حجت‌الاسلام عابدی با اشاره به تصوراتی که در غرب از اسلام و مسلمانان وجود دارد و تبلیغ می‌شود، گفت: تصوری که الان غربی‌ها از اسلام دارند این است که آیات فراوانی در قرآن مسلمانان را امر به جهاد کرده است و منظور از جهاد هم کشتن آدم‌هاست و بر همین اساس تصور می‌شود که قرآن همه دعوت به قصاص و جنگ و جهاد و این گونه مسائل است.
وی در تبیین صحیح این موضوع، با اشاره به این مطلب که هر چند کلمه جهاد مکرر در قرآن به کار رفته، اما هرگز از کلمه «سیف» به معنای شمشیر استفاده نشده است، افزود: در آنجا که قرآن از توصیه کلی به «جهاد» فراتر رفته و به «قتال» امر فرموده است، می‌فرماید: «قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم» و این به این معناست که با کسی بجنگید که اگر شما او را نکشید او شما را می‌کشد.
رئیس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم ضمن بیان این مطلب که قرآن نمی‌گوید با کفار یا با مشرکین یا با مسلمانها بجنگید، عنوان کرد: ملاک قرآن برای این که با چه کسی می‌شود قتال کرد و او را کشت این است که اگر شما او را نکشی او شما را می‌کشد و این منطقی است که همه جای دنیا پذیرفتنی است و هر کسی ببیند که دشمن می‌خواهد او را بکشد می‌تواند از خود دفاع کند.
وی افزود: نتیجه‌ای که ما از این مطلب می‌گیریم این است که جهاد مورد نظر قرآن که این همه در این کتاب آسمانی بر آن تأکید شده و از آن سخن گفته شده است جهاد فرهنگی است که فراتر است از جهاد در میدان جنگ؛ و جهادی است که با استناد به آیه «و جاهدهم به جهادا کبیرا» جهاد به وسیله قرآن و کتاب و استدلال و برهان است.
وی همچنین با اشاره به به کار رفتن واژه‌ها و اصطلاحات و تعابیر و توصیه‌های مختلف در قرآن که به علوم گوناگون ارتباط پیدا می‌کند، این رویکرد علمی و معرفتی قرآن را نیز یکی دیگر از زمینه‌ها و نشانه‌های رویکرد فرهنگی قرآن دانست که باید برای مخاطبان ناآشنا تبیین شود.
حجت‌الاسلام عابدی بر همین اساس نامه مقام معظم رهبری خطاب به جوانان آمریکای شمالی و اروپا را نمونه همین جهاد فرهنگی مورد نظر قرآن و گشاینده جناح معرفتی در این جبهه دانست و گفت: وظیفه ما و در حقیقت برخورد فعال در جناح معرفتی جبهه فرهنگی این است که فرهنگ قرآن و فرهنگ پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را روشن و معرفی کنیم و اگر هم دیگران جایی از این فرهنگ برای‌شان ابهام دارد و دغدغه ایجاد می‌کند یا آن را درست متوجه نمی‌شوند ما آن را توضیح بدهیم و درست معرفی کنیم، و در واقع باید اگر جایی به ما ایراد می‌گیرند برخورد صحیح داشته باشیم و برخورد صحیح همان جهاد به وسیله قرآن و علم و استدلال است.
وی ضمن اشاره به این مطلب که نوشتن نامه برای معرفی اسلام و دعوت دیگران به شناخت اسلام سابقه‌ای دیرین از پیامبر(ص) تا ائمه(ع) و حتی علمای اسلام در دوره‌های مختلف دارد، گفت: نامه مقام معظم رهبری یک سنت سابقه‌دار به ویژه در مذهب تشیع است و گویای این است که شخص دعوت‌کننده هیچ واهمه‌ای از این ندارد که کسی درباره دین او تحقیق کند؛ چرا که جدایی‌ای بین دین و عقل و دین و علم نمی‌بیند.
عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه قم با اشاره به این مطلب که افراد در غرب با حاکمیت این ایده بر اندیشه‌شان پرورش می‌یابند که دین و عقل یا کلیسا و دانشگاه از هم جدا هستند، عنوان کرد: این افراد همیشه باید افکارشان را با دو نگاه متفاوت هماهنگ کنند و به همین دلیل دچار یک دوگانگی در نحوه اندیشه هستند و در چنین زمینه و شرایطی دعوت به شناخت دین اسلام به معنای این است که دین ما با عقل ستیز و تقابل و برخورد ندارد، بلکه دعوت به تعقل هم می‌کند.
وی نفس چنین عملی با چنین رویکردی در مقابل جبهه فرهنگی غرب را ولو این که هیچکس به طور ظاهری به این دعوت پاسخ نگوید، تأثیرگذار دانست و بیان کرد: زبان، روحیه و منطق حاکم بر نامه مقام معظم رهبری و اساساً این گونه عملکرد معنایش این است که در دین ما تضاد وجود ندارد و پیامش هم وحدت‌بخشی به فکر و اندیشه، و عقل نظری و عقل عملی است؛ یا به تعبیری دیگر رویگردانی از دوگانگی ذهنیت و عینیت و نگاه شرک‌آمیز و رفتن به سمت توحید است.
حجت‌الاسلام عابدی افزود: آن چه در حقیقت فراتر از هر بحثی روح پیام مقام معظم رهبری را تشکیل می‌دهد همین مطلب است و همین روح است که آثار خود را در جبهه فکری و فرهنگی فراتر از هر مرز اعتقادی خواهد گذاشت.
