انقلابیون و عقب گرد هاشمی!

به گزارش خبرگزاری بسیج از کرج؛  کسانی که از ابتدای تاسیس و آغاز حرکت و نهضتی در آن حضور پیدا میکنند و به سبب اعتقادات و دغدغه های خود در راه پیروزی آن نهضت قدم برمیدارند همواره در عمق وجودشان نوعی وابستگی به آن حرکت و مجموعه پیدا می‌کنند و حتی اگر در به ثمر رسیدن برخی اهداف شخصی و یا اجرایی شدن سلیقه‌های خود برای تشکیلات به شکست بخورند به دلیل وجود آن حس وابستگی پس از تلاشهای ناموفق خود را از مجموعه جدا نکرده و به ادامه فعالیت‌های درون گروهی ادامه می‌دهند.
عقب نشینی آقای هاشمی در رابطه با توئیت مشهور دنیای موشک و گفتمان را می‌توان از این جمله برشمرد.
آقای هاشمی هرچند اختلاف نظر و سلیقه‌های زیادی با دیگر مسئولان نظام دارد اما از آنجا که عمرش به همراهی با انقلاب اسلامی گذشته و از روزهای آغازین نهضت در خیلی از صحنه‌ها حضور داشته و با پیروزی انقلاب نیز متصدی مسئولیت‌های مختلف بوده است هرکار که بکند باز نمی‌تواند از این مجموعه دل کنده و به آغوش دشمنانی برود که سالیان سال در برابر آنها بوده است چرا که خفت و خواری این اقدام خود نابود کننده شخصیت ایشان است و جایگاهی نیز در بین دشمنان نخواهد داشت.
به همین دلیل شاهدیم که ایشان از سه راه «پشیمانی غیرعلنی و قربانی کردن مسئول صفحات مجازی» و «اعلام ناآگاهی خود» و «ابراز خیانت» راه اول را برگزید تا از مواضع چند سال اخیر خود که سبب هم آهنگی ضدانقلاب و عوامل غرب با وی شده بود عقب نشینی کند و برخلاف بنی صدر ملعون توسط مردم رانده نشود.
این عقب نشینی نشانگر وابستگی و نیاز آقای هاشمی به نظام است و گویای اینکه شخصی که به واسطه قدرت اطرافیانش و حمایت مردم انقلابی موانع بسیاری برای نقد و اعلام خطاهای وی بوجود آمده بود اکنون به واسطه‌ی از دست دادن حمایت امت حزب الله و آشکار شدن جرائم اطرافیان از قدرت افول کرده و به راحتی می‌توان برای پاسخگویی به سوالات امت حزب الله در معرض برخورد با افکار عمومی قرارش داد.
از یک سو شاهدیم کسانی که تا به حال با روحانیت ارتباطی نداشته و هیچ اطلاعاتی از سلوک و منش روحانیت ندارند خیلی داغ حامی این روحانی انقلابی شده و چنان آیت الله می‌کنند و برای دفاع از ایشان گریبان چاک می‌کنند که گویی سالیان سال در بطن حوزه و علما بوده‌اند و مطالبه‌ای از انقلاب دارند، آقای هاشمی نیز خود بهتر می‌داند که حمایت این افراد هیچ گاه به پای حمایت انقلابیونی که شعارشان "هاشمی پاینده باد" بود نمیرسد و رفتار این حامیان نوشکفته، خود سبب دوری ایشان از جبهه انقلابی و نزدیکی به مواضع مستکبرین است.
اما نکته مهم اینجاست که انقلابیون امت حزب الله حال که آقای هاشمی به سوی رهبری و انقلاب عقبگرد کرده است چه وظیفه ای دارند؟
متاسفانه بعضا شاهد رفتارهایی نظیر انتشار کاریکاتور و جوک و یادداشتهایی که حاوی استهزاء و تمسخر است نه نقد، موضع گیریهای عجولانه و همراه با پیش داوری و نطق های آتشین بی پشتوانه و سند هستیم که علیه آقای هاشمی ظهور و بروز پیدا می‌کنند و معلوم نیست مصدر فکری آن کجاست چون هیچ تشابهی با مبانی و آرمان‌های انقلاب اسلامی ندارند.
اکنون که باب نقد رفتار آقای هاشمی باز شده است با تاکید بر این‌که زحمات و مبارزات وی نباید کتمان شود باید افرادی که بر تاریخ انقلاب اسلامی و مبانی گفتمان انقلاب و تفکر امام راحل و امام خامنه‌ای آشنا هستند به میدان بیایند و با ذکر خطاها، کاستی‌ها و کم کاری‌ها از شورای انقلاب و جنگ و احمد متوسلیان تا دوره ریاست جمهوری و آوینی و هم‌آوایی با اصلاحات گرفته تا مواضع و نظریاتی نظیر حمایت از فتنه، نگارش نامه آنچنانی به رهبر معظم انقلاب، حمله به شورای نگهبان و طرح مجدد نظریات مردود شده‌ای مانند شورای رهبری شروع به نقد و بررسی آن کرده و علل و عوامل و مضرات بسیار آنها را بیان کنند.

در پایان خاطرنشان می‌شود از آنجایی که در گفتمان امام خمینی(ره) ملاک حال افراد می‌باشد و با توجه به تاکیدات رهبر معظم انقلاب مبنی بر «سلیقه‌ای نبودن اصول انقلاب» و «جذب حداکثری و دفع حداقلی» که در خطبه‌های نماز جمعه بیستم شهریور 1388 و در بحبوحه فتنه مطرح شد نباید گذاشت عده‌ای قلیل با سخن پراکنی و قیل و قال های غیر مستند و غیر اخلاقی فضا را به نفع دشمنان انقلاب تغییر داده و مسأله آقای هاشمی را تبدیل به موضوعی دوسر ضرر بکنند.


محمد صدارت کارشناس مسائل سیاسی