بدون شك با اوضاعي كه امروز از آمادهسازي تيمها براي ليگ پانزدهم شاهد هستيم در فصل جديد به مراتب بدتر هم خواهد شد و عجيب نيست اگر به يك فاجعه براي جامعه فوتبال تبديل شود.
به گزارش بسيج، فصل نقل و انتقالات، بدون شك پرتكاپوترين روزها قبل از شروع ليگ جديد است كه هر كس به دنبال بهترينهاست. يكي در پي بهترين بازيكن با نازلترين قيمت است كه پيدا كردنش بعيد است و ديگري به دنبال بهترين تيم با بالاترين قيمت كه يافتنش خيلي هم دور از دسترس نيست. عدهاي هم فراتر از اين ميانديشند و آن سوي مرزها شانس خود را امتحان ميكنند. بعضي هم به دنبال بازارگرمي هستند كه گاه موفق ميشوند و گاه سرشان بيكلاه ميماند. اين داستان تكراري فصل نقل و انتقالات قبل از آغاز هر ليگي است. اما امسال، گويا شاهد ليگي متفاوت خواهيم بود؛ ليگي با نازلترين كيفيت ممكن.
20 سال قبل اگر بود، بدون شك صفحات روزنامهها و سايتهاي خبري هر روز وعده تركيدن بمبي از سوي يكي از مديران عامل تيمها ميدادند كه در اين راستا تيمهاي مطرح و صاحبنامي چون سرخابيهاي پايتخت در صدر همه اخبار بودند. امروز اما خبري از تركيدن بمب نيست. گويا كه هيچ بمبي در دست هيچ مديري نيست كه بخواهد با آن بازي خبري كرده و سر و صدا كند تا جو به سود تيمش شلوغ شود.
اگرچه هر روز خبري از رفت و آمد بازيكنان به اين تيم و آن تيم روي خروجي سايتها قرار ميگيرد و صفحات روزنامهها را به خود اختصاص ميدهد، اما كمتر اتفاق ميافتد خبري بتواند آن اندازه هيجانانگيز باشد كه جامعه فوتبال را تحت تأثير خود قرار دهد. در واقع ليگ پانزدهم در حالي يك ماه ديگر آغاز ميشود كه نميتوان هيچ شور و حرارت خاصي را در بين تيمها يا حتي هواداران آنها ديد و آنچه هم هست گله و اعتراضهايي است كه راه به جايي نميبرد و بعد از چند روز خاموش ميشود.
در واقع فوتبال ديگر نه آن جذابيت 20 سال قبل را دارد و نه حتي تكاپوي آن را، به طوريكه 30 روز مانده به آغاز ليگ جديد شاهد آن هستيم كه چند تيم ليگ برتري روي هوا هستند و نه مديرعامل دارند، نه مربي كه بخواهند گامي در فصل نقل و انتقالات بردارند! درست در حساسترين روزهايي كه تيمها بايد خود را براي ماراتن ليگ آماده كنند، تكليف تيمهايي چون راهآهن، ملوان، صبا، پديده و حتي استقلال هنوز مشخص نيست، اوضاع استقلال و پرسپوليس هم كه پيداست، نداشتن اسپانسر مشكل اصلي اين دو تيم است كه طي چند سال اخير همواره دست آنها را در جذب بازيكنان مورد نياز در پوست گردو قرار ميدهد. سپاهان، نفت و تراكتور و فولاد هم كه فصل گذشته جزو مدعيان ليگ بودند اين روزها وضعيت چندان مناسبي ندارند. سپاهان مدتها به دليل اختلافاتي كه بين باشگاه و كارخانه وجود داشت، تكليف مديريتش مشخص نبود. فولاد هم يك خانهتكاني اساسي در چارت مديريت داشته و نفت هم شير بودجهاش بسته شده و تراكتور هم زمان زيادي را با شلكن، سفتكن توني براي حضور در تبريز از دست داد و تقريباً ميتوان گفت تمام تيمهاي مدعي فصل گذشته به نوعي با مشكلات جدي روبهرو بودند كه حتي اگر حل هم شده باشد زمان ميبرد تا بتوانند خود را براي شروعي پرقدرت مهيا كنند.
آنچه مشخص است تيم متمول و بيبضاعت، تيم مدعي يا غيرمدعي ندارد و اوضاع كلي تيمهايي كه قرار است 30 روز ديگر را استارت بزنند چندان جالب نيست و اين بسيار نگرانكننده است، چراكه در واقع اين عدم آمادگي نويد ليگي بيكيفيت را ميدهد. ليگي كه ميتواند بيش از پيش باعث افتادن فوتبال از چشم مردم شود. فوتبالي كه به دليل استقبال پرشور هواداران و جذابيتها و هيجاناتي كه داشت در كشور حرف اول را ميزد اما طي چند سال گذشته به دليل افت فاحشي كه در كيفيت آن به وجود آمده هواداران خود را از دست داده است، به طوريكه نه فقط تيمهاي شهرستاني و تهجدولي كه حتي سرخابيهاي پايتخت هم با معضل برگزاري بازيهايشان در استاديومهاي خالي از تماشاگر مواجه هستند و اين شرايط بدون شك با اوضاعي كه امروز از آمادهسازي تيمها براي ليگ پانزدهم شاهد هستيم در فصل جديد به مراتب بدتر هم خواهد شد و عجيب نيست اگر به يك فاجعه براي جامعه فوتبال تبديل شود. فاجعهاي كه پيامد آن تنها كم شدن تعداد تماشاگران در ورزشگاهها نيست و بدون شك تأثيري مستقيم روي تيمملي هم ميگذارد. آن هم در روزهايي كه اين تيم خود را براي جام جهاني و حضوري پرقدرت در مرحله مقدماتي آن آماده ميكند. اما روي تيمملي كه قرار است از دل يك ليگ بيكيفيت و ضعيف بيرون بيايد چه حسابي ميتوان كرد؟ حتي اگر بهترين مربي دنيا را هم بالاي سر خود داشته باشد.
