خبرهای داغ:
در قسمت سوم برگی از خاطرات رزمندگان دفاع مقدس استان قزوین آمده است: " لیلا افلاطونی" ما را به " کمینگاه " می برد"
کد خبر: ۸۵۷۴۷۷۸
|
۰۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۶

به گزارش خبرگزاری بسیج از قزوین، من سرباز لشگر لشگر 16 زرهی بودم. در تاریخ 20/4/ 1366ما را به مناطق جنگی میشداق و چزابه فرستادند که یک ماه در آ ن جا با تحمل رنج و سختی به دفاع از میهن پرداختم.وقتی از غرب کشور تقاضای نیرو کردند ما را با گردان خود به پایگاه جنگی کله قندی در ایلام فرستادند . هدف از فرستادن ما به این مناطق مقابله با لشگر 13 زرهی رژیم بعثی عراق بود.

در این جنگ اتفاقات تلخ و غمناک زیاد بود که در یک مورد از آن ها یکی از دوستان ما به نام " محمد پور منور" که اهل ارومیه بود ، بعد از 24 ماه جانفشانی برای دفاع از میهن با در دست داشتن کارت پایان خدمت خود آماده بازگشت به خانواده خود می شد با اصابت ترکش خمپاره در جلوی درب پادگان به شهادت رسید و ما با تحمل رنج و درد دیدن این صحنه جنازه او را به همراه کارت پایان خدمتش برای خانواده اش فرستادیم.

بعد از اینکه جنازه دوستمان را به زادگاهش فرستادیم ما را به منطقه اسلام آّباد غرب برای جلوگیری از عملیات های گروهک مجاهدین خلق فرستادند و در روستای چوار که در نزدیکی شهر ایلام بود مستقر کردند.یک شب یکی از فرماندهان اعلام کرد که سربازان استراحت کنند و شام امشب مرغ است.

ما سربازان می دانستیم که هرگاه شام مرغ باشد و روز استراحت بدهند روز بعد عملیات سختی در پیش است. چنین بود که ما را صبح روز بعد به تنگه مرصاد فرستادند.وقتی به تنگه مرصاد رسیدیم از نظر سلاح های جنگی در تنگنا بودیم طوری که دو عدد تانک زرهی داشتیم.یکی خراب و دیگری سالم بود.فرماندهان دستور دادند که تانک ها را در کنار هم جلوی تنگه قرار دهیم . از فرماندهان دستور رسید که افراد دردو سوی تنگه قرار بگیرند و فقط سعی کنند تا افراد پیاده نظام مجاهدین و ارتش عراق را مورد هدف قرار دهند تا تسهیلات نظامی آن ها را مصادره کنند.

وقتی مجاهدین به دویست متری تانک ها رسیدند فرماندهان دستور دادند که آرپی جی زن ها تانک هایی را که قبلا در جلوی تنگه قرار داده بودند مورد هدف قرار دهند تا دشمن دیگر نتواند پیشروی کند و سربازانی که در دو سوی تنگه مستقر بودند به دشمن حمله بردند و هواپیماهای جنگی پادگان شکاری کرمانشاه از پشت به دشمن حمله کرد تا نتواند عقب برگردد.

من در این عملیات افتخار داشتم که در فاصله خیلی کم از شهید صیاد شیرازی با همکاری و همیاری ایشان که در آن زمان فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران را بر عهده داشت شانه به شانه به دفاع از میهن بپردازم.

1002/ت30/ب

ارسال نظرات
پر بیننده ها