داوسيمايي كه سال‌ها به بهانه آماتور بودن فوتبال اين حق را خورده است و بعد از حرفه‌اي شدن فوتبال هم سال‌ها زير بار آن نرفت و وقتي هم كه در ظاهر عرصه را آنقدر تنگ ديد كه چاره‌اي جز دست به جيب شدن نداشت پرداختي‌اش به فوتبال بيشتر شبيه صدقه بود.
کد خبر: ۸۵۴۱۳۲۰
|
۲۳ تير ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۶
به گزارش خبرگزاری بسیج، داستان حق پخش مثل داستان‌هاي فيلم‌ها و سريال‌هاي تكراري مي‌ماند كه هر ساله در يك مناسبت خاص تكرار مي‌شود؛ سريال‌هايي كه ديگر براي كسي جذابيتي ندارد وقتي تمام داستان آن را از حفظ است و پايانش را از همان ابتدا مي‌داند.  داستان حق پخش فوتبال هم درست مثل همين فيلم‌ها و سريال‌ها آنقدر تكراري شده كه ديگر حتي پيگيري اخبار آن هم جذابيتي ندارد، وقتي كاملاً مشخص است انتهاي اين داستان چه خواهد شد و به نفع كيست. حق پخش در تمام دنيا ابزاري است براي تأمين مخارج تيم‌هاي بزرگ، اما در ايران، ‌اين حق سال‌هاست كه جز به صداوسيما نمي‌رسد. صداوسيمايي كه سال‌ها به بهانه آماتور بودن فوتبال اين حق را خورده است و بعد از حرفه‌اي شدن فوتبال هم سال‌ها زير بار آن نرفت و وقتي هم كه در ظاهر عرصه را آنقدر تنگ ديد كه چاره‌اي جز دست به جيب شدن نداشت پرداختي‌اش به فوتبال بيشتر شبيه صدقه بود نه دادن حقي كه سال‌ها از پرداخت آن شانه خالي كرده بود.  قبل از شروع ليگ جديد پرونده‌هاي زيادي براي بررسي باز مي‌شود و يكي از آن پرونده‌ها پرونده حق پخش است كه مثل خيلي‌هاي ديگر تنها ورق مي‌خورد و در آخر هم بي‌نتيجه بسته شده و كناري گذاشته مي‌شود تا سال بعد و تكرار اين پروسه بي‌فايده. سال گذشته كه اوج جديت كفاشيان براي ايستادگي برابر صداوسيما بود و دوربين‌هاي رسانه ملي به دليل زوري كه به فوتبال روا داشته مي‌شد اجازه ورود به ورزشگاه‌ها را پيدا نكردند نهايتا يك نامه و يك لابي يك طرف ماجرا باعث شد تنها اقدام مثبت رئيس فدراسيون فوتبال نيمه‌كاره و بي‌نتيجه باقي بماند و باز هم همان شد كه مسئولان صداوسيما مي‌خواستند و آنچه به فوتبالي‌ها بابت پخش بازي‌هايشان پرداخت شد يكصدم آن چيزي نبود كه بايد داده مي‌شد و باز هم رسانه ملي بود كه برنده‌ اين بازي يك‌طرفه شد. 
امسال هم بار ديگر اين پرونده باز شده است و تجربه نشان مي‌دهد نه جديت‌ها كارساز خواهد بود نه تهديداتي كه مي‌شود. باز هم نهايتاً چند هفته‌اي بازي‌ها در غياب دوربين‌هاي تلويزيوني برگزار مي‌شود و بعد از آن بار ديگر همه چيز به دست فراموشي سپرده و ماجرا از سر گرفته مي‌شود. 
هرچند بهروان مي‌گويد كه در اين ماجرا حتي هندوستان هم از ايران جلوتر است و اين كشور هم موفق شده طبق قانون بين‌المللي حق فوتبال را از پخش تلويزيوني و صداوسيما بگيرد و تاج هم مدعي است اگر باشگاه‌ها نخواهند بازي هايشان پخش نمي‌شد، اما واقعيت امر اين است كه هيچ كدام از اين حرف‌ها نمي‌تواند صداوسيمايي را كه سال‌هاست به خوردن حق فوتبال عادت كرده مجبور به عقب‌نشيني كند و باز هم اين فوتبال است كه مظلومانه مجبور است با شرايط رسانه ملي هر اندازه ناعادلانه كنار بيايد.
امسال البته گويا فدراسيون فوتبال قصد دارد اين ماجرا را از گردن خود باز كند و باشگاه‌ها را مستقيم سراغ صداوسيما بفرستد. البته كفاشيان فردا با سرافراز، ‌رئيس سازمان صداوسيما براي موضوع پرداخت حق پخش تلويزيوني جلسه دارد اما پيشنهاد رئيس فدراسيون فوتبال اين است كه توليد به صداوسيما واگذار شود و آنها از اين راه سهم فو‌تبا‌ل از حق پخش را پرداخت كنند. پيشنهادي كه باعث مي‌شود پاي فدراسيون از اين ماجرا بيرون كشيده شود و شايد در صورت موافقت باشگاه‌ها از اين پس مجبور شوند براي گرفتن شندرغازي كه رسانه ملي در ازاي پخش بازي‌هايشان لطف و پرداخت خواهد كرد پشت در سازمان صداوسيما بست بنشينند.  اين بار گويا قرار نيست فدراسيون براي حفظ ظاهر هم كه شده شمشير را براي گرفتن حق طبيعي فوتبال از رو ببندد، شايد چون تجربه سال گذشته به كفاشيان ثابت كرده كه كفش آهنين هم كه اگر در اين راه به پا كند راه به جايي نمي‌برد و خيلي زود برابر ايستادگي رسانه ملي بر مواضع خود از پا خواهد افتاد كه حال به دنبال راهي است تا پاي خود را از اين ماجرا بيرون بكشد. 
حرف‌هايي هم كه اين روزها از زبان تاج يا ديگر مسئولان فوتبال در خصوص عدم پخش بازي‌هاي فوتبال شنيده مي‌شود تنها تيري است كه در تاريكي رها مي‌شود و نه تصميمي جدي پشت آن است و نه انتظاري براي به هدف نشستن آن، چراكه اين راه تكراري هر ساله طي شده و تجربه ثابت كرده به سرانجام نمي‌رسد. خصوصاً حالا كه آقايان ديگر قصد خسته كردن خود را هم ندارند، چراكه آنها بهتر از هر كسي مي‌دانند كه نتيجه‌اي نخواهند گرفت. چه تلاش كنند و چه دست روي دست بگذارند و تماشا كنند. تنها شايد قراردادي به صورت صوري امضا شود تا فوتبال ايران از اين ماجرا ضربه‌اي مهلك از سوي مجامع بين‌المللي نخورد.
ارسال نظرات