یادداشت/ خصوصي‌سازي يا فريب افكار عمومي؟

صوصي شدني در كار نيست وقتي قرار باشد آنها باز هم به دولت واگذار شوند و تنها نام وزارتخانه‌اي كه اين دو تيم را در اختيار مي‌گيرد عوض مي‌شود.
کد خبر: ۸۵۱۷۹۶۰
|
۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۱
به گزارش خبرگزاری بسیج، شور ماجرا درآمده است. چراكه خودشان هم نمي‌دانند چه مي‌خواهند. ظاهراً قرار است با واگذاري سرخابي‌ها به بخش خصوصي تراژدي اين دو تيم به پايان برسد و رنگ خوشي به خود ببينند. اما ماه‌ها از آخرين تصميم جدي براي واگذاري دو تيم محبوب پايتخت مي‌گذرد اما هنوز همه اندر خم يك كوچه هستند و يكديگر را هاج و واج نگاه مي‌كنند و نمي‌دانند چطور بايد اين پرونده را جمع و جور كنند؛ پرونده‌اي كه شايد چون بي‌حساب و كتاب و بدون آنكه بسترش فراهم باشد باز شد، حالا هيچ كس نمي‌داند چه پاياني بايد براي آن در نظر بگيرد. 

يك روز حرف از نبودن مشتري است. مزايده برگزار مي‌شود و خريداري پيدا نمي‌شود، حال آنكه در رسانه‌ها خريداران زيادي به صف شده‌اند. وقتي هم كه خريدار پيدا مي‌شود، اهليتش تأييد نمي‌شود كه در واقع كسي نمي‌داند بر چه اساسي است. خريداران هم يكي آنتيك‌تر از ديگري است. يكي را مي‌گويند بدهي‌هايش سر به فلك زده و ديگري متمولي خود شيفته است كه عشق به رخ كشيدن دارايي‌هايش را دارد. اما به هر حال در صف خريداران هستند و مانور‌هاي خوبي هم روي آنها مي‌شود، حتي اگر تبليغات منفي باشد. 

دست آخر هم حرف خودروسازان به ميان مي‌آيد. خودروسازاني كه پيش‌تر هم پيشنهاد خريد سرخابي‌ها گويا به آنها شده بود و پا پس كشيده بودند، اما گويي پاسخ نه خودروسازان نوعي تعارف بوده و آنها در انتظار زيرلفظي دهن پركني بودند تا پا به ميدان بگذارند و اگر با دست پس مي‌زدند، با پا پيش مي‌كشيدند و دلشان پيش تيم‌هاي محبوب پايتخت گير بوده كه حالا بعد از مدتي بار ديگر حرف حضور آنها به ميان مي‌آيد. واگذاري سرخابي‌ها به خودروسازان نمي‌تواند به معني خصوصي‌سازي باشد و مثل اين جيب به آن جيب كردن است وقتي خودروسازان دو بازوي دولت هستند. البته دو بازوي ازكارافتاده‌اي كه تيم‌هاي خود را هم نمي‌توانند جمع و جور كنند. تيم‌هايي كه نه از لحاظ محبوبيت به پاي پرسپوليس و استقلال مي‌رسند و نه از لحاظ مسائل و مشكلات.
حضور خودروسازان در اين مزايده براي خريد سرخابي‌هاي پايتخت در واقع به استفاده از نام اين دو تيم براي كارخانه‌هاي ورشكسته‌اي مي‌ماند به جاي آنكه دست اين دو تيم را براي بلند شدن از زمين بگيرند، با گره زدن نام خود به نام پرسپوليس و استقلال مي‌توانند خود را بالا بكشند و تغييري اساسي در شرايط‌شان ايجاد كنند. حال آنكه قرار است خصوصي‌سازي ناجي سرخابي‌ها باشد نه آنكه اين دو تيم با خصوصي شدن نقش ناجي خريداران خود را بازي كنند. خريداراني كه اگر خيلي كار بلد بودند الان دو تيم اين حوزه(پيكان و سايپا) بايد شرايطي بهتر از اين داشته باشند و همانند آسانسور ليگ در رفت و آمد به ليگ يك و برتر نباشند.

اين واگذاري نمي‌تواند آينده روشني براي تيم‌هاي محبوب تهراني ترسيم كند وقتي خريداران احتمالي كه نامشان بار ديگر به ميان آمده خود نيازمند دستي هستند كه براي ياري به سوي آنها دراز شود. ضمن اينكه آنها خود از بدنه دولت هستند و اين واگذاري ديگر نمي‌تواند معناي خصوصي‌سازي داشته باشد و بيشتر شبيه فريب دادن افكار عمومي و از اين جيب به آن جيب كردن است. با اين حساب مي‌تواند اين تصور ايجاد شود كه از روز اول همه بازي‌ها قرار بوده به اينجا ختم شود كه بگويند ما خواستيم و نشد و توجيهي باشد براي اينكه سرخابي‌ها از اين دست به آن دست دولت سپرده شده و همچنان دولتي باقي بمانند. و البته اين بار با برچسب خصوصي شدن كه در واقع اين بدترين نوع خصوصي‌سازي مي‌تواند باشد كه پرسپوليس و استقلال را از چاله به چاه مي‌اندازد. در حالي كه سال‌ها بود تصور مي‌شد خصوصي شدن دو تيم به معناي پايان يافتن مشكلات و ديدن روي خوش خواهد بود. حال آنكه گويا قرار نيست پرسپوليس و استقلال حتي با خصوصي شدن روي خوش ببينند، چرا كه خصوصي شدني در كار نيست وقتي قرار باشد آنها باز هم به دولت واگذار شوند و تنها نام وزارتخانه‌اي كه اين دو تيم را در اختيار مي‌گيرد عوض مي‌شود. 
ارسال نظرات
آخرین اخبار