20 سال قبل اگر بود، بدون شك صفحات روزنامهها و سايتهاي خبري هر روز وعده تركيدن بمبي از سوي يكي از مديران عامل تيمها ميدادند كه در اين راستا تيمهاي مطرح و صاحبنامي چون سرخابيهاي پايتخت در صدر همه اخبار بودند. امروز اما خبري از تركيدن بمب نيست. گويا كه هيچ بمبي در دست هيچ مديري نيست كه بخواهد با آن بازي خبري كرده و سر و صدا كند تا جو به سود تيمش شلوغ شود.
اگرچه هر روز خبري از رفت و آمد بازيكنان به اين تيم و آن تيم روي خروجي سايتها قرار ميگيرد و صفحات روزنامهها را به خود اختصاص ميدهد، اما كمتر اتفاق ميافتد خبري بتواند آن اندازه هيجانانگيز باشد كه جامعه فوتبال را تحت تأثير خود قرار دهد. در واقع ليگ پانزدهم در حالي يك ماه ديگر آغاز ميشود كه نميتوان هيچ شور و حرارت خاصي را در بين تيمها يا حتي هواداران آنها ديد و آنچه هم هست گله و اعتراضهايي است كه راه به جايي نميبرد و بعد از چند روز خاموش ميشود.
در واقع فوتبال ديگر نه آن جذابيت 20 سال قبل را دارد و نه حتي تكاپوي آن را، به طوريكه 30 روز مانده به آغاز ليگ جديد شاهد آن هستيم كه چند تيم ليگ برتري روي هوا هستند و نه مديرعامل دارند، نه مربي كه بخواهند گامي در فصل نقل و انتقالات بردارند! درست در حساسترين روزهايي كه تيمها بايد خود را براي ماراتن ليگ آماده كنند، تكليف تيمهايي چون راهآهن، ملوان، صبا، پديده و حتي استقلال هنوز مشخص نيست، اوضاع استقلال و پرسپوليس هم كه پيداست، نداشتن اسپانسر مشكل اصلي اين دو تيم است كه طي چند سال اخير همواره دست آنها را در جذب بازيكنان مورد نياز در پوست گردو قرار ميدهد. سپاهان، نفت و تراكتور و فولاد هم كه فصل گذشته جزو مدعيان ليگ بودند اين روزها وضعيت چندان مناسبي ندارند. سپاهان مدتها به دليل اختلافاتي كه بين باشگاه و كارخانه وجود داشت، تكليف مديريتش مشخص نبود. فولاد هم يك خانهتكاني اساسي در چارت مديريت داشته و نفت هم شير بودجهاش بسته شده و تراكتور هم زمان زيادي را با شلكن، سفتكن توني براي حضور در تبريز از دست داد و تقريباً ميتوان گفت تمام تيمهاي مدعي فصل گذشته به نوعي با مشكلات جدي روبهرو بودند كه حتي اگر حل هم شده باشد زمان ميبرد تا بتوانند خود را براي شروعي پرقدرت مهيا كنند.
آنچه مشخص است تيم متمول و بيبضاعت، تيم مدعي يا غيرمدعي ندارد و اوضاع كلي تيمهايي كه قرار است 30 روز ديگر را استارت بزنند چندان جالب نيست و اين بسيار نگرانكننده است، چراكه در واقع اين عدم آمادگي نويد ليگي بيكيفيت را ميدهد. ليگي كه ميتواند بيش از پيش باعث افتادن فوتبال از چشم مردم شود. فوتبالي كه به دليل استقبال پرشور هواداران و جذابيتها و هيجاناتي كه داشت در كشور حرف اول را ميزد اما طي چند سال گذشته به دليل افت فاحشي كه در كيفيت آن به وجود آمده هواداران خود را از دست داده است، به طوريكه نه فقط تيمهاي شهرستاني و تهجدولي كه حتي سرخابيهاي پايتخت هم با معضل برگزاري بازيهايشان در استاديومهاي خالي از تماشاگر مواجه هستند و اين شرايط بدون شك با اوضاعي كه امروز از آمادهسازي تيمها براي ليگ پانزدهم شاهد هستيم در فصل جديد به مراتب بدتر هم خواهد شد و عجيب نيست اگر به يك فاجعه براي جامعه فوتبال تبديل شود. فاجعهاي كه پيامد آن تنها كم شدن تعداد تماشاگران در ورزشگاهها نيست و بدون شك تأثيري مستقيم روي تيمملي هم ميگذارد. آن هم در روزهايي كه اين تيم خود را براي جام جهاني و حضوري پرقدرت در مرحله مقدماتي آن آماده ميكند. اما روي تيمملي كه قرار است از دل يك ليگ بيكيفيت و ضعيف بيرون بيايد چه حسابي ميتوان كرد؟ حتي اگر بهترين مربي دنيا را هم بالاي سر خود داشته باشد.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار