خبرهای داغ:
یادداشت/

روزي ضد من!

8مارس و برگزاري روز جهاني زن، شعار «برابري جنسيتي» دوباره بر سر زبان ها افتاده و شايد فراموش كرده ايم كه بهره برداري سياسيون برخي قدرت هاي جهان از برگزاري چنين جلساتي آن هم با نام زن و در ظاهر براي بزرگداشت مقام وي،‌ تنها فريبي در جهت پيشبرد اهداف خودشان است تا بتوانند به ديگر كشورها القا نمايند كه ايشان بسيار براي زنان ارزش قائلند تا آنجا كه روزي را به بررسي مشكلاتشان اختصاص داده اند.
کد خبر: ۸۶۴۷۹۵۳
|
۱۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۴
به قلم سميرا گرجائي پري- كارشناس ارشد مطالعات زنان

18اسفندماه، زمزمه هايي به گوش مي رسد كه در ظاهر، روزي به نام زن و در باطن تنها خالي كردن شانه از بار مسئوليت است. درست 159 سال پيش در چنين روزي بود كه زنان كارگر كارخانه هاي نخ ريسي در شهر شيكاگو آمريكا در اعتراض به شرايط بسيار نامناسب و غير انساني كار در خيابان ها تظاهرات به راه انداختند. پاسخ اين زنان گلوله و زخم و خون بود. البته تعجب نكنيد! مگر مي شود از دولتي كه خود با پاگذاردن روي گلوي بوميان يك منطقه كشورشان را دزديده است انتظار داشت منطق داشته باشند؟ در ادامه زنان نيز به دنبال دست يابي به ساير حقوق خود و همچنين پاسداشت روزي كه در خيابان ها به اعتراض پرداختند، روز هشت مارس را روز جهاني بزرگداشت مقام زن اعلام و سعي نمودند آن را گرامي دارند. اما فمينيسم ها زرنگ تر بوده و اين روز را در چنبره خود گرفتند.

حال علت بيان اين مقدمه آن است كه بگوييم، كشور اسلامي ما ايران،‌ ساليان سال است كه با بزرگداشت روز ولادت بانوي بزرگ اسلام،‌ حضرت فاطمه زهرا (س)، روز زن و مادر را گرامي داشته و اين تقارن را به زيباترين سبك،‌ نوعي الگوبرداري از شيوه زندگي اين بزرگوار براي بانوان قرار داده اند. اين دو رويداد را اگر در كنار يكديگر قرار دهيم، به نوعي مقايسه مي رسيم كه چگونه زنان در اروپا وامريكا وقتي گلوي خود را زير پاهاي استكبار حس نموده و راه نفسشان بند آمد،‌ به خيابان ها ريخته و سعي در آزاد نمودن فرياد خفه شده خودشان داشتند. در حالي كه تاريخ كهن و اسلامي ايرانمان،‌ با ارج نهادن به مقام والاي زنان و همچنين نام زيباي مادر،‌ روزي را خود مشخص نموده است تا صحه گذارد به اين كه؛‌ اسلام است كه به زنان پروبال داد براي پرواز در بلنداي آسمان زندگي و آشيانه اي بسازند براي بذل گرماي عشق به جان انسانيت.

با توجه به ظرفيت هاي عظيم و بدون انكار جمهوري اسلامي ايران در زمينه حضور زنان در اجتماع و در تمام ابعاد،‌ مي توان چنين پتانسيلي را به جهان معرفي و زن موفق ايراني را كه توانسته است مادري فداكار در عين شهروندي فعال بودن را به خوبي تعريف نمايد، يك الگو كه معرف همان جنبه شخصيتي فاطمي است را به ديگر زنان شناساند. استفاده دولت مردان در ايران و همچنين مسئولين امور بانوان،‌ از چنين ظرفيتي باعث مي گردد تا زنان اين مرز و بوم دچار يأس و سرخوردگي نشده و از بي توجهي به خود دل آزرده نگردند.

