بهگزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی، دیار سر سبز محلات به خود میبالد که روزی بزرگ مردی را در دامن خود پرورش داد که با گذشت سالیان هنوز هم یاد و خاطرهاش برای ملت ایران و جوانان خطه اسلامی تازه است، سال ۱۳۰۹ "حاج غلامحسین مهدیزاده" و همسرش مسرور از تولد "فضلالله" که او را شیره جان خود پرورش میدادند.
"فضلالله" به برکت وجود پدر و مادر از همان روزهای نخست با مکتب اسلام آشنا و پیام اسلام را که مقابله با ظلم و ستم بود را با عمق وجود دریافت کرد، روزهای خوب کودکی از پس دیگری میگذشت تا اینکه در سن 15 سالگی به دنبال کسب جرعهای از معرف اسلامی به سوی بحر بیکران دیار دخت موسیبن جعفر(ع) آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه (س) رهسپار شد تا از محضر بزرگان و معلمین اخلاق درس فقه و فقاهت را بیاموزد.
بزرگانی نظیر آیتالله بروجردی، آیتالله خوانساری، نخبگان عرصه فقه و فقاهت و در این میان از همه مهمتر شاگردی در محضر پیرمراد عارفان دلداده، همو که راه و رسم عشق و عشقبازی، را به او آموخت.
این طلبه جوان آنچه که در محضر استاد خویش آموخت در یک جمله خلاصه میشد که جان در ره دوست دادن اندیشه ماست چراکه خون و جان شیرین بهایی است بیمقدار بریا رسیدن به معبود.
او که از سالهای حضور در محلات، با پیر خمین همدم بود و از نور وجودش بهرهمند، در قم نیز چون پروانه برگرد شمع وجود پیر مراد فیض میبرد و همسال بودن با فرزند برومند پیر مراد و استاد اندیشمندش "آقا مصطفی خمینی" بهانهای شد برای صمیمیت بیشتر با استاد و فیض بردن از محضر ایشان.
سرآغاز زندگانی خطرخیز و مبارزات پیاپی شهید محلاتی با مراسم تدفین رضاخان در قم گره خورد چراکه او نیز به مانند سایر عالمان از حضور جنازه رضاخان در قم دلش به درد آمده بود با گروه جان بر کف فدائیان اسلام همراه شد و علیه اقدامات آن روزهای رژیم دست به تظاهرات میزد.
از آن پس در دل خطر میرفت و به خاطر آرمان و هدفش از هیچ کسی باک نداشت، در سخنرانیهای خود شور مردم را در پاسداری از دین و کشور بر میانگیخت تا اینکه برای اولین بار در هجده سالگی توسط ساواک بازداشت شد، بارها و بارها از سوی ساواک دستگیر و به زندان افتاد چنان که نزد دشمنان نیز چهرهای آشنا بود.
شهرت او به موتور العلماء به سبب این بود که در جریان مبارزه علیه تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی رابط میان علمای تهران و حضرت امام بود.
در بحبوحه انقلاب، فعّالیتهای او بیشتر شد تا اینکه سالهای سخت مبارزه سپری شد و طلیعه آزادی با اشعّههای زرفام، خود یخ دیرین ستم دوران شاهنشاهی را آب کرد، و ایران از زیر یوغ سنگین استکبار رها گردید، با ورود حضرت امام، و پیروزی شکوهمند انقلاب در ۲۲ بهمن، او نیز چون سربازی فداکار در رکاب تک سوار دیار خمین، یک به یک مراکز قدرت را تسخیر کرد.
شهید "فضلالله محلاتی" برای اولین بار صدای انقلاب را در سراسر عالم طنین انداز کرد و پیروزمند از رادیو سراسری ایران اعلام کرد: "این صدای انقلاب اسلامی ایران است"
شهید محلاتی، در اولین دوره مجلس شورای اسلامی، به نمایندگی از مردم محلات در مجلس حضور یافت و یکی از اعضاء مؤثر کمیسیون دفاع بود، نمانیده حضرت امام در سپاه، دبیرجامعه روحانیت مبارز، معاونت آیتالله مهدویکنی در کمیته مرکزی، نماینده حضرت امام در حج و اوقاف و همچنین سرپرستی حجّاج در سال ۱۳۵۸، مسئولیتهای مختلف ایشان نشان از روح فعّال و خستگیناپذیر این یار دیرین امام(ره) داشت.
شهید محلاتی پس از عمری تلاش بیوقفه، در راه اعتلای اسلام و انقلاب، پس از سالها کشیدن آه حسرت در فراق هزاران یار دلپاک که در کشاکش مبارزات سی ساله خود سرانجام در یکم اسفند ۱۳۶۴ زمانی که با جمعی از نمایندگان مجلس و دیگر بزرگان عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل بود تا با حضور خود در آن میادین نورانی قوت قلب رزمندگان اسلام باشد، بر فراز آسمان اهواز، مورد اصابت دو فروند جنگنده بمب افکن عراقی قرار گرفت و به همراه چهل تن از بهترین یاران امام امت، ققنوسوار در آتش عشق پرپر گشت و ملت را همان قدر در سوگ نشاند که دشمنان را در شنیدن خبر شهادت خود خشنود ساخت.
به راستی قلم عاجز از وصف این بزرگ مرد تاریخ انقلاب اسلامی، همان که پیر خمین، در خزان عمر او چون ابر بهار گریست و چه زیبا سرائید باغبان باغ انقلاب "بهتر آنست که قلم شکنم و دم فرو نبندم"
شهید محلاتی از رادمردان خط مقدم مبارزه بود که در شکلگیری و تداوم نهضت، نقش مؤثر و اساسی داشت و از ابتدای نهضت اسلامی، همگام با حضرت امامخمینی رحمهالله در مبارزات علیه رژیم ستم شاهی شرکت و در گسترش اهداف رهبر انقلاب و پخش سخنان و اعلامیههای آن مرجع عالی قدر، سر از پا نمیشناخت.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
انتهای پیام/