8 سال دفاع مقدس و خاطرات رزمندگان گچساراني

رزمندگان گچسارانی در طول هشت سال دفاع مقدس خاطرات شنیدنی از آن دوران دارند.
کد خبر: ۸۵۷۱۷۴۰
|
۳۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۷

به گزارش خبرگزاري بسيج رزمندگان و جوانان کهگیلویه و بویراحمدی در طول هشت سال دفاع مقدس شجاعت‌ها، رشادت‌ها و جانفشانی‌های زیادی خلق کردند که به مناسبت سالروز 31 شهریور آغاز حمله عراق به ایران اسلامی، هفته دفاع مقدس با یکی از این افراد به گفت‌و‌گو نشسته تا یکی از خاطره‌های جالب وی را در یکی از صحنه‌های هشت سال دفاع مقدس مرور کنیم.

سرهنگ بهمن ایمانی‌فر، فرمانده سابق سپاه ناحیه گچساران و دبیر ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر این شهرستان می‌گوید: عملیات فتح‌المبین در پایان سال 60 در منطقه شوش دانیال تا نزدیکی‌های سوسنگرد به صورت وسیع و گسترده با رمز یازهرا(س) آغاز شد، تیپ 33 المهدی به فرماندهی سردار حاج‌علی فضلی از سپاه گچساران در این عملیات حضور داشت که  نقش تأثیرگذاری در این عملیات ایفا کرد. گردان ما با یکی از گردان‌های لشکر 77 خراسان ادغام شد و مأموریت نفوذ به عمق خاک دشمن و تصرف تپه سبز و پل دفاعیه کنار سایت‌های موشکی 4 و 5 روبه‌رو شوش دانیال را بر عهده گرفت.

در شب نخست آغاز عملیات با توکل به خداوند سبحان و توسل مستمر به اهل بیت(ع) از خاکریزهای عراق به عمق مواضع نیروهای عراقی نفوذ کرده و تا نماز صبح تپه سبز و پل دفاعیه به تصرف نیروهای خودی در آمد که رزمندگان نماز صبح را با اقتدار در این منطقه برپا کردند.

هنوز چند ساعتی از تصرف این مناطق نگذشته بود که دشمن بعثی متوجه از دست دادن این نقاط مهم از مواضع پیش‌بینی شده خود شد و با پاتک‌های مختلف و تلاش و سماجت در پی بازپس‌گیری مواضع از دست رفته شد اما تا اذان ظهر موفق به تحقق خواسته خود نشد. از آن سو نیز قرار بود بقیه پایگاه‌های عملیاتی سمت چپ و راست به سمت مناطق تصرف شده توسط نیروهای خودی پیشروی کنند تا بقیه عملیات در آن محور ادامه پیدا کند اما به دلایلی این پیشروی سه تا چهار روز صورت نگرفت تا گردان ما به فرماندهی شهید هرمزپور در محاصره شدید دشمن بمانیم.

در این شرایط کار ما بسیار سخت شده بود و دفاع جانانه و سختی را در برابر پاتک‌های عراقی انجام دادیم در در همان روز  افزون بر پنج بار پاتک‌های دشمن برای تصرف نقاط تپه سبز و پل دفاعیه به دفاع ما ناکام ماند تا مانع از هدف آنها که کشتن یا به اسارت درآوردن نیروهای محاصره شده بود، بشویم. دفاع و مقاومت ما در برابر نیروهای پرشمار عراقی آن هم در شرایط محاصره کامل چهار شبانه‌روز طول کشید.

شب دوم درگیری نیروهای نفوذ کرده و محاصره شده با عراقی‌ها در حالی به نیمه‌های خود رسید که عراقی‌ها نتوانستند پیشروی کنند اما همچنان فشار خود را بر ما بیشتر می‌کردند تا حلقه محاصره ما را در هم بکوبند. نزدیک اذان صبح یکباره آسمان تاریک شد و رعد و برق شدیدی روی داد تا باران بسیار شدیدی باریدن گیرد به گونه‌ای که کانال‌ها و سنگرها پر از آب شد و سرمای شدیدی نیز آغاز شد.

نیروها از چنین وضعیتی شاکی بودند و هوا نیز تاریک بود و جایی برای دفاع کردن باقی نمانده بود در چنین شرایطی در اوج ناامیدی لطف و معجزه خداوند را فراموش کرده بودیم. پس از بارش چند ساعته شدید باران وقتی به دشت روبه‌روی خود نگاه کردیم با لشکری مجهز از نیروهای عراقی روبرو شدیم که با تمام تجهیزات و وسایل جنگی به دلیل بارش شدید باران در گل مانده و تلاش آنها نیز برای خارج شدن از این وضعیت بی فایده بود. نیروهای زرهی عراق که در دشت روبه‌روی ما برای حمله به ایران مستقر شده بودند با گرفتار شدن در گل از اجرای عملیات علیه ایران ناکام ماندند.

عصر همان روز تعدای هواپیمای غول‌پیکر  وارد منطقه شده و تمام دشت روبه‌روی نیروهای خودی را بمباران کردند تا همه تانک‌ها، وسایل جنگی و تجهیزات عراقی‌ها از بین برود و دشت مقابل ما را هاله‌ای از دود سیاه و انفجار فراگیرد؛ صدای تکبیر و صلوات بچه‌ها بلند بود و خدا را شکر می‌کردیم که هواپیماهای ما نیروهای عراقی را بمباران کرده و تمامی تجهیزات آنها را از بین برده است. برای دریافت اخبار دقیق‌تر رادیویی پیدا کرده در پی پیدا کردن فرکانس رادیو ایران بودیم اما تنها صدایی که می‌شنیدیم صدا و جملات عربی بود با این شرایط یکی از بچه‌ها که بعدا به شهادت رسید از شدت ناراحتی رادیو را به سمت خاکریز پرت کرد که در همین حین به صورت اتفاقی رادیو روی فرکانس و موج فارسی رفت و همان لحظه خبرنگار ایرانی  اعلام کرد که «شنودگان عزیز توجه فرمایید، توجه فرمایید، ساعتی پیش هواپیماهای بمب‌افکن عراقی اشتباهی مواضع و مقر لشکرهای عراقی را در ساعت 4 و 5 بمباران کرده و تلفات سنگیی به نیروهای خود وارد کردند» این خبر باعث تعجب و البته خوشحالی رزمندگان شد. در حالی که شاهد آتش، دود و انفجار تانک‌ها و سلاح‌های نیروهای عراقی توسط هواپیمای عراقی بودیم، فریاد می‌زدیم الله اکبر.

ارسال نظرات
آخرین اخبار