با رصدي اجمالي از سال هايي نه چندان دور تا كنون در حوزه زنان،‌ مي بينيم كه نه تنها زنان ايراني عقب تر نيستند بلكه پيشرو در تمامي جنبه هاي تعريف شده براي افراد هستند. يك بانوي موفق در حوزه هاي اجتماعي و سياسي در كنار به عرصه رساندن فرزندان خود،‌ گرم نگاه داشتن كانون خانواده و تعالي روحاني خود و ايشان،‌ نمونه اي كامل از يك زن موفق و شاد در يك جامعه ديني مي باشد.

با توجه به نزديك شدن به 8مارس و برگزاري روز جهاني زن، شعار «برابري جنسيتي» دوباره بر سر زبان ها افتاده و شايد فراموش كرده ايم كه بهره برداري سياسيون برخي قدرت هاي جهان از برگزاري چنين جلساتي آن هم با نام زن و در ظاهر براي بزرگداشت مقام وي،‌ تنها فريبي در جهت پيشبرد اهداف خودشان است تا بتوانند به ديگر كشورها القا نمايند كه ايشان بسيار براي زنان ارزش قائلند تا آنجا كه روزي را به بررسي مشكلاتشان اختصاص داده اند. با مروري بر مقدمه همين يادداشت، نحوه شكل گيري اين روز كاملا مشخص بوده و مبرهن است كه زنان از ترس خفگي،‌ فرياد زدند. اين همان فرار از مسئوليت است و چه دردناك و غم انگيز است زماني كه شنيده مي شود مسئولي تمامي اين دستاورد هاي بانوان ايراني را فداي يك لبخند فمينيست ها مي كند. آنجايي كه ما عضويت در كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان را يك آرمان دانستيم در واقع با تبري تيز ريشه تمامي افتخارات بانويي ايراني را كنده ايم. زماني كه فرياد زديم برابري جنسيتي،‌ صداي تلخ و گزنده خنده مستكبران را شنيديم كه قهقهه مستانه اِشان حاكي از موفقيت آن ها دارد و ما چه ساده لوحانه تصور مي كنيم با ذوب شدن در شعارهاي پوچشان توانسته ايم عزت ابدي براي زنانمان داشته باشيم.
فريبكاري هاي غرب در حل بحران زن،‌ در اروپا و امريكا نيز ديگر برملا شده و حتي بانوان اين كشورها به سياست هاي دروغ و ظاهر ساز دولت مردانشان در گراميداشت مقام زنان باور ندارند. به نام زن و به بهانه گراميداشت مقام او،‌ زن را از خانه اي دور مي كنند كه خداوند در نهادش گرمابخشي به كانون آن را وديعه نهاده است. به بهانه برابري جنسيتي،‌ زنان را برده هاي جنسي كرده و روح خدايي ايشان را به حد اسفلِ بازاريابي هاي كثيف سرمايه داري بدل نموده اند. توهين،‌ تحقير،‌ خودباختگي،‌ اسارت و زجر روحي زنان در سايه ي شعارهاي به ظاهر زيبايي مانند بزرگداشت مقام زن،‌ برابري جنسيتي، رفع تبعيض هاي گوناگون از ايشان، نه به بيان كارشناسان بلكه به اذعان زنان ساكن در اين كشورها، فريبي زشت و زننده است و زماني تأسف برانگيزتر مي شود كه متأسفانه برخي در داخل كشور احساس مي كنند با باور كردن اين دروغ ها مي توانند براي زنان كاري كرده و به گمان خويش زنان را به اين واسطه از غرق شدن در مشكلات رهايي بخشند.

در نهايت اينكه پيروز ميدان بازي هاي سياسي زنانه،‌ نه بانوان بلكه مهره چين هايي هستند كه براي به اثبات رساندن اشتباهات چند ساله خويش خود را به خواب زده و تكان هاي شديد بي اعتبار شدن زنان اروپايي و امريكايي نيز نتوانسته است آن ها را از خواب بيدار سازد.

اميد است كه در سايه عنايات حضرت زهرا (سلام الله عليها) مسئولين كشور عزيزمان بتوانند راه را از چاه تشخيص داده و به ريسمان پوسيده فمينيست هاي از اينجا رانده و از آنجا  مانده اعتماد نكنند كه چه بسا نتيجه اي جز سقوط به دره بي اعتمادي مردم و علي الخصوص زنان و شكسته شدن باورهاي اين قشر انقلابي نخواهد داشت.

ارسال نظرات