کودتا برعليه دولت مصدق را بيش از هر چيز بايد در چهارچوب منافع و اوليتهاى استراتژيک خاص آمريکا در دوران آغازين جنگ سرد بررسى کرد.
کد خبر: ۸۵۹۴۹۹۷
|
۲۶ آبان ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۰
در اين دوران متوقف کردن نفوذ اتحاد شوروى در سراسر جهان دغدغه اصلى طراحان سياست خارجى آمريکا به شمار مى رفت .در فرايند اجراى اين سياست مناطق مختلف جهان از لحاظ ميزان اهميت براى منافع استراتژيک آمريکا طبقه بندى مى شدند . تنگه ها و مناطق مهم ژئوپلتيکى ، نقاط داراى منابع  معدنى ارزشمند و يا کشورهاى داراى سرحد مشترک با شوروى يا کشورهاى مهم کمونيستى در اولويت قرار مى گرفتند
ايران از قضا داراى تمام اين ويژگيها بود و از آغاز جنگ سرد توجه آمريکا و بلوک غرب به ايران براى تحکيم نفوذ سياسى و نظامى و اقتصادى خود جلب شد. تا دوره نخست وزيرى دکترمصدق مشکلى براى حفظ نفوذ غرب در ايران بوجود نيامد .اما سياستهاى مستقل و ملى گرايانه مصدق اوضاع را تغيير داد. سياست او درملى کردن صنعت نفت ايران پايه نفوذ اقتصادى غرب را در ايران متزلزل کرد و روش او در اعطاى حق فعاليت آزادانه به احزاب و مطبوعات منجر به افزايش قدرت حزب توده گشت که نگرانى شديد آمريکائيها را بدنبال داشت .

به علاوه انگليسيها به دليل زيانى که از ملى شدن صنعت نفت ديده بودند و شاه و دربار نيز که نگران مصدود شدن قدرت خود توسط مصدق بودند آمريکا را براى وارد عمل شدن عليه دولت مصدق تحت فشار گذاشتند . با روى کار آمدن آيزنهاور سياست ملايم آمريکا نسبت به دولت مصدق تغيير کرد و سياست آمريکا به سرعت به سمت سرنگونى حکومت مصدق حرکت کرد سازمان اطلاعات مرکزى آمريکا (سيا) با همکارى سازمان اطلاعاتى انگلستان و هماهنگى عوامل ايرانى خود ( نزديکان به دربار، افسران ارشد ارتش و فئودال ها ) طرح سرنگونى دولت مصدق را تدوين کرد . روزولت از طرف سيا وارد ايران شد و هدايت عمليات را بر عهده گرفت . سپهبد فضل الله زاهدى به عنوان نامزد آمريکا و انگليس براى جانشينى مصدق مطرح شد . گروهى از اوباش حرفه اى به سرکردگى شعبان بى مخ و چند تن ديگر با پولهاى آمريکايى تجهيز شدند و انگليسى ها نيز شبکه عوامل خود را در ايران به رهبرى برادران رشيديان در اختيار آمريکايى ها قرار دادند .
دولت مصدق از آنجا که فاقد نيروى دفاعى قابل توجهى بودکه از وفادارى آنها اطمينان داشته باشد قادر به مقابله نظامى مؤثر با يک کودتاى نظامى بود و علاوه بر آن روز قبل از کودتا مأموران پليس به دستور مصدق که از اخطار هندرسون وزير امور خارجه آمريکا مرعوب شده بود ، خيابانها را از تظاهرات کنندگان مخالف شاه خالى کردند . هنگام کودتا تنهاگارد محافظ منزل مصدق به فرماندهى سرهنگ ممتاز بود که به او وفادار ماند دخالت آمريکا در کودتا از نظر تمامى کارشناسان سياسى محرز است و کودتاچيان اگر از حمايت آمريکا برخوردار نبودند هرگز دست به عمل نمى زدند . پس از به قدرت رسيدن دولت کودتا آمريکا ضمن در اختيار گذاشتن کمکهاى اقتصادى بلاعوض ، ارتش و نيروى امنيتى آن را با تجهيزات و کارشناسان خود تقويت نمود و به سرعت رژيم شاه به يکى از محکمترين پايگاههاى خود در سراسر جهان تبديل کرد . تشکيلات سرکوبگر و وحشى فرماندارى نظامى و سپس ساواک به رياست تيمور بختيار در اصل توسط کارشناسان آمريکايى سازماندهى شدند .

دولت آمريکا بارها از منتشر کردن اسنا دخالت خود در کودتاى 28 مرداد خوددارى کرده است . ريچارد نيکسون در کتاب « 1999 پيروزى بدون جنگ » ضمن اعتراف به دخالت مستقيم آمريکا در کودتا مى گويد : « عمليات پنهانى آيزنهاور رژيمى را درايران بوجود آورد که به مدت يک ربع قرن نه تنها به منافع آمريکا بلکه به منافع مردم ايران (!) و دوستان و متحدان ما در منطقه نيز خدمت کرد.

هر یک از این اسناد نشانگر خباثت دیرینه آمریکا نسبت به ایران است. و با بررسی به این موضوع پی میبریم که قطعا امریکا به دنبال حقوق بشر نیست و تنها به فکر منافع خود در منطقه می باشد.

ارسال نظرات