گوشه ای از خاطرات یک رزمنده از پادگان شهید زین الدین (شهرک بدر ) در راهیان نور

آرى دوستان! جبهه را دريابيد؛ به جبهه برويد، دانشگاه واقعى آنجاست. من در دانشگاه امام حسين(ع) درس میخوانم و تا نتيجه ‏ى قبولى نگيرم باز میگردم.
کد خبر: ۸۶۵۲۷۶۶
|
۰۵ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۱

منطقه شهرک بدر به صورت برهوت پر از بوته خار بود خبری از آبادی و این دارو در خت امروزی وجود نداشت تنها آب این منطقه برای رزمندگان وجود دو شیر آب در ابتدای جاده و در جلوی دژ بانی بود بچه های رزمنده پس از حضور در این منطقه در کانکس ها چادر مستقر می شدند و باز هم خبر از ساختمان ها و آسایشگاه های امروزی نبود تنها چیزی که اینجا برای بچه ها شاخته شده بود یک حمام بود که البته کار بود در این منطقه به جهت سازماندهی و آموزشی نیرو برای ارسال به مناطق عملیاتی بود که بعد ها پس از گرای ستون پنجم دشمن رزمندگان مجبور به ترک منطقه برای مدتی شدند

زندگی بچه های  رزمنده همواره در سطح حداقل بود همانطور که برای همه تعریف شده است بیشتر به جنبه معنوی کار دقت می کردند وضعیت فعالیت بچه های رزمنده در این منطقه با نماز صبح که به صورت جماعت بود آغاز می شد و پس از آن نرمش صبحگاهی ورجز خوانی با استفاده از آیات قرآن وپس از آن صبحانه وکلاس آموزشی آغاز می شد و باز همه خود را برای نماز ظهر آماده می کردند و پس از صرف نهار کلاسهای دیگر آموزشی را می گذراندند نکته ی که قابل توجه است اینکه رزمندگان توجه کسیر به نماز آن هم اول وقت همواره آماده چه برای تعلیمات و آموزش وچه برای رفتن به مناطق و در کوتاه ترین زمان ممکن که شاهد کمتر از 5 دقیقه بود خود را حاضر و آماده می کردند .

مطلب دیگری که بچه های رزمنده به آن توجه زیادی داشتند خواندن نماز جمعه بود بچه های رزمنده از ساعت 9.5 صبح روز جمعه با پای پیاده حرکت می کردند به سمت دزفول برای نماز جمعه البته ،اندیمشک نزدیک تر بود اما به دلیل وجود رزمندگان در این منطقه ونزدیک بودند به شهر اندیمشک و بمبارانهای عراق در شهرک اهالی اندیمشک چندان دل خوشی از بچه های شهرک بدر نداشتند و به همین خاطر برای نماز جمعه به دزفول می رفتند و پس از خواندن نماز ظهر وصرف نهار در راه برگشت به زیارت امام زاده شاهزاده محمد ملقب به سبزقبا می رفتند . با وجود اینکه این منطقه تابستانها گرمی دارد وجود رزمندگان نهاده بود از نکات ارزنده شهدا و رزمندگان این بود که  زبانشان به سخن بد باز نمی شدخصوصا وقت تحویل ساکها برای رفتن به منطقه عملیاتی به گونه ای بود که از شوق رفتن صورت های برافراشته ای پیدا می کردند و در توضیح این لحظه با شب هجله عروس مقایسه و بالا می دانستند یکی از دیگر صفات خوب رزمندگان این بود که ایا 2 روز مانده به عملیات نماز وحدت می خواندند تا اگر هریک از افرادشهید شدشفاعات دیگران رانیز بکند 

ارسال نظرات