روزگاري که کشاورزي غيراصولي باعث خشک شدن درياچه شده بود، امروزه نيز شاهد آنيم که درياچه خشک شده موجب نابودي کشاورزي منطقه خواهد شد و با انتشار ريزگردهاي نمکي حيات منطقه آذربايجان را تهديد خواهد کرد.
کد خبر: ۸۶۷۰۲۵۷
|
۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۲
به گزارش خبرگزاری بسیج آذربایجان غربی، متهم کيست و يا چيست؟ انگشت اتهام را بايد به طرف کدامين عامل و يا عوامل گرفت و صحبت از مسبب آن کرد!؟ درياچه اي که روزگاري نگين آذربايجان ناميده ميشد و اکنون تبديل به سرزمين لم يزرعي شده که عدهاي حتي آن را تهديد جدي دانسته و بمب نمکين چند ميليارد تني اش ميدانند که در صورت عمل، کل منطقه و حتي ساير مناطق مرکزي ايران را تحت تأثير خواهد گذاشت!

درياچه اي که زماني رسانهها از آن تيتر زده و به مثابه هيولايي شبيهش مي کردند که ساحل اروميه را ميبلعد امروز به مثابه هيولايي شده که خواب را از چشم آگاهان ماجرا گرفته و کابوسي براي آباداني منطقه آذربايجان شده است. کابوسي سياه با پس زمينه سفيد نمکي که هست و نيست کشاورزان را تبديل به خاطره اي خواهد کرد که تصورش هم حتي دردناک و غيرقابل تحمل است.

ابتدا بايد نگاهي به پيشينه درياچه اروميه انداخت و از عوامل خشک شدن آن مباحثي را مطرح کرد و سپس به ارائه راهکارهايي پرداخت.

وضعيت ثابت درياچه اروميه بعد از سالهاي 1375 تقريبا سير قهقرايي به خود گرفت و از سال 1380 سير نابودي آن شتاب خيرهکنندهاي گرفته و در عرض 10 سال قسمت اعظم آن در اثر تبخير و عدم تأمين حقابه اش به خشکي گراييد.

پهنه عظيمي به وسعت تقريبي 5 هزار کيلومتر مربع با ميزان آب نزديک به 20 ميليارد متر مکعب که درياچه اروميه ناميده ميشد در اثر گسترش روزافزون و غيراصولي کشاورزي، تغيير اقليم، سدسازي و جاده سازي تبديل به نمکزار شد.

گسترش روزافزون و غيراصولي کشاورزي

براي مقايسه ميزان گسترش کشاورزي و همچنين نحوه گسترش آن بايد نگاهي گذرا به ميزان افزايش سطح زيرکشت و همچنين نوع محصول کشت شده انداخت.

تقريباً در سه دهه پيش از اين ميزان اراضي کشاورزي در حوضه آبخيز درياچه اروميه در محدوده استان آذربايجان غربي 330 هزار هکتار بود که در عرض سي سال به ميزان 850 هزار هکتار رسيد.

در اين افزايش تقريباً سه برابري سطح کشت که توأم بود با تغيير الگوي کشت بسياري از زمينهاي کشاورزي منطقه تبديل به باغات پرمصرفي از لحاظ منابع آبي شدند که سيستم غيراصولي و باستاني آبياري کشاورزي وضعيت را بغرنجتر کرد، به نحوي که علاوه بر افزايش سه برابر سطح زيرکشت و جايگزين کردن محصولات پرمصرف از لحاظ آب، شيوههايي مانند آبياري غرقابي و يا ساير شيوههاي سنتي، منابع آبي استان را متحمل زيانهاي بيبازگشتي کرد که تا سالها اثر ناشي از اين زخم کاري بر تن طبيعت منطقه خودنمايي خواهد کرد چون افزايش 9 برابري مصرف آب در اثر کشاورزي را نسبت به دهه هاي گذشته شاهد هستيم.

تغيير اقليم

تغيير اقليم مسئله اي جهاني بوده و در اقصي نقاط جهان در حال وقوع است و تنها محدود و مربوط به دوران معاصر نيست بلکه تا جهان بوده و هست آن نيز بوده و خواهد بود و اجنتاب ناپذير است. اما اين تغيير اقليم چنانچه با مديريتي علمي و عملي بررسي و تحت نظر قرار گيرد ميتوان با کمترين تبعات شاهد آن باشيم. اما متأسفانه درباره درياچه اروميه مانند گسترش روزافزون، غيراصولي و بيرويه کشاورزي در اثر بيتوجهي مردم و ناديده گرفتن مسئولان، در اين مورد نيز ميبينيم که تدبير آنچناني در دهههاي گذشته براي چنين روزهايي انديشيده نشده است.

