خبرهای داغ:
ناگفته‌های زندگی مهاجر الی‌الله از زبان خواهر:
خواهر سردار علی‌اصغر فولادگر، یکی از نیروهای متعهد و قدیمی سپاه پاسداران و مهاجر الی‌الله در حادثه منا، ابعاد جدیدی از زندگی پرتلاش و سوابق درخشان وی در سال‌های گذشته را نمایان می‌کند.
کد خبر: ۸۶۱۹۳۵۷
|
۲۱ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۲

به گزارش بسیجاز اصفهان، علی‌اصغر فولادگر، کارشناس مسائل خاورمیانه و یکی از اعضای سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران است که در حادثه منا جان خود را از دست داد و جزو مفقودین این حادثه بود که هفته گذشته مراحل شناسایی پیکر وی انجام شد.

تلاش‌های سردار فولادگر از بیروت و بعلبک تا سودان و مصردلیل تاخیر شناسایی پیکر وی، فرستادن پیکر او در میان کشته‌شدگان هندی بوده که مدتی بعد با بررسی تصاویر کشته‌شدگان دیگر کشورها شناسایی شد.

طبق خبرهای قبلی در حال حاضر پیکر وی به همراه 26 تن از کشته‌شدگان فاجعه منا که خانواده‌های آنها تقاضای بازگشت این پیکرها را داشته‌اند به کشور منتقل شده و قرار است پیکر سردار فولادگر روز سه‌شنبه در اصفهان تشییع شود.

سردار علی‌اصغر فولادگر از نیروهای متعهد و قدیمی سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس بود. خواهر وی اقدام به نوشتن برخی از خاطرات و بیوگرافی برادرش پرداخته که در ادامه آن را می‌خوانید.

ناگفته‌های خواهر سردار علی‌اصغر فولادگر ابعاد جدیدی از زندگی پرتلاش و سوابق درخشان وی در سال‌های گذشته را بیش از پیش نمایان می‌کند.

* آغاز حیات مهاجر الی‌الله پس از خواب ویژه‌ای که مادر می‌بیند

سردار علی‌اصغر فولادگر در سال 1339 در یک خانواده مذهبی در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدر ایشان با وجود شغل آهنگری، بسیار اهل علم بود و هیچ شبی را بدون مطالعه سپری نمی‌کرد.

پدر شهید فولادگر از کتب قرآن و مفاتیح، تا کتب تاریخی، نجوم، طب، عرفان و فلسفه مطالعه داشت؛ در جلسات سخنرانی استاد فلسفی و استاد حلبی شرکت می‌کرد و در سنین بالاتر به جز دو هفته آخر عمرش که بیمار بود هر روز مطالعه قرآن و مفاتیح و کتاب‌های استاد مطهری و دیگر کتاب‌های ایشان برقرار بود.

مادر وی شبی در خواب می‌بیند که 5 تن آل عبا در اتاق هستند و در یک معارفه می‌گویند ایشان نبی مکرم اسلام و اهل بیت ایشان هستند.

مادر سردار فولادگر در عالم خواب می‌گوید: «من احساس کردم چون شأن من کم است نباید در اتاق کنار ایشان باشم و از پشت در به صحبت‌های آنها گوش می‌دادم» و پرسیدم: «این خانم که چادر سفید دارند که هستند؟».

پاسخ دادند: «ایشان فاطمه زهرا(س) هستند و می‌خواهند علی‌اصغر را به محراب ببرند».

صبح خواب را تعریف می‌کند و همسرش خطاب به وی می‌گوید: «اسم خودش را آورده است» و نام علی‌اصغر را برای شهید فولادگر انتخاب می‌کنند.

علی‌اصغر فولادگر مقطع ابتدایی را در مدرسه اقدسیه و راهنمایی خود را در مدرسه ابومسعود و در ادامه آن در دبیرستان ادب تحصیل کرد و در سال 1357 موفق به اخذ دیپلم در رشته اقتصاد و علوم اجتماعی شد و در همان سال در رشته تاریخ دانشگاه اصفهان پذیرفته شد.

