند و زمین بخورید چرا که اگر زمین بخورید و  شیخ علی شکسته بند نتواند برای شما کاری کند آن وقت مجبور می شوند شما را به کرمان یا سیرجان اعزام کنند. چون بسیاری  از متخصصان شهرمان به خاطر همین مشکلات خومانی که گفتم از این شهر مهاجرت کردند. خلاصه حواستان باشد
آقای رئیس جمهور ببخشید که سرتان را درد آوردم اما این تنها گوشه ای از مشکلات تمام نشدنی خانواده ها خصوصا جوانان این شهر است که خودمانی نوشتم ،مردم این شهر از شما و کاروانتان توقعی ندارند فقط می خواهند مطالبات رهبری عزیزمان در شهرم اجرا شود که همین ما را بس است، حواستان باشد…
"برسد به دست رئیس جمهور”

منبع:اقطاع

ارسال نظرات