سوالاتی که امروز و برای ما نسل سومی های انقلاب به نظر می آید مهم باشد این است که بدانیم برای چه انقلاب شد؟ویا اصلاً چه لزومی به چنین انقلابی وجود داشت؟ یا اینکه انقلاب اسلامی بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه تا چه اندازه پای اصول و آرمانهای اولیه خود ایستاده است؟ دوستان و دشمنان این انقلاب و نظام اسلامی چه کسانی هستند؟
آنچه مسلم است این است که انقلاب اسلامی سال1357 صرفاً برای این نبود که عده ای را از مصدر امور برکنار کرده و عده ای دیگر را به جای آنها بنشاند،یا چند روزی شور شوق انقلابی را حاکم کرده و بعد اوضاع را به حالت عادی خود برگرداند! نه تنها انقلاب اسلامی اساساً عادی ترین پاسخ ملت ظلم کشیده به ظالمان و مستکبران بود و قرار است مادامی که ظالم ظلم می کند این انقلاب نیز جوشش و خروش داشته باشد بلکه این انقلاب نظامی را بنا نهاد که لازم و ضروری است که در آن افراد معتقد به آرمان ها و انقلابیونی متعهد زمام امور را در دست داشته باشند نه کسانی که تمام فکر و ذکرشان یافتن راهی برای تنش زدایی و رابطه با امریکا است که از ابتدا خط قرمز انقلاب اسلامی بوده است.
لذا مقابله با ظلم و ظالم و استکبار ستیزی در مقیاسی بزرگتر از اصول اساسی انقلاب اسلامی و از ماموریت های کلیدی نظام جمهوری اسلامی است که در همه حال خود را موظف به پیگیری آن می داند. علاوه بر این،استکبار ستیزی شاخصی است که می توان تشخیص داد نظام اسلامی تا چه اندازه پای اصول خویش ایستاده است.و اینکه چه کسانی با مرور زمان از اصول انقلابی و اسلامی پا پس کشیده اند.بدیهی است کسی که هر اندازه هم ادعای انقلابی گری داشته باشد اگر امروز کوچکترین عدولی نسبت به این اصل انقلابی داشته باشد دیگر جایی در صف انقلابیون ندارد.
شاید اگر زدودن ظلم و محو ظالم از صحنه روزگار را اصلی ترین آرمان انقلاب و مهمترین وظیفه ی نظام جمهوری اسلامی معرفی کنیم،حتی ذره ای خطا نکرده ایم.در واقع به این دلیل انقلاب اسلامی مقدمه ای است بر انقلاب جهانی حضرت ولی عصر(عج) که ظلم ستیز است و سر سازش با ظالمین و مستکبران ندارد. دقیقا به همین دلیل است که ما رابطه ی با امریکای ستمگر را حرام و دست دادن و پیاده روی با کارگزاران دستگاه ظلم را ننگ می دانیم،چون ما عهد بسته ایم تا ریشه ی ظلم و ستم را نخشکانده ایم از پای ننشینیم امروز امریکا نماد ظلم و جنایت جهانی است.
عمر پر فراز و نشیب نظام جمهوری اسلامی نشان داده است که هیچ قدرت خارجی نمی تواند اقدامی حتی در کوچکترین مقیاس علیه آن انجام دهد،تایید این مدعا واضح است؛چون هیچ اقدامی تاکنون انجام نشده است.درسی که هشت سال دفاع مقدس جوانان این کشور به گرگ های خارجی داد حتی فکر ضربه نظامی به این کشور را از آنها گرفت چه رسد به انگیزه این کار.ناامیدی از طریق ضربه ی نظامی باعث شد تا دشمن به فکر مقابله نرم با نظام جمهوری اسلامی برآید و بجای حمله به جسم ما،افکار و اندیشه های ما را مورد هدف قرار دهد.این پروژه ای عظیم است که دشمن از سالها پیش که رهبری معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای(حفظه الله) هشدارهایی در مورد تهاجم و شبیخون فرهنگی دادند شروع شده بود اما امروز این نقشه ی قدیمی به شکل و روشی جدید و نو به اجرا در می آید.
در ادامه ناامیدی دشمن از تهاجم نظامی،خیلی سریع از تاثیر موثر بر عموم ملت ایران نیز ناامید شد.چرا که با وجود همه ی تبلیغات و هجمه ها حتی کوچکترین تردیدی در مردم برای حمایت از انقلاب و نظام اسلامی بوجود نیامد.همین باعث شد به اصطلاح نخبگان وخواص جامعه بجای توده ی ملت مورد هدف قرار گیرند.سخنانی که رهبرمعظم انقلاب در آغازین روز امسال در حرم مطهر رضوی بیان داشتند گوشه ای از این پروژه را تبیین کرد که دشمن در پی القای اجرای برجام های 2و3 و... در ذهن خواص و نخبگان ما است.
واضح است که بسیاری از کسانی که سابقاً انقلابی بودند امروز و در اثر این پروژه ی زیرکانه دشمن تبدیل به کسانی شده اند که کاملاً از اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی جدا مانده اند.مصداق بارز این تغییر مسیر و جهت، پدر آقازاده ای است که اگر مقایسه ای ساده بین مواضع ابتدای انقلاب و صحبت های کنونی شان انجام شود کاملا مشخص می شود که چقدر نقشه ی نفوذ و استحاله ی دشمن موثر واقع شده است.
همانگونه که گفته شد اصلی ترین تهدید انقلاب و نظام اسلامی بعد از سی و هفت سال نظامی نیست،بلکه پروژه نفوذ فرهنگی و نرم است که آن هم نه با هدف تغییر در عموم،بلکه با هدف استحاله فکر و ذهن نخبگان ما انجام می شود است و این همان نقشه ی قدیمی است با روشی تازه به اجرا گذاشته شده است ،این بار نیز نخبگان و عام مردم انقلابی این مرز و بوم در این نبرد عظیم به مدد خداوند پیروز خواهند شد.
سید کاظم یکانی
