بنیانگذار دفتر امور زنان و خانواده در سپاه گفت: به همراه تعدادی از خانم ها به صورت خودجوش، واحد خواهران سپاه اصفهان را راه اندازی کردیم که البته این واحد عملا در دی ماه سال 58 آغاز به کار کرد.
کد خبر: ۸۵۱۳۱۰۳
|
۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۱
به گزارش خبرگزاری بسیج، مشارکت و حضور فعال زنان در 8 سال دفاع مقدس، در حکم تجربه‏ جدیدی در مجموعه مشارکت‏‌های مردمی و به مثابه پدیده کم سابقه‏ ای در طول تاریخ ایران محسوب می‌شود.

مشارکت خودجوش و فعال زنان در طی جنگ تحمیلی، معلول تحولات مهمی بود که به دنبال وقوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در جامعه ایران رخ داد و مشارکت محدود آنان در اجتماع را به مشارکت فعال تبدیل کرد.

با نگاهی به نحوه عملکرد و میزان تأثیرگذاری زنان در این مقطع تاریخی، درمی‌یابیم ارزش‏‏‌های احیا شده توسط انقلاب اسلامی، مهم‏ترین علت مشارکت سیاسی زنان در آن مقطع بوده است.

 رهبر معظم انقلاب نیز در خصوص تبیین نقش زنان طی جنگ در سخنانی می‌فرمایند: «ما در جنگ و انقلاب مشاهده کردیم که نقش خانم‏‌ها اگر از مردها بیشتر نبود، کمتر هم نبود. اگر زنان حماسه جنگ را نمی‏سرودند و جنگ را در میان خانه‏‌ها یک ارزش تلقی نمی‏کردند، مردها اراده و انگیزه رفتن به میدان جنگ را پیدا نمی‏کردند. ده‏‌ها عامل دست به دست هم می‏دهد تا خیل عظیم بسیجی را به سمت جبهه روانه کند. یکی از مهمترین این عامل‏ها، روحیه همسران و زنان است»

حضور زنان اما در سپاه پاسداران و روند شکل گیری این حضور از موضوعاتی  است که کمتر در رسانه‌ها مورد بررسی قرار گرفته و نقش زنان تنها به اموراتی مانند امدادرسانی در ایام دفاع مقدس خلاصه می شد.

بمناسبت دوم اردیبهشت ماه (سالگرد تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)، در گفتگویی با سرکار خانم دکتر «مهرشاد شبابی» بنیانگذار دفتر امور زنان و خانواده در سپاه و البته همسر یکی از فرماندهان اصلی این نهاد مقدس یعنی سرلشکر سید یحیی صفوی به بررسی سرفصل های حضور زنان در سپاه پرداخته و البته در این میان، قدری نیز از سبک زندگی یک زوج پاسدار در سالهای دفاع مقدس شنیدیم.

سوال: چطور به عنوان یک خانم وارد تشکیلات سپاه شدید؟

شبابی: مسئله حضور خواهران در تشکیلات سپاه، تقریبا 5 ماه پس از تشکیل این نهاد در سال 58 مطرح شد.

آن زمان بنده اصفهان بودم و به همراه تعدادی از خواهران دیگر به صورت خودجوش، واحد خواهران سپاه اصفهان را راه اندازی کردیم. البته این واحد عملا در دی ماه سال 58 آغاز به کار کرد.

سوال: زمینه کار شما چه چیزی بود و در چه حوزه ای فعالیت داشتید؟

شبابی: فعالیت ما در حوزه فرهنگی و آموزشی تعریف می شد.

سوال: تشکیل واحد خواهران قبل از این تاریخ سابقه داشت یا شما اولین واحد را راه اندازی کردید؟

شبابی: خیر. به این شکل سابقه نداشت. البته شهری مثل اصفهان در بسیاری از حوزه‌های انقلاب پیشتاز بود.

تا جایی که بنده اطلاعات دارم و پرس و جو هم کردم، اصفهان اولین جایی بود که واحد خواهران داشت. البته حوزه خواهران در شهر اهواز نیز بسیار فعال بود. در تهران هم فعالیت‌های خوبی در سپاه می‌شد ولی تشکیلات رسمی و مستقلی وجود نداشت.

به هر حال با مساعدتی که در خود سپاه اصفهان شد، محل مناسبی در همان مجاورت برای واحد خواهران در نظر گرفته و در واقع هویت این تشکیلات را به رسمیت شناختند.

سوال: در آن مقطع، مقاومتی از سوی افراد برای حضور زنان در تشکیلاتی مثل سپاه صورت نگرفت؟

شبابی: من به یاد ندارم مقاومت جدی شده باشد ولی به هر حال همیشه نگاه های مختلفی نسبت به این مسئله نه فقط در سپاه بلکه در عرصه های اجتماعی به طور کل وجود داشت و دارد و هرچه سطح این مشارکت بالاتر می رود، حساسیت ها هم طبیعتا بیشتر خواهد شد.