در دهه هاي گذشته مناطق حوضه آبخيز درياچه اروميه با تغيير اقليم مواجه شد. به نحوي که علاوه بر کاهش محسوس بارندگيها، دماي هوا نيز افزايش يافت. در اين حوضه به طور ميانگين و تقريبي بارندگيها صد ميليمتر کاهش يافت و در مقابل ميانگين دماي هوا نيز يک و نيم درجه افزايش يافت که طبق اعلام مسئولان و کارشناسان هر يک درجه افزايش دما موجب افزايش تبخير به ميزان يک ميليارد متر مکعب از سطح درياچه به طور سالانه ميشود که تنها در اين مورد افزايش يک و نيم ميليارد متر مکعبي حجم تبخير از سطح درياچه اروميه را شاهد بودهايم و هستيم که تقريباً امروزه در مقابل آن کاري نميتوانيم انجام دهيم.

سدسازي و جاده سازي

بسياري از مردم در مناطق درگير با پديده خشک شدن درياچه اروميه معتقدند که سدها عاملي بسيار مهم در اين بين هستند و مسئولان دولتي بايد هرچه سريعتر دريچه هاي سدها را به روي درياچه رو به موت باز کنند تا درياچه جان دوبارهاي گيرد، گرچه در بره هايی از زمان ميتوان سدها را مقصر دانست اما به نظر نگارنده سدها نمي توانند مهمترين عامل باشند.

امروزه اگر آب تمامي سدهاي احداث شده در حوضه آبخيز درياچه اروميه را به سمت اين درياچه رهاسازي کنند باز تأثير چنداني نخواهد گذاشت و تبخير سرانجام کار خواهد بود، از طرفي هيچ عقل سليمي راضي به از دست دادن تمامي آب شيرين قابل استفاده در کشاورزي و ساير مصارف براي ريختن در دل کوير سوزان براي تبخير نيست گرچه ابتدا عدهاي احساسي مطالبي را بيان و خواستار آن باشند اما بايد منطقي بود چون منطقه ما در قسمتي از جهان قرار دارد که نيمه خشک تا خشک است و به سمت خشک بودن حرکت ميکند و آب شيرين در کشور به عنوان سرمايهاي گرانقدر بايد قدر دانسته شود.

مديريت آبهاي سطحي خروجي از کشور و برنامه بلندمدت براي حفظ آنها در مناطق سرزميني کشورمان نيز از جمله نشانههايي است که بيانگر اهميت استراتژيک آب در دهههاي آينده است و پيش بيني کردهاند که جنگهاي دهه هاي آينده در جهان بر سر آب و مالکيت آبها خواهد بود.

از سويي عدهاي نيز انگشت اتهام را به سوي پل شهيد کلانتري و ميانگذر درياچه اروميه ميبرند. مهمترين اثر اين ميانگذر بنا به اذعان کارشناسان امر بر هم زدن تعادل و چرخه آب در دوسوي آن است که با خاکريزي و سنگريزي نزديک به 15 کيلومتري شکم درياچه را شکافته و به مثابه بدن جانداران موجب قطع گردش خون درتمامي شاهرگهاي حياتي شده و تنها اجازه گردش در قسمت بسيار کوچکي را دادهاند که آن هم به نوبه خود هم باعث افزايش تبخير شده و جريان چرخشي آب بين دو قسمت شمالي و جنوبي درياچه را با مشکل بسيار بزرگي مواجه کرده است.

حتي در سال 93 معصومه ابتکار رئيس سازمان حفاظت از محيط زيست کشور در بازديد از اين پل از روند ساخت آن انتقاداتي را مطرح و خواستار ايجاد دهنه هايي در سراسر مسير 15 کيلومتري پل خاکريز براي چرخش آسان آب شده بود.

تأثير متقابل درياچه و کشاورزي بر يکديگر

روزگاري نه چندان و در سالهاي 1372 تا 1374 کشاورزان حاشيه درياچه اروميه شاکي از اين بودند که آب شور درياچه علاوه بر اين که طغيان کرده و وارد اراضي کشاورزي مي شود و باعث زيان از طريق شورشدن خاک ميشود، همچنين افزايش سطح آب و رسيدن آن به کنار زمينهاي حاصلخيز کشاورزي باعث شوري آب چاههاي کشاورزي در نتيجه اثر بر آبهاي زيرزميني ميشود.

در سالهايي که سطح زيرکشت با سرعتي تعجبآور در محدوده اراضي حوضه آبخيز درياچه اروميه در بي توجهي سازمانهاي متولي افزايش مييافت نتيجه آن چيزي نبود جز غارت منابع آبي سطحي و زيرزميني که در واقع حقابه درياچه بود و زمينهاي کشاورزي با بلعيدن منابع تأمين کننده آب درياچه اروميه باعث شروع و آغاز روند خشکيدگي شده و يا آن را تشديد کردند.