وی به ورزش فوتبال علاقه زیادی داشت و همیشه در تیم‌هایی که در محله تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد و دوستان او سعی داشتند که وی حتماً جزو تیم باشد و اگر شرکت نمی کرد تیم به هم می‌خورد؛ یک تیم از محل خود و یک تیم از محل‌های دیگر می‌آوردند و در زمین بایری که در محل بود بازی می‌کردند.

تلاش‌های سردار فولادگر از بیروت و بعلبک تا سودان و مصر* آغاز فعالیت‌های انقلابی با همراهی مادر

در شروع انقلاب در همه تظاهرات خیابانی شرکت می‌کرد، مادرش که نمی‌توانست مانع حضورش شود، همراه او در تظاهرات شرکت می‌کرد؛ بعد از پیروزی انقلاب و تعطیلی دانشگاه به دلیل انقلاب فرهنگی، در اردوهای جهادی شرکت کرده و به مناطق محرومی چون مصر و جندق جهت خدمت‌رسانی می‌رفت.

با تشکیل سپاه پاسداران، عضو این نهاد شده و از همان ابتدا جزو نیروهای موثر سپاه و مسئول گزینش سپاه اصفهان شد؛ وی معتقد بود که اکثریت قریب به اتفاق افرادی که گزینش کرده جزو نیروهای شاخص سپاه شده‌اند؛ با شروع جنگ تحمیلی، در عملیات فتح‌المبین، رمضان، ثامن‌الائمه و دیگر عملیات‌ها شرکت کرد.

سپاه پاسداران با حضور وی در جنگ موافقت نمی‌کرد اما او به دلیل حساسیت مادرش بر ایشان، خبر اعزام شدن خود به جبهه را به خانواده نمی‌داد و به بهانه ماموریت خانه را ترک می‌کرد و در سال 62 تا 63 فرماندهی سپاه کاشان را عهده‌دار بودند.

تلاش‌های سردار فولادگر از بیروت و بعلبک تا سودان و مصر*سمت من را به کسی نگویید/ یک سپاهی ساده هستم

او می‌گفت به هیچ خانواده‌ای سمت و مسئولیت من را نگویید و فقط بگویید یک سپاهی است؛ ما هم در پاسخ می‌گفتیم که سئوال می‌کنند چه کاره سپاه است؟ تاکید می‌کرد بگویید یک سپاهی ساده است.

یک بار به گوش سردار فولادگر رسیده بود که در یک خواستگاری به عنوان فرمانده سپاه کاشان معرفی شده است. بسیار از ما گله‌مند شد که چرا شغل من را فاش کرده‌اید و عنوان کردیم که ما چیزی نگفتیم. بعداً معلوم شد یکی از دوستانشان این مطلب را بیان کرده بود؛ نهایتا وی در آبان سال 62 ازدواج کرد.

خواهرش می‌گوید: برادرم یک روز قبل از مراسم ازدواجش از کاشان به اصفهان آمد و 4 ماه مرخصی تحصیلی برای اتمام مقطع لیسانس گرفت؛ از آن زمان تا اواخر سال 65 در سمت بازرسی سپاه اصفهان مشغول بود و بعد از آن به همراه همسر و دخترش در اوج جنگ‌های داخلی لبنان و تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان به این کشور اعزام شد.

* رایزنی فرهنگی و تلاش‌های علمی از بیروت و بعلبک تا سودان و مصر

وقتی وی به عنوان رایزن فرهنگی وارد حزب الله لبنان شد، در آن زمان نیروهای ایرانی در روستای نبیشیت که یک روستای کوچک شیعه‌نشین بود، به دلیل موقعیت مکانی خاص و استراتژیک آن سکونت داشتند و به دلیل تعداد کم ایرانی‌ها در آنجا و روابط اجتماعی بسیار بالایی که داشتند، برادرم توانست در مدت 2 ماه به زبان عربی مسلط شود.تلاش‌های سردار فولادگر از بیروت و بعلبک تا سودان و مصر

او در سال 69 تا سال 71 به صورت دیپلمات به «بعلبک» منتقل می‌شود و در این زمان در کنار کار در دانشگاه زحله در رشته تاریخ و در مقطع فوق لیسانس پذیرفته می‌شود و پایان‌نامه خود را با عنوان «علاقات شیعه فی دوله صفویه» به چاپ می‌رساند.

