اوضاع طي اين دو سال آنقدر بد پيش رفته كه ديگر حناي آقاي گوش شكسته وزارت ورزش رنگي ندارد و توجيهاتش نمي تواند كسي را قانع كند و اين براي او كه يكي از چهره هاي شناخته شده و موجه ورزش بود، بسيار تاسف بار است.
کد خبر: ۸۵۱۴۳۳۴
|
۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۶

به گزارش خبرگزاری بسیج، بدترين اتفاقي كه ممكن است براي يك ورزشكار مردمي رخ دهد اين است كه ديگر حنايش رنگي نداشته باشد. آن چه امروز خادم تجربه اش كرده است. اما گويا هنوز به خوبي نميداند چه اتفاق ناخوشايندي براي او روي داده كه همچنان بر مواضع خود اصرار داشته و به راهي مي رود كه از ابتدا رفته است. در واقع او آنچنان در نقش خود غرق شده كه نميداند دور و برش چه اتفاقاتي رخ مي دهد.

خادم درست مثل كسي مي ماند كه قبل از آموختن قاعده بازي، راههاي تقلب آن را به كار مي برد و بر اين باور است كه زرنگي ميكند، حال آنكه نه فقط نميتواند آنچه كه بايد را ياد بگيرد، كه وجهه خود را نيز از دست مي دهد و ديد ديگران را نسبت به خود تغيير مي دهد.

معاون پارلماني و حقوقي وزارت ورزش و جوانان در حالي از ابتدا به بيراهه رفت كه انتظارات زيادي از او بود. با وجود اين باورها و شايد هم مشاوره هاي نادرست باعث شد او نتواند هيچ يك از انتظارات را برآورده كند و حالا هر چه بيشتر جلو ميرود وبيشتر دست و پا ميزند، بيشتر فرو مي رود. آن هم بدون آنكه توانسته باشد اوضاع را سر و سامان داده باشد. بدترين قسمت ماجراي داستان خادم در وزارت ورزش اين است كه به جاي آنكه كار را اصولي پيش ببرد يا حتي اشتباهات خود را گردن بگيرد و درصدد جبران آن برآيد، مدام به دنبال توجيه ماجرا است.

خادم كه تا پيش از اين اشتباهاتش در پرسپوليس و استقلال را اينگونه توجيه ميكرد كه آنها پيش از او هم تا خرخره در منجلاب مشكلات فرو رفته بودند و حال و روز امروزشان از ديروز بدتر نيست، حالا اين توجيه را در خصوص كل ورزش مطرح ميكند و مدعي است كه وزارت ورزش ميراث مشكلات گذشته را به دوش ميكشد و مشكلات امروز در واقع برآمده از 10- 15 سال گذشته است كه حالا نمود پيدا كرده است. هر چند نمي توان منكر آن شد كه مديريت ورزش در طول سالهاي گذشته نيز با مشكلات عديدهاي دست به گريبان بوده و درست مثل امروز كسي پاسخگوي آن نبوده، اما خادم فقط از مشكلات ديگران ميگويد و كلامي از اتفاقات و مسائل امروز كه خود باعث و باني آن است به زبان نميآورد. معاون پارلماني و حقوقي وزارت ورزش و جوانان هيچ توضيحي در خصوص اقدامات خود يا وزارت ورزش طي دو سال گذشته ارائه نميدهد و نمي گويد برخلاف مسئولان گذشته كه باري از مشكلات را از خود به جاي گذاشته اند، آنها طي اين دو سال براي ورزش چه كرده اند.

پاي درد دل هر ورزشكار، رئيس فدراسيون و مسئول ورزشي كه بنشينيم، جز ناله شنيده نمي شود. در سال المپيك، ورزشكاران المپيكي بلاتكليف هستند و اوضاع فدراسيونها روي هواست و اين نه به مديريت سالهاي گذشته، كه فقط به مديريت اشتباه وزارت ورزشي كه امروز اوضاع را به دست گرفته برمي گردد و خادم هم مانند ديگر رؤساي خود و وزير اين وزارتخانه حاضر نيست بپذيرد كه اشتباهات آنهاست كه اوضاع ورزش را امروز اينگونه آشفته كرده و همه مشكلات به مديران قبلي برنمي گردد و مسئولان امروزي هم نقشي به سزا در اين اوضاع نابسامان دارند.

شايد در اين مورد كه پروندهاي سنگين از مشكلات قبلي روي دوش وزارت ورزش گذاشته شده اما پس سهم وزير فعلي از اوضاع كنوني ورزش چيست؟ وزيري كه خود و معاون پارلماني اش از مشكلات نفرات قبلي ميگويند اما خود كارنامهاي بهتر از بقيه و قبليها ندارند كه بتواند تصديقي برگفته هايشان باشد. اما خب هميشه راحتترين كار انداختن تقصيرات بر گردن ديگران است و خادم در اين مدت اين مسئله را به خوبي آموخته و به كار برده است. ترفندي كه باعث شده او هرگز به فكر رتق و فتق اوضاع نيفتد، چراكه در واقع تا زماني كه ميتوان توجيه كرد و ديگران را مقصر جلوه داد، چرا بايد از جان مايه گذاشت براي حل مسائل و مشكلاتي كه سالهاست بوده و هر روز نيز بيشتر از ديروز ميشود. اما اوضاع طي اين دو سال آنقدر بد پيش رفته كه ديگر حناي آقاي گوش شكسته وزارت ورزش رنگي ندارد و توجيهاتش نميتواند كسي را قانع كند و اين براي او كه يكي از چهره هاي شناخته شده و موجه ورزش بود، بسيار تاسف بار است.

ارسال نظرات