کد خبر: ۸۶۰۵۸۶۵
|
۲۲ آذر ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۰

آن هنگام که بر روی شانه های شهر تو را برایمان آوردند، آسمان در برابر چشمانم رنگ شب یلدا گرفت به همان سیاهی، و قلبم شکست چنان که صدای آن گوش فلک را به درد آورد.

زمانی که فهمیدم دانشجو بودی اول به خودم افتخار می کردم که با شما یک نقطه مشترک دارم و بعد به پهنای صورت گریستم.

آخر شما کجا و من کجا؟ یادتان هزار زخم بر دلم انداخت. در فکر فرو رفتم و خیالم، خیالش را کنارهمان میز و صندلی هایی برد که زمانی حرف های دلت را با آنها زمزمه می کردی و عشق به  دین و کشورت را به رخ سیاهی ها می کشیدی و جان می دادی به این تکه چوبها.

من از شما آموختم؛ دانشجو بودن شهامتی توأم با بصیرت و زمان شناسی می طلبد، همان چیزی که راهتان را به شهادت ختم کرد و این سخن شهید بهشتی را برایم یادآور شد که می فرمایند: دانشجو مؤذن جامعه است، اگر مؤذن جامعه خواب بماند نماز امت قضا می شود.

آری اولین دشمنی که  می تواند بر نفس ما بتازد غفلت است اما دانشجو نباید اسیرخواب غفلت شود. دانشجوی آرمانی من عجب حکایتی داشت واژه هایت، واژه هایی که لرزه می افکند بر تن ستم گران و امید دل مظلومان بود.

دلم می خواهد چون تو باشم، دانش بجویم وبا آن سد کنم راه کسانی که  تنها ادعای روشنفکری دارند. راه کسانی که گمان می کنند روشنفکری  به معنای خیانت به زادگاه و یا آن که به معنای تحریم غیرت است.

اوایل می دیدم که در بعضى از محیط هاى دانشجوئى، دانشجو به معناى واقعى دانش جو نيست؛ يعنى در جست و جوى دانش نيست؛ يك چيز حفظى و سر هم بندى است؛ ویا نهایتآ دانش را فقط خواندنِ متن و فراگرفتن متون می دانستم؛ اما وقتی شنیدم حکایت عشق بازی های دانشجوییت را حال خوبی نداشتم اینجا بود که فهمیدم راه عاشقی این نیست که من میروم تو عاشق بودی و با واژه های عاشقانه ات عشق را به مردمت آموختی؛ واژه هایی که از پشت همان میز و صندلی ها بلند شد که من امروز هستم. تو خواستن را به من آموختی و در کوی دانشگاه معرفت خون ریختی، از خون تو بود که من امروز گام هایم محکم است. می دانم که امروز درگیر وسوسه های دشمنان شدن خیانت است، وارد بازی و مسابقه اهل دنیا شدن ضلالت است، تقویت نکردن پایه های معرفتی، نداشتن روحیه مطالبه گری و عدالتخواهی برای دانشجویی که  در جای شما نشسته است جرم است.

می دانم که باید مواظب تئوريهای وارداتی غربی که هيچ هدفی جز حفظ روابط تحکم‏آميز با کشورهایی از قبيل کشورما ندارد باشیم، بایستی مراقب نفوذ دشمن، غربال قبل از ظهورامام عصر (عج) و امتحان ولایتمداری از ولی فقیه (حفظه الله )باشیم، مواظب باشیم دانشگاه ميدانی برای تاخت‏ و تاز سياستبازان حرفه‏ ای نشود.

حماسه من؛ من می خواهم چون شما مشت بزنم بر دهان چپاولگران خاکم، مشتی گره خورده که برای امثال آنها همچنان بسته مانده و خواهد ماند تا پیروزی حق علیه باطل، پس  یاریم ده تا برای وطنم گام هایی بردارم که بلرزاند دل خیانت گران به فرهنگ اسلامیم را. یاری ده تا زمینه سازی ظهور حضرت حجت (عج) ایفای نقش کنیم و یاریمان ده تا بت نفسانیتمان را پای دل های صاف مردممان بشکنیم و چون شهریاری و رضایی نژاد و احمدی روشن که ثابت کردند در باغ شهادت باز، باز است خار چشم کور دلانی شویم که راه عشق را بی رهرو می بینند.

ارسال نظرات