البته ما هم نمی خواستیم کسی را نسبت به این موضوع حساس کنیم ولی همان موقع می دانستیم که طبیعتا عده ای موافق نیستند اما توجه ما به دیدگاه داهیانه حضرت امام(ره) بود که فرمودند «زنان باید در مقدرات اساسی کشور دخالت کنند» و یا «زنان باید در ساختمان حکومت اسلامی نقش داشته باشند». خب اینها سخنان مهمی بود که از زبان ولی فقیه جاری می شد و بسیار روشن کننده بود و ما هم این سخنان را نصب‌العین قرار داده بودیم.

 سوال: در همین سپاه اصفهان بود که با سردار صفوی آشنا شدید؟

شبابی: من وقتی وارد تشکیلات سپاه شدم، مجرد بودم و آقای صفوی هم یکی از افراد سرشناسی بود که بواسطه سابقه مبارزاتی در رژیم شاه از ایشان به عنوان یک «چریک» نام برده می شد و بعد از انقلاب هم در شورای فرماندهی سپاه اصفهان مسئولیت داشتند.

همان سال 58 بود که انتخابات شورای شهر و محلات برگزار شد و بنده هم مثل بسیاری از برادران کاندیدا شدم که البته این امر _یعنی کاندیداتوری یک خانم_ برای خیلی از افراد قابل تصور نبود، به هر حال من کاندید شدم و رای خوبی هم آوردم.

یک بار قرار شد جلسه مشترکی در شورای شهر با سپاه پاسداران داشته باشیم که از طرف سپاه، آقای صفوی را دعوت کرده بودند تا برنامه های سپاه اصفهان را تشریح کند و این اولین آشنایی رودرروی ما با هم بود تا اینکه مدتی بعد در فروردین 59 ازدواج کردیم و یک هفته بعد از ازدواج هم به کردستان رفتند و من مدت زیادی از ایشان خبر نداشتم.

 سوال: بعد از ازدواج، سطح همکاری شما با سپاه در چه حدی ادامه داشت؟

شبابی: من آن زمان در دبیرستان هم تدریس می کردم. بعد از امتحانات بچه ها در اردیبهشت ماه که کمی زودتر هم برگزار شد،به کردستان رفتم چون شورای شهر نیز به دلیل وقوع جنگ و درگیری ها عملا از اواسط سال 59 دیگر فعال نبود و خیلی از افراد از جمله خود بنده به کردستان رفتند.

در کردستان من به یکی از یگان ها معرفی شده و مسئولیتی در حوزه فرهنگی گرفتم،البته حدود سه هفته اولی که به کردستان آمدم، ایشان خبر نداشتند که من نیز در کردستان حضور دارم.

بعد از آن من مدتی در بخش بیسیم مادر مشغول شدم که گاهی صدای آقای صفوی را پشت بیسیم که به صورت رمز و با اسامی مستعار مکالمه داشتند، می شنیدم تا اینکه یک مرتبه ایشان برای بازدید از مرکز ما آمدند و ما همدیگر را دیدیم ولی اصلا به روی خودمان نیاوردیم که همدیگر را می شناسیم. البته مدتی قبل، آقای صفوی از طریق همسر خواهر بنده از آمدن من به کردستان با خبر شده بود.

سوال: آقای صفوی در طول این سی و چند سال مسئولیت های مختلف و مهمی داشتند تا اینکه به فرماندهی کل سپاه رسیدند. این مسئولیت مهم چقدر بر روی زندگی شخصی شما و خانواده تاثیر داشت؟

شبابی: اینکه بگوییم این مسایل هیچ گونه تاثیری بر خانواده نداشت حرف درستی نیست اما تاثیری در روابط شخصی و فی مابین ما نداشت.

به هر حال خانواده در نوع رفتار و حرکات و مراودات خود مکلف به اموری می‌شود و اینکه  حساسیت بیشتری داشته باشد.البته ایشان به لحاظ شخصیتی آدم بسیار عاطفی و دوستدار خانواده و فرزندان هستند. یادم هست همان زمان جنگ هم که گاهی برای جلسه با حضرت امام(ره) یا دیگر مسئولین به تهران می آمدند، وقت کوتاهی را حتما برای خانواده کنار می گذاشتند.

گاهی می شد چند نفر از فرماندهان در منزل ما جمع می شدند و جلسه ای را برگزار می کردند، بچه‌ها در آن زمان کوچک بودند و از سرو کول پدرشان بالا می رفتند و ممانعتی هم از سوی آقای صفوی برای آنها صورت نمی گرفت.

از طرف دیگر در مقطعی هم آقای صفوی و هم بنده دارای مسئولیت‌های سنگینی بودیم که این امور سختی‌هایی را متوجه خانواده و فرزندان می کرد.

البته ایشان قبل از این هم جانشین فرمانده کل سپاه بودند و ما این محدودیت‌ها را_ درست یا نادرست_ حس کرده بودیم، بنده هنوز هم نمی دانم آیا این همه محدودیت لازم است؟

 سوال: احتمالا بخاطر همین روحیه ایشان بود که بعدا دفتر امور زنان و خانواده در سپاه شکل گرفت.