کشاورزي در نتيجه بي تدبيري و بي مسئوليتي مسئولان وقت گسترش يافت، حتي کوهها و مناطق صعب العبور نيز از دست اهالي محلي در امان نمانده و درآمد روستائيان نيز افزايش يافت و همه راضي بودند چون هم توليدات کشاورزي افزايش يافته بود و ديگر در سطح کشور تبديل به قطب کاذب کشاورزي شده بوديم و هم درآمد روستائيان افزايش يافته بود. (البته براي چندسال در کوتاه مدت)

در همين برهه که کشاورزي بر پيکر نحيف درياچه اروميه ميتاخت؛ درياچه در حال مرگ روي ديگري از خود را نشان داد و نشان داد که اگر مرگي باشد براي هر دو خواهد بود.

از اين رو روزگاري که کشاورزي غيراصولي باعث خشک شدن درياچه شده بود، امروزه نيز شاهد آنيم که درياچه خشک شده موجب نابودي کشاورزي منطقه خواهد شد و با انتشار ريزگردهاي نمکي حيات منطقه آذربايجان را تهديد خواهد کرد تا نشان دهد مرگ درياچه اروميه و کشاورزي منطقه رابطهاي دوسويه داشته و به هم مرتبطند و نميتوان اين دو را به دور از هم و جداگانه مورد بررسي قرار داد و اصليترين راهکار در اين باره رسيدن به کشاورزي صنعتي و پايدار در منطقه با توجه شرايط اقليمي، جغرافيايي و همچنين با استفاده از دادههاي آمايش سرزميني است و در اين راستا بايد از هرگونه اقدام خودسرانه، عجولانه و بدون مطالعه دقيق و عميق اجتناب شود چرا که هر حرکت اشتباهي موجب تشديد اوضاع ميشود.

مقصر کيست و راهکارها چيست؟

عقايد متفاوتي در بين مردم و حتي مسئولان در اين باره وجود دارد که مقصر و مسبب وضعيت فعلي درياچه اروميه کيست و يا چيست؟

استاندار سابق آذربايجان غربي که در دوره وي طرحهاي مطالعاتي بسياري آغاز و انجام يافت، معتقد است که تغيير اقليم 70-75 درصد، کشاورزي 15 درصد و سدها نيز 10 درصد از مسئوليت خشک شدن درياچه اروميه را برعهده دارند.

اما معاون سابق عمراني استاندار آذربايجان غربي و نماينده کنوني ستاد احياي درياچه اروميه در آذربايجان غربي نيز خلاف اين را ميانديشد. وي ميگويد که ايجاد سدها، گسترش بيرويه اراضي کشاورزي و احداث پل شهيد کلانتري مهمترين عوامل خشک شدن درياچه اروميه هستند و مسبب آن نيز مردم نبوده بلکه مسئولان هستند.

اما راهکار خروج از بحران کنوني درياچه اروميه چيست و چه کارهايي تاکنون انجام پذيرفته است؟

طرح نکاشت

سال 93 طرح نکاشت مطرح و سرو صداي زيادي به پا کرد. اين طرح که از همان ابتداي مطرح شدنش عقيم معرفي شده بود خيلي زود و در اثر فشار و اصرار تعدادي از نمايندگان استان قبل از اينکه تصويب شده و به مرحله اجرا برسد به بايگاني طرحهاي ناپخته رسانده شد. نمايندگان مخالف طرح معتقد بودند که چنانچه اگر اين طرح اجرا شود در مرحله اول کشاورزان بسياري کار خود را از دست ميدهند و يا با کاهش درآمد روبرو ميشوند و از طرفي چنانچه هزينهاي به روستائيان براي نکاشتن در زمينهايشان داده شود خود معضلات بعدي در سالهاي آينده را خواهد داشت که راحت طلبي و کوچ از روستاها و ضربه زدن به کشاورزي منطقه از دلايل آن است.

اين نمايندگان همچنين تعطيلي کارخانه هاي وابسته به توليدات کشاورزي منطقه از جمله چغندرقند را مطرح کردند که با اجراي طرح نکاشت بيکار ميشوند و استان با حجم انبوهي از کارگران بيکار روبرو ميشد که يکي از مهمترين نقاط ضعف طرح نکاشت نيز اين موضوع بود که تدابير جدي و لازم براي اينگونه افراد و مشاغل انديشيده نشده بود و همين هم موجب نگراني نمايندگان مرتبط شد.

