نمایش«خُنَکای خَتم خاطِره» به کارگردانی مشترک صاحب و محسن حائری زاده که چند روزی است در تالار شرف الدین علی یزد اجرا می شود توسط هنرمند نامی استان محمد رضا امیر خانی مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
کد خبر: ۸۶۰۲۲۲۴
|
۰۹ آذر ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۱

به گزارش خبرگزاری بسیج از یزد: نمایش«خُنَکای خَتم خاطِره» به کارگردانی مشترک صاحب و محسن حائری زاده که چند روزی است در  تالار شرف الدین علی یزد اجرا می شود توسط هنرمند نامی استان محمد رضا امیر خانی مورد نقد و بررسی قرار گرفت که متن آن به شرح زیر می باشد.

فرشته‌ای سربازی به نام یوسف که فقط چشمش می بیند و قلبش کار می کند را به رویت مامورانی می برد که کارشان سامان دادن به امور شهدا می باشند.

آنها در جستجوی خانواده یوسف; بسیار خانواده هایی را می یابند که یوسف گمگشته دارند.

نمایش خنکای ختم خاطره از یک نامتعارف شروع می شود که با داستان های اپیزودیک ما را با خانواده های بسیاری مواجه می نماید که هر کدام از خبر بازگشت یوسف گمگشته اشان برخوردی متفاوت دارند که همین بهانه ای می شود تا نویسنده به واکاوی منظر شخصیت ها و قومیت های مختلف در رابطه با جنگ بپردازد.

خانواده ترک زبان; زنی از جنوب کشور; پیرمرد کرد; و مرد منتظر یزدی و مرد ارمنی که به پدر شهید بودنش افتخار می کند همه وهمه اگر چه برخوردشان با موضوع متفاوت است اما همگی موید این مهم می باشد که علیرغم بسیار تنگناها و بی مهری ها خانواده های شهدا و مفقودین هیچ شکوه ای از نفس عمل ندارند. فی الواقع انچه مضمون به شکوائیه اش می پردازد در نوع برخورد مسولین با موضوع و برخی بی مهری ها وتفاوت ها باشد که به عنوان مثال پدر وارتان (یوسف) ارمنی و یا زن جنوبی و مرد ترک زبان از ان می گویند.

متن آذرنگ با جسارت این بی مهری ها را به چالش می کشد انگونه که مامور را به کنشی همخوان و همراه منتقد بیغرض وامی دارد که اوج ان را در مواجهه با مرد ارمنی می بینیم.

داستان ها متفاوند اما حرف یکیست یوسفتان زنده بدیهیست برخوردها متفاوت و همگون که البته عشق به گمگشته همچنان وجود دارد. پیرمرد کرد هیجان زده بی تاب می شود و مرد یزدی قصه ما همچنان مستاصل و منتظر روز جمعه است .همان روزی که یوسفش وعده آمدنش داده است.

خنکای ختم خاطره مخاطب را با خانواده هایی منتظر اشنا می کندکه فرزندانشان در دفاع مقدس این مرز و بوم مردانه جانفشانی کردند و بزرگترین هدیه اشان امنیت این مرز و بوم است.

یوسف ها بسیارند و به همین دلیل از نظر زمان پایانی را در متن نمی بینیم چرا که داستان همچنان ادمه دارد.

اجرا:

همانگونه که در تبلیغات گروه اجرایی تاکید بر متفاوت بودن نوع کار شده است که باید بگوئیم انتخاب متن خنکای ختم خاطره علیرغم همه نقدی که بر ان وارد است گواه این مهم می باشد.

آنچه در نقد اجرا می توانیم به عنوان مهمترین نکات کلیدی از آن یاد کنیم تمرکز کارگردان بر عناصریست که متن می طلبد. بذیهی است افزون بر بهره گیری از بازیگران کاربلد که مهمترین پارامتر در اجرای هر نمایشی است در این نمایش بخصوص طراحی صحنه بسیار تعین کننده است.

اجرای خنکای ختم خاطره در طراحی صحنه اگر چه هوشمندانه در کف صحنه دایره ها را به ما می نمایاند و در سقف شمایی از نقشه ایران را که از دوایر ترسیمی رگه هایی از مفهوم هنر اسلامی را می یابیم که همان مفهوم وحدت در کثرت است که البته با دوار نمودن صحنه و دوایری که به مرکزیتی ختم می شوند که البته در مفهوم طرح مرکز دایره بسیار حائز اهمیت است.

سوال اینجاست چرا به جز صحنه نخستین که فرشته این خطوط را بخوبی می پیماید دیگر بهره ای از ان نمی بریم؟ باید بگوئیم از این طراحی صحنه هوشمندانه و ترسیم دوایر می توانستیم افزون بر حظ بصری;میزانسن های متناسب با ان نیز داشته باشیم که به هر دلیلی از ان بهره کمی می بریم.

بازی بازیگران پارامتر بسیار مهمیست که خنکای ختم خاطره در این بخش بسیار پر و پیمان است.البته این به معنای نداشتن ضعف در بازیها نیست که بازی های روان همه بازیگران کلیتی همگون و زیبا را به مخاطب ارائه می دهد.

قبل از ان که به بازیها بپردازیم حسن انتخاب کارگردان مهم است که بازیگر با نقشی که به وی محول شده است همخوان و همراه می باشد که مهمترین امتیاز نمایش خنکای ختم خاطره در برقراری ارتباط با مخاطب همین مهم می باشد.

افزون بر بازی روان و زیبای اقای نادر نظافت در نقش پدر وارتان(یوسف) ارمنی; بازی های اقای شهامتی در نقش مرد کرد; صاحب حائری در نقش مرد یزدی و بازی روان علی دهقانپور در نقش مامور قابل تقدیرند.

همچنین بازی روان آزاده ابراهیمی و به ویژه بازی بسیار زیبای سهیلا ستوده نیا در نقش زن جنوبی و بازیهای روان دیگر بازیگران سمیه بلیانی; ویدا حق جو;حسین وکیلی;علیرضا حایری;حسین بهزادفر;ابوالفضل رضایی همه و همه اجرایی دلنشین را به مخاطبش ارائه می داد.

علی ای حال به دلیل برخی انتخاب ها ضعف هایی نیز خود را نشان میدهد که ممارست بیشتر و بهتر ی را می طلبد.برای نمونه در انتخاب سه مامور آقایان علی دهقانپور و حسین وکیلی افزون بر بازیگری مجریان توانمندی هستند که در کنار علیرضا حایری زاده ضعف بیان و بخصوص گویش را به وی یاداور می شوند که ممارست وی در فن بیان باید مضاعف شود.

موسیقی در چنین نمایش سراسر اپیزودیک یکی از عوامل کمکی و مهم می باشد که در ضرب آهنگ اثر نقش مهمی ایفا می نماید.

محسن نشاسته گر که خواننده بسیار توانمندیست و اجرای موسیقی خنکای ختم خاطره را عهده دار می باشد به زیبابی آنچنان در خدمت کار است که در پایان نمایش اگر ان قطعه پایانی را با صدای زیبایش نمی شنیدیم انگار موسیقی در این نمایش وجود نداشت.

در پایان ضمن خسته نباشید به صاحب و محسن حائری کارگردانان و همه دست اندرکاران نمایش موفق خنکای ختم خاطره و به امید اجراهایی به مراتب بهتر و بهتر گفتارم را به پایان می رسانم.

یزدهنر/

 

ارسال نظرات