خبرهای داغ:
زنان در صدر اسلام نه تنها از حق تحصیل دانش برخوردار بودند بلکه این حق را داشتند که به تعلیم و نشر دانش بین زنان و مردان بپردازند و در بین آنان ملعمان و استادانی در بخش های مختلف علوم اسلامی وجود داشت به ویژه در در زمینه علم حدیث که زنان می توانستند در آن رشته به درجه استادی نایل شوند.
کد خبر: ۸۶۷۱۶۰۶
|
۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۲
پیامبراکرم(ص) جهاد مقدس پیکار با بی سوادی را از خانه خود آغاز کرده بود؛ بلاذری با سند روایت می کند که هنگام ظهور اسلام در مکه تنها هفده نفر با سواد بودند . وی پس از شمردن اسامی آنها از یک زن قریشی نام برده است که در دوره جاهلیت مقارن ظهور اسلام خواندن و نوشتن می دانست. نام او "شفا" و دختر عبدالله بن عبدالشمس بود، این زن مسلمان شده بود و از مهاجران اولیه و از زنان فاضله به شمار می رود. بلاذری می گوید: « این زن همان است که  به  دستور پیامبر(ص) به حفصه همسر پیامبر کتابت آموخت.»

بلاذری آنگاه چند زن از زنان مسلمان را نام می برد که در دوره اسلام هم می خواندند و هم می نوشتند و یا تنها می خواندند.

او نام حفصه دختر عموی ام الکثوم دخترعقبه بن ابی معیط(عایشه) دختر سعد(کریمه) دخترمقداد و بالاتر از همه(شفا) دختر عبدالله بن عدویه را می نگارد. شفا به حفصه درس می داد و پیامبر از او خواست تا به حفصه پس از زناشویی با پیامبر همچنان درس بدهد.

پس حفصه خواندن و نوشتن می دانسته است و نام او را جزء دارندگان مصاحف ثبت کرده اند. از این جریان معلوم می شود که رسول اکرم (ص) برای زنان خود معلم زن انتخاب کرده بودند و این عمل پیامبر برای آموختن به دختران و زنان، الگو و نمونه ای شد و دیری نپایید که در مدینه افراد باسواد رو به فزونی نهادند و آمار با سوادها به طور چشم گیری بالا رفت . در میان زنان و دخت کسانی پیدا شدند که خواندن و نوشتن را فرا گرفتند.

رسول اکرم(ص) بخشی از اوقات خود را به آموزش زنان در مسائل دینی اختصاص دکاده بود؛ بخاری به سند خود روایت کرده است که زنان پیامبر گفتند:« مردان در استفاده از محضر شما بر ما پیشی گرفته اند پس خود، روزی را به ما اختصاص داده.»

آن حضرت قبول کرد و روزی را به ایشان اختصاص داد و در آن روز به وعظ و ارشاد زنان پرداخت و مرتب آنان را برای آموختن و دلگرم ساختن دیدار می کرد.

دختر رسول اکرم(ص) و همسران او در زمان حیات و پس از رحلت آن حضرت، مرجع در مسائل دینی و فقهی بودند و خانه هر یک از آنان به مثابه مدرسه ای بود که طالبان دانش و حدیث در آن اجتماع می کردند و به فراگرفتن احکام شریعت و انواع دانش و حکمت سرگرم می شدند بین مردم و همسران پیامبرنیز پرده ای آویخته بود تا کسی نتواند ایشان را ببیند.

بزرگان صحابه بسیاری از مسائل دقیق و مهم را از زنان پیامبر می پرسیدند با این ترتیب زن در روزگار پیامبر و صدر اسلام یکی از مصادق دانش و مورد تأیید دین و پذیرش جامعه بود. رفتن زنان به مساجد برای اداری نماز در آن زمان کاری عادی و معمول بود و این رفت و آمد فرصت مناسبی بود تا در مجالس علمی که از سوی بزرگان صحابه در مساجد برپا می شد حضور یابند. داستان آن زن که پیشنهاد عُمَر را در مورد پایین آوردن میزان مهریه ها رد کرد و عمر پس از شنیدن دلیل وی رجوع به حق کرد؛ مشحور است و این خود دلیلی است برای اینکه آزادی اندیشه برای مردها و زنها یکسان بوده است.

برخی از زنان در تعلم مردم به همسران پیامبر، اقتدا می کردند بنا به گفته ابن خلکان مادر حسن بصیری که در سده اول هجری زندگی می کرده است برای زنان داستان های دینی تعریف می کرد و با سخنان پندآمیز آنان را موعظه و ارشاد می کرد و این در زمانی بود که پسرش حسن به نقل داستان های دینی و تشکیل مجالس درس برای مردان می پرداخت.

مساجد مرکز تعلیمات عمومی بود که زنان نیز می توانستند به آن رفت و آمد کنند و در مجالس علمی آن حضور یابند.

زنان در صدر اسلام نه تنها از حق تحصیل دانش برخوردار بودند بلکه این حق را داشتند که به تعلیم و نشر دانش  بین زنان و مردان بپردازند و در بین آنان ملعمان و استادانی در بخش های مختلف علوم اسلامی وجود داشت به ویژه در در زمینه علم حدیث که زنان می توانستند در آن رشته به درجه استادی نایل شوند و در اینباره با محدثان و حافظان بزرگ به رقابت برخیزند و نمونه بارزی در امانت و عدالت باشند، کار زنان محدث به جایی رسید که علما و ناقدان حدیث اعتبار و اعتماد کاملی برای آنان قائل شدند که بسیاری از بزرگان از بین دانشمندان مشحور اسلام نتوانستند به این مرتبه از اعتماد نایل شوند.

ذهبی در کتاب میزان العتدال فی نقدالرجال که آن را به نقد راویان حدیث و میزان صداقت و جایگاه علمی ایشان اختصاص داده در باب زنان محدث می گوید: « من از بین زنان محدث کسی را نمی شناسم که در این زمینه متهم و متروک شده باشد.»

استادان زن غالبا در مساجد و اماکن عمومی به تدریس و بیان حدیث می پرداختند و شنیدن حدیث و مسائل علمی در محضر زنان در خانه ها و با اجازه از همسران ایشان صورت می گرفت، ابن حجر عسقلانی در کتاب خود الاصابه از تعداد 1552 نفر، ابن عثیردر کتاب (اسدالغابه) بیش از هزار نفر از زنان صحابه رسول خدا نام می برند که مصادر فقه و حدیث و تفسیر و تاریخ و سیره بوده اند و هر کدام مانند مردها به علوم مختلف وارد بودند.

درس های دینی اگرچه بیشتر مورد علاقه زنان بود ولی زنانی هم بودند که به رشته های دیگر علوم بیشتر تمایل داشتند؛ آنان در بسیاری از موارد هم پایه یا چه بسا فراتر و بهتر از مردان روزگارشان در این راه گام بر می داشتند .

( زینب) و (حمیده) دختران "زیاد"، شاعرانی توانا بودند و در رشته های گوناگون شعر می سرودند، آنان دختران زیبا و با شرم و حیا بودند و عشق به ادبیات آن دوران به هم نشینی با دانشمندانی که پرهیزگار و نیک روش بودند می کشانید ولی این دو هرگز جنسیت خود را فراموش نمی کردند. مریم دختر ابویعقوب انصاری، شاعر و معلمی خوب در ادبیات بود و انجمن درسی ویژه بانوان دایر کرد که برای استفاده از دانش او گردش حلقه می زدند. ( بدانیه) کنیز پیش اربابش درس خواند ولی از او برتر بود و در عروض استاد بود( تقیه ام علی) معروف به فاضل بابوبی، زنی با استعداد و شاعری برجسته بود و در علم و فضل و شعر و فصاحت شهرتی بسزا داشت وقتی در اسکندریه ملازم خدمت حفظ سلفی احمد بود، روزی مکتوبی را دید که سلفی بدین مزمون نوشته است در حجره ای که سابق بودم، پایم به میخی برخورد و زخم شد؛ دخترک کوچک مقنعه خود را به پایم بست و به قصاید و قطعات فصیح و لطیف وی بسیار است. ( خنساء)

تماضر دختر عُمَر از مشاهیر شعرای زنان بود و هر دو دوره جاهلیت و اسلام را درک کرده بود او با قبیله خود از بنی سلیم شرف یاب حضور مبارک پیامبر(ص) شدند و به شرف قبول دین مقدس اسلام مفتخر شدند؛ به تصدیق کسانی که به فنون شعری خبره هستند زنی شاعر تر از او نیامده است در ضمن در جنگ قادسیه با چهار پسرش حاضر بود و آنان را با تلاوت آیات قرآن و تذکر بقای آخرت و قنای دنیا و مانند اینها تحریص به قتال می کرد تا آنکه هر چهار نفر به شهادت رسیدند خنساء به مجرد شنیدن گفت:« حمد خدایی را که مرا با شهادت فرزندانم معرض گردانید و امیدوارم که مرا نیز با آخرت با آنان در محل رحمت خود، یک جا جمع نماید.»

برخی از زنان مسلمان به هنر خطاطی و خوش نویسی علاقمند بودند و خط کوفی را نیکو می نوشتند و بعضی از آنان از این راه امرار معاش می کردند.

شایان توجه اینکه کارهای انسانی را در بیشتر جنگ های اسلام زنان عهده دار می شدند چنانچه در جنگ خیبر« امیه» با گروهی از  بانوان نزد پیامبر آمدند و از او درخواست کردند که به آنان اجازه دهد که با سپاه برای درمان زخمی ها حرکت کنند و هر کمکی که می توانند انجام دهند؛ پیامبر اکرم (ص) به آنان اجازه داد و بانوان وظایف خود را انجام دادند.

"ام الحسن" در همه رشته های علوم آن عصر به ویژه در طب نام دار بود ، خواهر« حفید بن زهر و زیر» و دخترش که در زمان « منصور بن ابی عامر» می زیستند، در پزشکی ماهر و زبردست بودند و در بیماری های زنان تجربه و مهارت خاص داشتند و اینها پزشکانی بودند که برای درمان بانوان باردار دعوت می شدند، البته زنان مسلمان در دیگر زمینه ها هم نقش بزرگی داشتند و فرهنگشان بدان پایه رسیده بود که به کارهای سیاسی و اداری نیز می پرداختند.

با یک بررسی گذرا از زندگی نامه های دانشمندان زن به این نتیجه می رسیم که بیشتر آنان از خانواده های علما و دانشمندان بودند. معمولا همه زنان این بخت را نداشتند که در جلسات درس اساتید بزرگ شرکت کنند ولی برای زنانی که از بستگان و خویشان استادان و دانشمندان بودند، این امکان فراهم تر بود.

زنان اجازه شرکت در کلاس های عمومی و خصوصی را داشتند ولی شمار کسانی که از آن بهره می گرفتند در مقایسه با مردها بسیار کم بود. البته باید توجه داشته باشیم که با توجه به شرایط خاص زنان و مسئولیت های آنان در خانواده فرصت آموختن برای آنان بسیار کوتاه بود. زنان باید از اختلاط پرهیز می کردند ، علاوه بر این سفرهای دور و دراز بر آنها مقدور نبود و سفرهایی که انجام شده معمولا به شهرهای مقدس اسلام بوده و همچنین حضور محارمی از مردان برای همراهی ضرورت داشت، علاوه بر این کار عمده زنان آن روزها خانه داری و بچه داری بود و با آن همه مشکلاتی که آن روزها وجود داشت، فرصت درس و بحث و مطالعه را از زن می گرفت، علاوه بر همه اینها بعضی از مورخان نیز از آوردن نام و زندگی نامه بانوان دانشمند خودداری می کردند، برای همین است که تعداد دانشمندان زن در مقایسه با مردها کم بوده است.

منبع:طنین یاس

انتهای پیام/ غ

ارسال نظرات