سردار فولادگر در سال 72 با همسر و سه فرزند دختر به میهن بازگشته و در سال 74 به دلیل علاقه فراوان به شکل آزاد با یک کاروان افغان‌ها، توفیق تشرف به بیت الله‌الحرام نصیبش شده و در سال بعد عضو بعثه رهبری می‌شود و به عنوان مبلغ در حوزه عربی در بعثه رهبری در عربستان فعالیت می‌کرد.

* اگر ایده و هنری داشته باشم باید نهایتا در مدت سه سال آن را اجرایی کنمتلاش‌های سردار فولادگر از بیروت و بعلبک تا سودان و مصر

شهید فولادگر بیشتر از سه سال متمادی در یک قسمت ثابت فعالیت نکرد و اعتقاد داشت که اگر ایده و هنری داشته باشد در مدت سه سال باید پیاده کند و ماندن بیش از حد در هر سمت نوعی درجا زدن است.

برادرم از سال 80 تا 84 به سودان سفر کرد؛ او از چنین فرصت‌هایی بسیار استفاده می‌کرد و به خاطر علاقه به شناخت کشورهای مختلف و رسوم آنها، شناخت بسیار خوبی از مردم آفریقا و آداب و رسوم آنها پیدا کرد.

او در مراسم قبایل مختلف شرکت می‌کرد و با آن‌ها هم صحبت می‌شد؛ در نماز جمعه اهل سنت نیز شرکت می‌کرد و با افراد مختلف در محل سکونت به خصوص جوان‌ها هم صحبت می‌شد؛ وی ارتباط بسیار صمیمی با آن‌ها برقرار کرده و خلقیات و منش قشر سیاه‌پوست را به زیبایی برای خانواده و اقوام خود تعریف می‌کرد.

پس از بازگشت از سودان در سال 85 در رشته روابط بین‌الملل و جغرافیای سیاسی در دانشگاه امام حسین(ع) پذیرفته شد و پایان‌نامه خود را با عنوان «تصوف و نقش آن در کشورهای عربی و به طور خاص مصر و سودان» ارائه کرد.

از دیگر فعالیت‌های برادرم تدریس در دانشگاه هنر تهران و دانشگاه امام حسین(ع) در دروس مختلف بود؛ همچنین به عنوان کارشناس مسائل خاورمیانه در سال‌های اخیر در شبکه‌های مختلف سحر، العالم و کوثر و ... مصاحبه داشت.تلاش‌های سردار فولادگر از بیروت و بعلبک تا سودان و مصر

تلاش برای تاسیس بنیاد نصف جهان از دیگر اقدامات او بود که با تلاش دوستانش در سال 90 تاسیس شد و سردار فولادگر عضو هیئت امنای بنیاد نصف جهان بود؛ همچنین وی عضو هیئت امنای مجتمع فرهنگی مذهبی ائمه اطهار بود. وی نهایتا در اعزام حج تمتع سال 94 و با وقوع حادثه دلخراش منا در جمع مهاجرین الی‌الله قرار گرفت.تلاش‌های سردار فولادگر از بیروت و بعلبک تا سودان و مصر

 مراسم تشییع و تدفین پیکر سردار علی اصغر فولادگر، سه‌شنبه 22 دی ماه ساعت 9 صبح از فلکه فیض تا گلستان شهدای اصفهان برگزار خواهد شد.

همچنین مراسم بزرگداشت وی نیز چهارشنبه 23 دی ماه از ساعت 8 الی 11:30 در مجموعه فرهنگی قائمیه حضرت مهدی (عج) واقع در خیابان مسجد سید برگزار خواهد شد.

ارسال نظرات
پر بیننده ها