شبابی: آقای صفوی از همان ابتدا در فکر ایجاد تشکیلاتی برای رسیدگی به امور زنان شاغل در سپاه که تعدادشان نیز کم نبود و همچنین خانواده‌های پاسداران، بودند. زیرا اعتقاد داشت که اگر قرار است سپاه موفق باشد، باید به عقبه آن که در حقیقت همان خانواده هستند، رسیدگی شود.

به دنبال تشکیلاتی بودند که مسایل مختلف آموزشی، رفاهی و مشاوره ای به خانواده ها داده شود و برای همین در سال 79 پس از موافقت رهبر معظم انقلاب، دفتر امور زنان  تشکیل و بنده هم به عنوان مسئول آن انتخاب شدم.

سوال: شما قبل از ازدواج، چقدر خودتان را برای سختی های پیش رو (با توجه به مسئولیت های سردار صفوی) آماده کرده بودید؟

شبابی: من قبل از ازدواج، شرایط سخت تری را برای خودم متصور بودم و با شروع جنگ نیز مطمئن بودم فرزندانم دیگر پدر خود را نخواهند دید.

یادم هست در همان زمان که قرار بود با هم ازدواج کنیم، هنوز جنگی در کار نبود و تمام آرمان ما هم آزادی قدس بود. تنها شرطی هم که من برای ازدواج با ایشان گذاشتم این بود که در این مسیر با او همسفر باشم.

سوال: چه برنامه و چشم اندازی برای این کار مد نظرتان بود و چقدر توانستید این ایده ها را محقق کنید؟

شبابی: اولا ما برای شروع بر روی تهران متمرکز نشدیم و برنامه ریزی ما برای تمام استان‌ها بود.

در ابتدا یک مرکز مطالعات و تحقیقات زنان و خانواده را راه اندازی کردیم تا طبق موازین علمی و تحقیقاتی نیازسنجی و اولویت برنامه ای مشخص گردد.

برای خانواده های محترم سپاه مراکز مشاوره‌ای اعم از مشاوره خانوادگی، تربیتی و حقوقی و برای فرزندانشان مشاوره تحصیلی تاسیس کردیم که در بیش از 20 مرکز در تهران و 16 مرکز در مراکز استانها بود.

ضمنا ایجاد فرصتهای ارتقاء تحصیلی و آموزشهای فنی حرفه‌ای و مهارت‌های زندگی از برنامه های مستمر دفتر بود و انتشار نشریه هایی خاص خواهران پاسدار و خانواده ها را هم در دستور کار داشتیم.

البته برنامه ها متعدد بودند که قطعا اعلام همه آنها در این زمان محدود امکان پذیر نیست.

 درخصوص خواهران شاغل هم ما صرفا  توانستیم جرقه هایی را بزنیم و بگوییم که قرار نیست خانم ها در سپاه در حد تایپیست و کارهای ساده اداری باقی بمانند چون زنان در مشاغل اداری آن طور که ظرفیت داشتند، به کار گرفته نمی شدند، اما ما می گفتیم خواهران هم حق دارند تا مثل برادران از همه امکانات و ظرفیت ها استفاده کرده و حتی مسئولیت های مدیریتی را هم بر عهده بگیرند.

تعداد قابل توجهی از خواهران شاغل در سپاه دارای تحصیلات عالیه و با توان و استعداد تحسین برانگیز بودند اما به‌غیر از کسانی که در کادر درمان و نیروی مقاومت بودند، ما بقی از رشد سازمانی مطلوب متناسب با شایستگی‌شان بهره نمی بردند.

همه اینها محقق نشد چون برخی مواقع ما با مشکلات ساختاری روبرو بودیم و نمی شد با قوانین، بینش ها را تغییر داد. البته قوانین خوبی وضع شد ولی نتوانستیم آنها را کاملا نهادینه کنیم و مدتی بعد هم با تغییر فرماندهی دفتر امور زنان منحل شد.

سوال: اقدامات فرهنگی آن هم در این سطح دارای حساسیت های زیادی است. این حساسیت ها چقدر برای شما نمود داشت؟

شبابی: بله، حتی گاهی اوقات مخالفت هایی نیز می شد.به عنوان مثال در همان سال 79 یکی از کارهایی که انجام شد، راه اندازی سه سایت بزرگ اینترنتی برای خانواده و فرزندان پاسداران بود. در آن زمان (15 سال گذشته)، موضوع  فضای مجازی مانند امروز  فراگیر نبود. این سایت‌ها امکانات بسیار خوبی داشت و برخی از آنها در سطح ملی مطرح بودند و ما هم انواع مشاوره ها و نیازمندی های خانواده ها را در آنها دیده بودیم ولی برخی افراد موافق نبودند چون در آن زمان به این گونه موارد احساس نیاز زیادی نمی شد و برخی نیز اعتقاد داشتند شاید این ارتباط با دنیای مجازی، جنبه بدآموزی برای خانواده ها داشته باشد.

یادم هست حتی آقای صفوی هم ابتدا چندان موافق نبود و بعد از جلسات متعددی که داشتیم، توانستیم ایشان را متقاعد کنیم.

ارسال نظرات