از سويي ارائه طرح به کاشت به جاي نکاشت در دستور کار کارشناسان و عدهاي از نمايندگان قرار گرفت که عليرغم مطابقت با سياستهاي کلي کشاورزي پايدار در جهان اما هيچگاه جامه عمل به خود نديد. چنانچه اين طرح يا طرحهاي مشابه در چهارچوب کشاورزي پايدار به مرحله اجرا درآيد باعث کاهش مصرف آب، استفاده بهينه از منابع آبي و بهره وري بيشتر زمينهاي کشاورزي و حتي حفاظت از خاک ميشود که ميتواند نقشي بسزا در صرفه جويي مصرف آب داشته باشد. از جمله ارائه طرحهايي براي جايگزين کردن محصولات کشاورزي کم مصرف با چغندرقند و باغات سيب که به وفور ديده ميشود و در دهه هاي اخير گسترش فوق العاده و بدون ضابطه اي را يافته اند.

کارهاي انجام گرفته، راهکارهاي موجود و آينده درياچه اروميه

وضعيت درياچه اروميه حداقل در کوتاه مدت تغيير آنچناني نخواهد کرد و انتظار براي احياء آن در چند سال آينده و حتي دهه آينده کاري عبث و بيهوده است چون اين پهنه آبي يک شبه خشک نشده که بتوان يک شبه آن را پر کرد بلکه احتياج به زمان دارد که طولاني شدن زمان نيز معضلات مربوط به خودش را داراست.

امروزه کارهاي ارزشمندي شروع شده و در حال انجام است و تعدادي نيز به نتيجه رسيده است. از جمله اتصال زرينه رود به سمينه رود توسط ستاد احياي درياچه اروميه و استانداري آذربايجان غربي و انتقال حوضه به حوضه آب از ديگر مناطق آبخيز که آنهم توسط قرارگاه خاتم در محدوده سد کاني سيب به سمت گدارچاي با حفر تونلها و آبگذرهاي عظيم در حال انجام است.

همچنين اقدامات خوبي براي تجهيز زمينها و باغات کشاورزي به سيستم آبياري نوين انجام گرفت که به نظر نگارنده در شرايط فعلي پس از انتقال و رساندن آب به درياچه، مهمترين کار ممکن است.

سيستمهاي آبياري نوين از هر شيوه و مدلي باشند بديهي است موجب کاهش مصرف آب ميشوند و حتي تحقيقات نشان داده است که استفاده از سيستمهاي نوين آبياري باعث افزايش محصولدهي و در نتيجه افزايش راندمان و بهره وري آب، خاک، کود و سموم نسبت به ميزان مصرفي ميشود.

با توجه به موارد مطرح شده ميتوان در خصوص آبياري به شيوه هاي نوين به اين نتيجه رسيد که اگر تمهيداتي از طرف دولت انديشيده شود و تسهيلاتي در اختيار کشاورزان قرار گيرد و همچنين با فرهنگسازي و بيان و شرح ماجرا به روستائيان آنها را حتي به صورت داوطلب ترغيب به تغيير سيستم آبياري باستانيشان کرد، ميتوان شاهد صرفه جويي بسيار بزرگي در مصرف منابع آبي شد که بزرگترين کمک به احياي درياچه اروميه از طريق تقويت ذخاير آبهاي زيرزميني و استفاده کمتر از آب سدها و روانابها خواهد شد.

درياچه در کماست و منتظر اقدام و عمل مسئولان براي نجات!

متأسفانه عليرغم کارهاي بسيار خوبي که در راستاي احياي درياچه اروميه انجام گرفته، نميتوانيم اين کارها را کافي فرض کرده و بر کمکاريهاي انجام گرفته چشم پوشي کنيم.

متأسفانه در سالهاي اخير ديديم که بودجه هاي درياچه اروميه صرف همايشها و کنفرانسها شد، جشنوارههاي متعدد و بدون خروجي برگزار شد، تحت عنوان کارهاي فرهنگي هزينه هاي ميلياردي انجام گرفت و انواع اقدامات ديگر که کوچکترين اثري نه در مسئولان و نه در عزم مردم براي کمک به احياي درياچه گذاشت.

درياچه اروميه امروز همانند مريضي است که در اثر شدت جراحات به کما رفته و در بخش مراقبتهاي ويژه قرار دارد و قطعاً چنين مريضي را پزشکان مجرب احتياج است و نوشتن نسخه هاي سرماخوردگي برايش هيچ تأثيري نخواهد داشت و امروزه در اقدامات عملي نيز بايد کارهاي درياچه اروميه را به طور جدي و عملي پيگيري کرده و تنها در اقدام و عمل به فکر آب رساني به آن و کاهش مصرف آب در کشاورزي با ورود تکنولوژيهاي نوين بود که مهمترين راهکار است و ديگر اقدامات تبليغاتي و رسانهاي تأثير چنداني نخواهند داشت و به سان مسکني براي فراموشي دردهاي درياچه با انحراف افکار عمومي محسوب ميشوند.

احمد اسدی

ارسال نظرات