بانوي كر و لالی که با بافت گليم، گليم خانواده را از آب بیرون ميكشد!
به گزارش خبرگزاری بسیج در خراسان جنوبی، اقتصاد مقاومتي را نبايد خلاصه كرد در كارگاه هاي توليدي كه چندين نفر مشغول به توليد هستند، بسياري از الگوها هستند كه هر چند در بعد اقتصاد خانواده و با مشكلات فراوان فعاليت دارند اما نمونه اند و الگوي فعاليت و توليد، كه اگر مشكلاتشان رفع شود خود كمك بزرگي به اقتصاد خانواده و حتي به اقتصاد آن منطقه مي شود.
مشكلاتي كه رفع آن به بافت گليم و كشيدن گليم خيلي ها از آب مي شود! ايجاد روحيه و اميد در بين مردم و ترغيب و پشتيباني يكي از راه هاي دست يافتن به جايگاه و کسب پست و مقام بجاي اجرای اقتصاد مقاومتي است.
صدا را که نمی شنود! فریاد هم نمی تواند! اما چشمش می بیند و به راه است، مسئولان دریابند ! روستای نازدشت سربیشه، روستایی که شاید از هر 5 خانواده یکی به تولید ترغیب شده است!
تولید گلیم، حوله، عروسک از جمله فعالیت هائی است که در این روستا صورت می گیرد . اما متاسفانه پس از اتمام پروژه ترسیب کربن به گفته ی یکی از تولید کنندگان رها شده اند و امیدشان رو به افول است.
به دیدن خانواده ای چهار نفره رفتیم که درآمدشان
از بافت گلیم است! خانواده ای متشکل از مادری که از نعمت شنیدن و سخن گفتن محروم
است، پسر معلول ذهنی و دختر که مشغول تربیت دخترش است که 6 سال سن دارد.
خانم فاطمه حسینی سالهاست که گوش بر همهمه ی دنیا بسته و این میان نای سخن گفتن هم ندارد! کر و لال بودن این بانو دلیلی برای عدم فعالیت وی نبوده و در روستای نازدشت سربیشه مشغول به گلیم بافی است.
به گفته ی دخترش روزها را با نشستن بر پشت دستگاه بافت گلیم می گذراند ولی متاسفانه به دلیل کم سو شدن چشمانش کمتر می تواند کار را به پیش ببرد.
خانم حسنی این بانوی 60 ساله مخارج خانواده را با بافت همین گلیم تامین میکند اما بسیار متاثر شدیم وقتی می شنیدیم که گلیمی که حداقل دو ماه زمان می برد تا به پایان برسد و تماما هنر دست و ذهن خلاق این بانوی روستایی است و را بدلیل نبود بازار با قیمت بسیار پایین از ایشان میخرند!
دوماه زحمت و هزینه ی نخ و مواد اولیه تنها
250 هزار تومان !! میگفتند در پروژه ی
ترسیب کربن به کار ترغیب شدند اما با تمام شدن این پروژه رهایشان کرده اند.
به گفته ی دختر ایشان هزینه ی مواد اولیه را نداشته به سختی تهیه می کنند و مجبورند برای کاهش هزینه نخ سفید خریداری و خودشان رنگ کنند تا کمی هزینه کم شود. کمی می بافت و پس از هر عکسی که از وی میگرفتیم لبخندی می زد و تشکر میکرد!
دخترشان در جواب این که نقشه گلیم ها را از کجا تهیه می کنند گفتند: نقشه نداریم! مادر همه را از ذهن خودش می بافد! من هم بلد نیستم و تنها ساده می بافم اما مادر طرح و نقش می اندازد!!
از خانم حسنی از بازار فروش پرسیدیم گفت: بازار فروش که نیست، اگر کسی سفارش دهد برایشان می بافیم و معمولا 2 ماه تا 2 ماه و نیم طول میکشد! بیشتر مشکل مواد اولیه داریم که پول برای تهیه نداریم.
چقدر به فروش میرود؟ 200 تا 250 هزار
تومان! و با یک حساب سر انگشتی میتوان فهمید مادر هنرش را حراج کرده برای لقمه ای
نان حلال و گرنه گلیم دستبافت بیش از این می ارزد!
با این حال ادامه ی این هنر و دست از تلاش نکشیدن همان روحیه ی سخت کوشی مردمان خراسان و این خطه ی کویریست. که در نهایت سختی با بافت گلیم ، گلیم خود را از آب بیرون میکشند.
"و این گزارش تنها فریادیست که سالهاست در هنجره ی این مادر سخت کوش مانده و او با لبخند هنوز هم پنهانش می کند!"
خانم حسینی از الگو هائیست که باید دستشان را گرفت تا برخیزند، با اطمینان می توان گفت رونق این حرفه نه تنها درآمد خوبی دارد بلکه باعث زنده ماندن و عدم فراموش آن می شود! و هم روزنه امیدی می شود برای آن دسته از افرادی که به این شغل مشغولند.
چرا کسی نیست رسیدگی کنه؟ بنده های خدا چه زحمتی میکشن ... چطور زندگی میکنن؟