این عده که دریافتند شیوه مستقیم مقابله با امام(ره) نتیجه بخش نبوده برای بقاء حیات حزبی شان و رسیدن به سیستم لیبرال دمکراتی به اقتضای زمان، اتصال در گفتار با بنیانگذار انقلاب اسلامی را چاره ای مناسب تر از دیگر گزینه ها دانستند .
کد خبر: ۸۶۰۷۰۹۳
|
۲۴ آذر ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۰



خبرگزاری بسیج مازندران، سعید قلی زاده کارشناس مسائل سیاسی در گفتگویی با سیدحسینعلی تقوی خبرنگار بسیج سپاه کربلا در خصوص اینکه برخی از مقامات در نطق ها همواره نام شخصیت های بزرگ مذهبی و سیاستمداران دینی را در حالی بیان می کنند که در عمل هیچ ارتباطی میانشان دیده نمی شود یا در کنار برخی شخصیت های انقلاب اسلامی چون امام(ره) شهیدان رجایی و باهنر نام اشخاصی مانند بازرگان و.. را بیان می کنند در این مورد توضیح داد که در ادامه از نظرتان می گذرد.

کارشناس سیاسی بیان کرد: در مباحث سیاسی روز عمده افراد، بویژه سیاست مداران همواره افکار و ماهیت خود را با توجه به تعریف اشخاص مطرح جامعه، نشان می دهند، مثلا با تعریف از امام(ره) می خواهند میزان نزدیکی افکار خود را با ایشان نشان دهند یا در ذهن مخاطب این حالت متباتر شود که گوینده سرمشقی از آن مقام و شخصیت را برای خود ترسیم نموده یا از او الگو گرفته است.

بازرگان پایه گذار حزب نهضت آزادی بعد از انقلاب اسلامی گرچه به حکومت جمهوری اسلامی هم رای آری داد اما در عمل و در گفتار نشان داد که جمهوری دمکراتیک را در نظر دارد و در تصمیمات، نطق ها و افعالش به نظام جمهوری اسلامی شبه وارد می کرد.

بازرگان جدایی دین از سیاست را با نظر باینکه دین باید در خدمت حکومت باشد و نباید حکومت در خدمت دین باشد عملا واقعیت سکولاریستی خود را نشان می داد.

هرچند انتخاب بازرگان به عنوان رئیس دولت موقت در ابتدای انقلاب با نظر شورای انقلاب بود و بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام به آن احترام نهاد، اما می توان این را کلاه بزرگی یاد کرد که با صحه امام خمینی(ره) مبنی بر انتصاب بازرگان بر سر آمریکا گذاشته شد.

بازرگان خدمت به ایران را با هزینه کردن اسلام در نظر داشت، اما امام(ره) خدمت به اسلام را در گرو هزینه کردن از ایران می دانست.

با توجه به تجربه این دیدگاه ( دیدگاه بازرگان) در نظام اسلامی ایران بار دیگر شاهد این دست تفکرات وسخنان هستیم که رئیس جمهوری و وابستگان دیدگاه لیبرالی، درمحافل مختلف با نطق های خود به کرات می گویند « ما وظیفه نداریم مردم را به بهشت ببریم» .

وقتی غربزده گان و امریکاگرایان ایرانی که همانند بازرگان از ارتباط با امریکا ذوق شده شدند، دریافتند با تفکر مقابله گفتاری و عملی از امام(ره) با ایجاد قائله 18 تیر 78 تیر شان به سنگ برخوردکرد و متعاقب ان نتوانستند اکثریت مجلس را در اختیار گیرند و سپس ریاست جمهوری 84 را از دست دادندو بالاخره درحماسه 9 دی پس از فتنه خرداد88 با شکوه وعظمت ولایتمداران و جان نثاران رهبر مواجه شدند و کاری از پیش نبردند، با ملعبه قرار دادن نام امام(ره) و یاران نظام، سعی دارند کاری را صورت دهند که خوارج با قرآن برنیزه کردن به مقابله علی(ع) رفتند.

این عده که دریافتند شیوه مستقیم مقابله با امام(ره) نتیجه بخش نبوده و در واقع برای بقاء حیات حزبی شان هم خطرناک و براندازانه است سعی کردند رابطه با امام(ره) را برای تغییر نظام ابتدا خودی نشان داده و در لوای طرفداری از امام (ره) به خواسته های حزبی و دیدگاه های لیبرالی ای که در دراز مدت و حتی کوتاه مدت بر ضرر ملت و کشور ایران اسلامی است برسند تا بعدا، حساب جدایی از امام را اعلام کنند!

عده ای که در واقع حتی حاضر نیستند سر در تن اشخاص روحانی باشد ناچارا بدشان نماید یک روحانی در راس قرار داشته باشد ولی کارها در حیطه غیر اسلامی لیبرال- لیبرال دمکرات عمل شود، که رسما اعلام می کنند، گرچه در نظام اسلامی قرار دارند اما دنبال اقتصادی مبتنی بر اقتصاد لیبرال هستند.

از آنجایی که جامعه غرب تا چندی قبل برای نفوذ خود در جمهوری اسلامی به شیوه نفوذ در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تحت عنوان فروپاشی از درون متوصل شد و در ایران به نتیجه نرسید، بدنبال اعمال مدل نفوذ چینی است، یعنی کشور با چارچوب کمونیستی حقظ شود اما امورات داخلی چون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی همچون سیستم لیبرال اداره شود .

لذا القا کنندگان تفکرات دشمنان برای نفوذ در ایران اسلامی هم بدنبال اعمال آن مدل هستند و حاضرند کشور نام جمهوری اسلامی را دارا باشد ولی مشی و روش اجرایی آن، سیستم لیبرال وابسته به غرب باشد، که در این مبحث بارها و بارها مقام معظم رهبری به مسئولین و همه هشدار و تذکر دادند مراقب نفوذ دشمن در مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی باشند.

ارسال نظرات
پر بیننده ها